نقش رسانه هوشمندکودک و نوجوان درآموزش تفکر نقادانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
21 - 36
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش در صدد فهم مؤلفه تفکر نقادانه وآموزش آن به کودکان ونوجوانان از طریق رسانه های هوشمند است. تفکر نقادانه، پیش نیاز مهارت های زندگی از جمله، حل مسئله و تصمیم گیری است.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر بنابر ماهیت موضوع، داده ها با استفاده ازروش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد و کدگذاری مصاحیه ها جمع آوری شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کودکان و نوجوانان 10تا 12 سال و 12 تا 14سال می باشد که محقق اقدام به مصاحبه و توزیع پرسشنامه کرده و رویکرد نقادانه آنان در بازی دیجیتالی کلش آف کلنز تحلیل شده و هم چنین در بخش بعدی این مقاله نتایج حاصل از مصاحبه های اساتید دانشگاه مورد عمق کاوی قرار گرفته است.
یافته ها: در فرایند اجرای پایلوت کودکان و نوجوانان و پس از مشاهده انجام بازی هوشمند کلش آف کلنز توسط آنان، درتوزیع فروانی گرایش به بازی گروهی یافته ها حکایت از آن داردکه تمام آزمودنی ها دوست دارند عضو گروه شوند و در بازی شرکت کنند. و66 % آزمودنی ها سعی می کنندکه راه مناسبی برای حل مسأله بیابند. در مصاحبه با اساتید دانشگاه نیز به مؤلفه های یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی وتجربه محور و احترام به تفاوت های فردی تأکید شده است.
نتیجه گیری: به این ترتیب در مقاله حاضر به این نتیجه رسیده ایم که رسانه های هوشمند در آموزش تفکر نقادانه، به دو شیوه می توانند طرح آموزشی داشته باشند، 1- رسانه و آموزش برای کودک، 2- برنامه کودک با خود کودک.