دلارام سبک رو

دلارام سبک رو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

سطوح اثربخشی ساختار قدرت بر معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری پهلوی اول ساختار قدرت سطح کلان سطح میانه سطح خرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
بیان مسئله: معماری از دیرباز پیوندی مستحکم و دوسویه با عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته و تحولات بروزیافته در این زمینه ها، اثرات مشهودی را بر معماری گذاشته است. در این رهگذر، پهلوی اول به دلیل تحولات گسترده در زمینه های متفاوت، به عنوان یکی از شاخص ترین دوره های تاریخی ایران در نظر گرفته شده که گرایش ها و تفکرهای خود را به واسطه معماری بیان کرده و به عنوان بازتابی از یک دوره سیاسی، قابلیت قرائت و تحلیل دارد. از سویی بررسی پژوهش های گذشته نشان می دهد که در این حوزه صرفاً به تشریح عوامل تأثیرگذار بر معماری و تحولات در وجوه مختلف جامعه به صورت مستقل پرداخته شده و نقش ساختار قدرت به عنوان مهره کلیدی و سطوح اثربخشی آن بر معماری به واسطه جریان های فکری غالب و مؤلفه های تأثیرگذار بر این ایدئولوژی ها، مغفول مانده است. هدف پژوهش: در این راستا، این پژوهش به بررسی شبکه ساختار قدرت و سطوح اثربخشی آن بر معماری دوره پهلوی اول پرداخته و در پی یافتن پاسخ به این پرسش ها است که مؤلفه های کلیدی تأثیرپذیر از ساختار قدرت دوره پهلوی اول چیست؟ و سطح و نحوه اثربخشی آن ها بر معماری دوره پهلوی اول چگونه است؟ روش پژوهش: بر این اساس این پژوهش از نوع کیفی با چارچوبی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، اسنادی و مرور فشرده ادبیات نظری است. نتیجه گیری: یافته های این جستار بیانگر آن است که ساختار قدرت با بهره گیری از مؤلفه های کلیدی نظیر سلطه رضاشاه در دولت و ارتش، اهمیت به ایران باستان، نفوذ سیاست های غربی از طریق حضور متخصصان اروپایی و افراد واقف بر توسعه یافتگی غرب و رشد تکنولوژی با نحوه و میزان سطوح مداخله متفاوت در معماری بناهای حکومتی و شخصی، اعمال نفوذ کرده است. در این راستا می توان اذعان کرد که ساختار قدرت، نقش کلیدی را در نوگرایی معماری ایران در دوره پهلوی اول به واسطه ایجاد زیرساخت های شهری، اجتماعی و فعالیتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در سه سطح کلان، میانه و خرد ایفا کرده است.
۲.

