دادرس محمدی

دادرس محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل کارکرد های عنصر تیغ در شبکه های تداعی غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صائب غزل تیغ جوهر تیغ آب تیغ شبکه تداعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 545 تعداد دانلود : 996
   تداعی، فرایند هم خوانیِ موادّ و عناصر در کارگاه تخیّل و تخیّل، هسته و کانونِ هنرِ شعر است و این رابطه بیانگر نقش بی بدیلِ تداعی در شعر ادوار گوناگون است لکن این فرایند در غزل شاعران سبک هندی و به ویژه صائب، به دلیلِ تمرکز بر خلق مضامین با کشف روابط بین عناصر و ایجاد پیوند های نوینِ هنری میان آن ها برای خلقِ شبکه های تصویری و معنایی، از نمود و اهمیت خاصی برخوردار است این امر در شعر صائب از رهگذرِ دست اندازیِ خیال در عناصر و نقش آن ها در عرصه شعر و از دو طریقِ ابداع شبکه های نوین و گسترش و نوسازیِ شبکه های موجود در ادب فارسی صورت یافته است. در پژوهش حاضر در صددِ پاسخ به این سوال هستیم که تیغ به عنوان یکی از عناصر دیوانیِ ریشه دار شعر فارسی، به چه شیوه هایی، با هم نشینی با چه عناصری و برای بیان چه مفاهیمی در شبکه های تداعیِ غزل صائب نقش آفرینی نموده است؟ و به شیوه توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا در فرایند پژوهش، تبیین نموده ایم که تیغ به هر دو شیوه مذکور دستخوش خیال صائب واقع شده یعنی؛ وی هم با برجسته سازی دو ملائم تیغ یعنی «آب تیغ» و «جوهر تیغ» خوشه های خیالی بکری آفریده و از آن ها به عنوان عنصر کانونیِ شبکه های تداعی بهره برده است و هم با ایجاد شبکه های تداعی نوینی از عناصر به محوریت تیغ و استخدامِ آن در قالب جفت های گردان، اقدام به گسترش قلمرو خیالی و بسامد استعمال آن نموده است.
۲.

آشنایی زدایی از عناصر دیوانی در غزل شاعران سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آشنایی زدایی بیگانه سازی عناصر دیوانی سبک هندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 184 تعداد دانلود : 28
آشنایی زدایی از مهم ترین فنون گریز از ابتذال، در هر دو حوزه ی ساختار و محتوای هنرِ شعر است که ابزارِ خیال شاعران برای دریافتی متمایز و مهیّج از زبان و انتقال آن به مخاطب واقع شده است. این مبحث مهم نقد ادبی، نخستین بار به وسیله ی فرمالیست های روسی مطرح شد. به عقیده ی آنان تکرار واژگان و ترکیبات کهن، زیبایی متن و به تبعِ آن رغبت مخاطب را تهدید کرده و لزوم بیگانه سازی را نمایان می سازد. جلوه های این هنر شاعری را بیش و کم در تمام ادوار شعر فارسی می توان دید؛ اما در عصر رواج سبک هندی، به دلایلی همچون گذرِ شعر، به ویژه قالب غزل، از ادوار پرشکوه و به تبع آن تکرار و ابتذال عناصر آن و تغییر پایگاه و مخاطبِ هنرِ شعر، این تجلّی نمایان تر است. عناصر دیوانی نیز به دلایلی همچون تعلقشان به دربار، به عنوانِ عظیم ترین مهد پرورش شعر و سنخیّت با ادبیات فاخر و کهن ، به قدری استفاده شده اند که در زمان ظهور سبک هندی، غبار تکرار و کهنگی دامانشان را گرفته است؛ بنابراین، شاعر سبک هندی با انواع فنونِ آشنایی زدایی همچون توجه خیالی به حواشی عناصر، مخالف خوانی، مضمون تراشی، کاربرد تناقض آمیز و کاریکاتوری عناصر و همچنین بهره جستن از آن ها در بیگانه سازی کنایات مبتذل، درصدد نوسازی و نمایاندن دگرگونه ی آن ها در شعر خود برآمده است. در این مقاله، ذیلِ شش عنوان، به تحلیل کاربرد این شگردها در غزل سبک هندی پرداخته ایم.  

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان