مطالعه انتقادی تحولات نئولیبرالیِ آموزش عمومی در ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جنگ جهانی دوم، با افزایش نیروهای جهانی سازی، بیشتر کشورهای جهان سعی در بهسازی نظام آموزشی خود داشتند، اما با افول تدریجی سیاست های کینزی در ابتدای دهه 1970 و با مسلط شدن سیاست های نئولیبرال، از ابتدای دهه 1980 آموزش و پرورش نیز مانند سایر حوزه های اجتماعی دستخوش تغیر و تحولات وسیعی شد. در پژوهش حاضر به مطالعه تحولات نئولیبرالی آموزش عمومی در ایران پس از انقلاب می پردازیم.روش پژوهش اسنادی و مصاحبه عمیق است. روش نمونه گیری در بخش اسنادی قضاوتی و هدفمند است و هر جا اسناد به تنهایی پاسخگوی سؤالات تحقیق نبوده، با مطلعان و متخصصان مصاحبه عمیق انجام گرفته است.یافته ها نشان می دهد مصوبات و قوانین متعددی در راستای حمایت از سیاست های نئولیبرالی توسط مراجع گوناگون تصویب شده است. نقش دولت در تأمین هزینه های آموزش در چند دهه اخیر کاهش یافته است؛ به طوری که سهم آموزش از هزینه های عمومی دولت از 19 درصد در سال 1370، به 10 درصد در سال 1398 رسیده است. همچنین تعداد مدارس غیردولتی با اجرای سیاست های تعدیل ساختاری و تصویب قانون مدارس غیرانتفاعی در سه دهه اخیر 64 برابر شده است. وجود مدارس متعدد (بالغ بر بیست نوع مدرسه) نیز نشان دهنده اجرای سیاست انتخاب مدرسه است. روند روبه رشد مدارس خاص-مدارس شاهد، مدارس هیئت امنایی، مدارس نمونه و مدارس تیزهوشان- نیز سبب ایجاد نوعی از خصوصی سازی شد که آن را «خصوصی سازی درون زاد» نامیدیم.مطابق نتایج، تحولات ملهم از نئولیبرالیسم سبب بازاری و خصوصی شدن آموزش در چند دهه اخیر شده که پیامدهایی مانند نابرابری آموزشی، کالایی سازی آموزش و افت کیفیت تحصیل دارد.