برنامه ریزی منظر جهت احیای رودخانه های شهری؛ کاربست رویکرد اکولوژی منظر برای تدوین مدل مفهومی برنامه ریزی رودخانه های شهری (نمونه موردی: رود درکه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکولوژی منظر برنامه ریزی رودخانه های شهری دیدگاه افقی و عمودی رویکرد نظری و عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۸۷
رودخانه های هفتگانه در ساختار شهر تهران به عنوان مهم ترین مؤلفه های طبیعی شهر، به دلیل استفاده بیش از توان اکولوژیکی آن ها، موقعیت ضعیفی را در معادلات شهر تهران پیدا کرده است. این امر، شهر را با چالش های متفاوتی در ابعاد مختلف همچون کاهش تعاملات اجتماعی، افزایش ناامنی و آلودگی های زیست محیطی روبه رو کرده که خود بیانگر ناکارامدی روش های مدیریت تک بعدی است. از طرفی، بررسی تجارب گذشته نشان می دهد شکاف عمیقی میان رویکردهای تئوری و راهکارهای عملیاتی در مدیریت رودخانه ها وجود دارد که امکان اثرگذاری روش های موجود را کاهش می دهد. لذا اتخاذ روشی کل نگر برای برنامه ریزی محیط های طبیعی می تواند به طور همزمان در تئوری و عمل به حفظ و احیای اکوسیستم های طبیعی بپردازد و به چالش های اجتماعی توجه داشته باشد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه رود خانه ها و انطباق با نمونه رود درکه، از دریچه دانش اکولوژی منظر، افزون بر ارائه راهکار برای برون رفت از وضع کنونی، به این پرسش پاسخ می دهد که مدیریت و برنامه ریزی جهت احیای رودخانه های شهری، بر مبنای رویکرد اکولوژی منظر و از طریق ترکیب نگرش های نظری و عملی چگونه صورت می پذیرد؟ در این راستا، این پژوهش ابتدا از طریق روش توصیفی- تحلیلی به ارائه یک مدل مفهومی پرداخته و با بسط آن به نمونه موردی رودخانه درکه به کمک روش SWOT، این رودخانه را تحلیل کرده است. مدل مفهومی مذکور با هدف اتصال دو حوزه نظری و عملی، اصولی ثانویه و سیاست گذاری هایی در سه حوزه معنایی، کالبدی و کارکردی تبیین کرده است. یافته های این پژوهش حاکی از سیاست گذاری هایی نظیر حفاظت و احیای بستر رودکنار، احیا و توسعه زیستگاهی، سرزندگی محیط، بازتاب هویت فرهنگی- تاریخی و استقرار توسعه است. اصلی ترین راهبردها سه حوزه کارکردی، کالبدی و معنایی را شامل می شود که در راستای احیای محیط طبیعی رودخانه درکه برمبنای مدل مفهومی پژوهش معرفی شده است و می تواند به عنوان الگویی جهت احیای دیگر رودهای شهری استفاده شود.
۳.

خوانش منظر شهری سمنان و دامغان بر اساس عناصر سازمان فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان فضایی شهر منظر شهری عناصر طبیعی سمنان دامغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۷۸
مفهوم شهر، شناختی به عنوان یک موجود مستقل، غیرقابل تقسیم و در تعاملی دائمی با اندام های مختلف تشکیل دهنده خود است. وجهی از مفهوم اجتماعی است که شهر را در یک نظم سیستمی با حفظ استقلال اجزاء، به هم پیوند می دهد. تعریف اجزاء و نوع پیوند آنها به فاکتورهای اجتماعی، طبیعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، کارکردی و فیزیکی وابسته است که در یک رابطه سیستمی، توسعه و حیات شهر را در طول تاریخی توضیح می دهند. در شهرهای سمنان و دامغان، بنیان شکل گیری شهر آب بوده است. سازمان فضایی شهر و تعریف عناصر شهری و رویدادها و مراسم شهر در ارتباط با آب شکل می گرفته است. در کنار دلایل و انباشت های عینی و ذهنی جاری در شهر که معنای کلیت آن را خوانش می کنند، در شهرهای مذکور، عنصر طبیعی آب به عنوان مهمترین عامل در تعریف عناصر سازمان شهر است. با حضور درخت در فضای شهر، رابطه ای تکاملی و معنادار دارد و در انطباق با مفاهیم و سایر اندام های عینی شهر به خوانش منظر شهری از طریق عناصر سازمان فضایی کمک خواهد کرد. بنابراین این مقاله با هدف شناسایی و رابطه سازمانی عناصر منظر شهری، از طریق مطالعات و مشاهدات میدانی به دنبال پاسخ به این سؤال است: چگونه عناصر منظر شهری سمنان و دامغان بر اساس عناصر سازمان فضایی شهر خوانش می شوند؟ در راستای پاسخ به این سؤال، با دیدگاهی کل نگر، براساس منابع کتابخانه ای و انطباق آنها با مشاهدات میدانی، مصادیقی از شهر خوانش شدند که بتوانند مفاهیم عناصر سازمان فضایی را روایت کنند. علاوه بر مصداق های فیزیکی و کارکردی در تعریف عناصر سازمان فضایی شهر -مرکز، قلمرو، کل های کوچک و ساختار، زیرساخت آبی و درخت به عنوان عناصر طبیعی، در تکمیل و خوانایی عناصر سازمانی شهر، از وجوه متمایز و مهم سازمانی سمنان و دامغان با سایر شهرهای ایرانی هستند.
۴.

