نقش اعتماد سازمانی در انتقال دانش ضمنی (مطالعه موردی: کتابخانه های عمومی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر اعتماد سازمانی بر انتقال دانش ضمنی در کتابخانه های عمومی استان فارس انجام شده است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظرِ روش گردآوری اطلاعات توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان فارس در سال 1399 (350 نفر) است که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 184 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شد اند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه برگرفته از پژوهش فولر (2018) استفاده شده است. همچنین، برای بررسی تأثیر اعتماد سازمانی بر انتقال دانش ضمنی در میان کارکنان کتابخانه های عمومی، از تحلیل عاملی تأییدی و تکنیک حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نرم افزارهای مورداستفاده برای تحلیل داده ها اس پی اس اس و پی ال اس هستند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که اعتماد سازمانی بر تمایل به تسهیم و کاربرد دانش ضمنی تأثیری مثبت و معنادار دارد. در این میان، اعتماد هویت محور نسبت به اعتماد حساب گرانه و دانش محور تأثیر قوی تری بر تمایل به تسهیم دانش دارد. اعتماد حساب گرانه، اعتماد دانش محور، و اعتماد هویت محور تأثیری مثبت و معنادار بر تمایل کارکنان به کاربرد دانش ضمنی دارند. اصالت/ارزش: انتقال دانش ضمنی فرایندی تعاملی است که اساساً بر مبنای اعتماد بین طرفین شکل می گیرد. ازاین رو، ضروری است نقش اعتماد سازمانی در انتقال دانش ضمنی به شکلی جامع و دقیق مورد کنکاش قرار گیرد. بر همین اساس، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اعتماد سازمانی تأثیری مثبت و معنادار بر انتقال دانش ضمنی کارکنان کتابخانه های عمومی دارد.