معایب و نارسایی های آمایش ایران در حوضه انرژی با تأکید بر شیوه انتقال انرژی به مناطق شرقی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
1 - 26
حوزه های تخصصی:
نیل به توسعه یافتگی در هر جامعه ای در وهله اول، مستلزم وجود عزم و اراده ملی برای پیشرفت و تعریف الگوی توسعه متناسب با مقتضیات جامعه و در وهله دوم، به وجود یک نقشه راه توسعه که بتواند ضمن به دست دادن قابلیت ها و فرصت های توسعه از یک سو و تنگناها و چالش های فعلی و آتی، از سوی دیگر، با بهره گیری از تجارب پیشین، مطلوب ترین مسیر توسعه را فراروی جامعه قرار دهد، بستگی دارد. از همین رو آمایش سرزمین به عنوان سندی که خطوط کلی سازماندهی فضای سرزمینی کشور و نیز خط مشی های توسعه زیرساختی سرزمین را مقدر می سازد، ضرورتی تام دارد. هدف از این پژوهش استفاده از برنامه ریزی راهبردی که روشی نظامیافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیتها در خصوص شکل دهی و رهنمود یک سیاست محسوب می شود، به تأثیر اجرای این سیاست بر توسعه مناطق شرقی کشور در حوضه انتقال انرژی با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان میدهد که با توجه به شرایط فعلی، راهبردهای مناسب حرکت در مسیر آمایش مناطق شرقی کشور از نوع تدافعی است و هم اکنون بر اساس اولویت بندی انجام شده راهبردهای تدوین برنامه جامع، توسعه همه جانبه استان های شرقی کشور(بخصوص مناطق مرزی)، توسعه و تقویت انواع زیرساخت های اساس وپایه در حوضه انتقال انرژی، شامل: حمل و نقل، راه آهن، جاده و... به منظور افزایش پیوندهای کانون های پرجمعیت مناطق شرقی با یکدیگر و کانون های داخل کشور از اولویت بالاتری برخوردارند. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بین المللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخصهای توسعه در نواحی شرقی کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی. واژگان کلیدی: انتقال انرژی، توسعه محور شرق، آمایش سرزمین،راهبرد توسعه،مرزهای شرقی، SWOT.