قیاس و ارزیابی مبانی رابطه انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و منظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری پایداری اکولوژیک اکولوژی منظر رابطه انسان و محیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
 پایداری دانشی است که به بازیابی رابطه انسان و طبیعت می پردازد و در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و روش هایی را ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. پایداری اکولوژیک یکی از شناخته شده ترین دانش های پایداری ا ست که بر پایه تفسیر اکولوژی از مؤلفه های رابطه انسان و طبیعت راهکارهایی را برای تعامل پاینده این دو مؤلفه ارائه نموده است. با این حال بررسی ادبیات نظری اکولوژی بیانگر آن است که این تفسیر از رابطه انسان و طبیعت تنها مبتنی بر وجوه کالبدی این ارتباط است و بستری برای شناخت ابعاد معنایی آنها به دست نمی دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که «کارآمدترین رابطه انسان و محیط که توانایی به پایداری رساندن دو طرف رابطه را دارا باشد، از طریق چه دانشی به دست می آید؟». لذا این نوشتار با آسیب شناسی نحوه ارتباط انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و با ایجاد قیاس میان نحوه تبیین این رابطه در دانش منظر، این دو نگرش را با روشی تحلیلی-توصیفی که مبتنی بر نقد محتوا و ساختار هر دو نگرش است، ارزیابی می نماید. یافته های این جستار بیانگر آن است که پایداری اکولوژیک دارای جامعیت در بیان تمامی وجوه پایداری نیست و به دلیل بنیان های نظری اش تنها قادر به توصیف و ارائه راه حل برای وجوه عینی پایداری ا ست. می توان اذعان داشت که رابطه انسان و محیط علاوه بر وجوه زیستی، در بُعد دیگری نیز صورت می پذیرد که تحت تأثیر فرایندی ادراکی میان این دو مؤلفه است. از طرفی دانش منظر نگرشی است که تبیین توأمانی از دو بُعد کالبدی و معنایی رابطه انسان و محیط به دست می دهد. بنابراین به نظر می رسد مدل مفهومی پایداری در صورتی که با اتکا به تفسیر منظر از رابطه انسان و محیط شکل بگیرد می تواند بیان دقیق تری از ابعاد کالبدی و معنایی پایداری به دست دهد و به اقدامات کامل تری در این امر منجر شود.
۵.

بررسی فرایند طراحی پروژهگر دشگری موزه معدنِ روی نروژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند طراحی زمینه گرایی ردپای تاریخ موزه معدن روی نروژ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
امروزه گردشگری بخش مهمی از فعالیت ها و درآمدهای جوامع را به خود اختصاص داده است و نقش آن هر روزه پررنگ تر می شود. در همین راستا، معماری منظر به عنوان رشته ای نوپا در عرصه طراحی محیط های طبیعی و مصنوع، باعث ایجاد خصوصیات ویژه ای برای این عرصه شده است. در واقع مهم ترین پرسش پیش رو چگونگی ایجاد تلفیق و هماهنگی میان موضوعات گوناگون و دانش وسیع مرتبط با معماری منظر است و این که چگونه می توان به این گستره دانش نظم بخشید و آن را به کار گرفت؟ لذا در این پژوهش ساز و کارهایی با تکیه بر مفهوم نگرش سیستماتیک، مدل سازی و الگو برای غلبه بر مشکل پیچیدگی و گستردگی مفاهیم در جریان طراحی، مورد بررسی قرار گرفته است تا با پیوند آن ها بتوان در نهایت چارچوبی مناسب و قابل تعمیم جهت به کارگیری در طراحی منظر مکان های دارای توانمندی گردشگری پیشنهاد نمود. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی است و با کدگذاری مفاهیم و داده های گرد آوری شده از منابع کتابخانه ای و بررسی متون و اسناد موجود در پایگاه های اطلاعات علمی انجام شده است. در نهایت این پژوهش در پی آن است تا از ورای نقد و نگاه به فرایند طراحی و ایجاد هماهنگی میان دانش های وسیع مرتبط با معماری منظر، کلیات طرح منظرین موزه معدن روی نروژ و لایه های منظرین آن را به عنوان یک پروژه گردشگری و منظرین طبیعی-اجتماعی با دو ایده کلان طراحی یعنی زمینه گرایی و نمایش رد پای تاریخ بررسی کند. این ایده ها به واسطه ابزارهایی مانند بهره گیری از مصالح بومی، کمترین مداخله در حین ساخت و اجرای طرح، چشم انداز های متنوع، رنگ و بافت های برگرفته از کالبد و تضاد های نوری در معدن، پیش ساخته سازی در تمامی قطعات و بررسی فرایند کار در معدن، در این موزه تحقق یافته اند.
۶.

