تحلیل روایی داستان تارابی بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی به دلیل زبان و شیوۀ بیان منحصربه فرد نویسنده از دیگر نوشته های تاریخی متمایز شده است. مقصود نویسنده، گزارش کشورگشایی ها و فتوحات لشکر مغول است، اما در متن و بطنِ اثر، داستان ها و روایت هایی دیده می شود که می توان در آن ها بسیاری از ویژگی های ساختار داستان ها را به شیوۀ روایی و با ذکر جزئیات مشاهده کرد. «ذکر خروج تارابی» یکی از روایت های کوتاهی است که در تاریخ جهانگشای جوینی آمده است و بسیاری از ویژگی های ساختاری روایت و داستان از جمله وضعیت آغازین، وضعیت میانی و وضعیت پایانی را دارد. همچنین به نظر می رسد، نویسنده با به کارگیری گونه های خاص روایت کوشیده است، مخاطب را با خود همراه سازد که می تواند تأثیر بسزایی در پذیرش وقایع از سوی او داشته باشد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و به کارگیری نظریۀ منتقد فرانسوی، «ژپ لینت ولت»، به بررسی داستان «تارابی» پرداخته ایم. آنچه در پایان این پژوهش به دست آمد، نشان می دهد که «ذکر خروج تارابی» یک روایت کامل است و با گونۀ روایتی ولت مطابقت دارد و جوینی اگرچه یک تاریخ نگار است، ولی در این قسمت از تاریخ خود در نقش یک راوی با به کارگیری زاویۀ دید بیرونی و دانای کل، از پس روایت یک داستان با تمام مختصات داستانی برآمده است و توانسته فضای داستان و روایت را با گونۀ روایتی متناسب با وقایع و به صورت تلفیقی (گاه همسان و گاه ناهمسان) برای خواننده ترسیم کند و او را با خود همراه سازد.