طراحی و برنامه ریزی تاب آور رودخانه های شهری در مواجهه با آشوب سیل (برنامه ریزی تاب آور رودخانه درکه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودخانه درکه تاب آوری شاخص های تاب آوری سیل معماری منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
تاب آوری به عنوان رویکردی نوین در دهه های اخیر جهت بازیابی مؤلفه های محیطی و اجتماعی رودخانه های شهری در مواجهه با آشوب های سیل و خشکسالی مورد توجه متخصصین به ویژه معماران منظر قرار گرفته است. رودخانه درکه به عنوان یکی از رودخانه های شهری تهران طی سال های متمادی، علی رغم وجود زیرساخت های کنترل سیل، کانال کشی و تراس بندی های متعدد در بستر رود، در برابر آشوب سیل و پیامدهای آن آسیب پذیر بوده و این امر نشان دهنده عدم کفایت این طرح ها در کنترل سیلاب است. به همین دلیل برنامه ریزی و طراحی در راستای کاهش خطر سیل و افزایش پایداری رودخانه درکه امری ضروری محسوب می شود. در این راستا، این پژوهش در پی رهیافتی از معضلات و پیامدهای سیل رودخانه درکه است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش هاست که آیا رویکرد نوین تاب آوری جایگزین مناسبی برای رویکردهای تک بعدی و مهندسی در راستای مدیریت رودهاست؟ این رویکرد چگونه می تواند محیط آشوبناک رود درکه را به محیطی پایدار و سازگار با محیط تبدیل سازد؟ بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با مرور فشرده ادبیات نظری، شاخص های تاب آوری را گردآوری کرده است؛ سپس استراتژی های طراحی براساس تعاریف، استخراج شده اند و راهکارهای طراحی رود درکه -به عنوان نمونه موردی- در مواجهه با آشوب سیل ارائه شده است. این پژوهش با تکیه بر هفت شاخص تفکر تاب آوری که عبارتند از: افزونگی، تنوع، استحکام، ارتباط یا اتصال، یادگیری، خودسازماندهی و تغییرپذیری، به ارائه استراتژی هایی اعم از تنوع فضایی و زیستی، افزایش دانش، توانایی و مهارت افراد بومی و استفاده از تجربه آنها در سیل های گذشته، استحکام در مؤلفه های انسان ساخت و طبیعی و تقویت ارتباط فضایی و پیوستگی مؤلفه های طراحی و همچنین خودسازماندهی منابع زیستی و اجتماعی جهت طراحی رود درکه در برابر آشوب سیل پرداخته است. این برنامه ریزی و طراحی جامع شامل ابعاد مختلف محیطی و اجتماعی است که می تواند جایگزین مناسبی برای کانال های کنترل سیلاب و تراس بندی های بستر رود باشد. همچنین این برنامه ریزی می تواند به عنوان الگویی برای رودهای شهری ایران و جهان در شرایط مشابه مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان