سید محمود سیدصادقی

سید محمود سیدصادقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

اغتنام فرصت در گلستان و بوستان سعدی و مطابقت آن با نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت زمان عمر سعادت سعدی حکمت علی(ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۹۲
این جستار ادبی موضوع اغتنام فرصت را مورد کنکاش قرار داده است، موضوعی که امروزه با نام مدیریت زمان در نزد نظریه پردازان روان شناسی موفقیت و صاحبنظران علم مدیریت اهمیت ویژه ای دارد. سعدی که در زمینه پیام های اخلاقی، برجسته ترین شاعر ادبیات فارسی شناخته شده. با توجّه به آنچه در این پژوهش آمده در کتاب های «گلستان» و «بوستان» عنایت خاصی به اغتنام فرصت داشته است و آن را لازمه بهره مندی بیش تر از زندگی دنیوی و اخروی می دانست. در این تحقیق کوشش شده است تا دیدگاه شیخ شیراز با عقیده امام نخستین شیعیان مقایسه گردد و با منطق روان شناسان موفقیت امروزی شرح داده شود.
۲۲.

تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ارتباط متون روایت مثنوی معنوی منطق الطیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان ها و حکایات می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستان های مثنوی و منطق الطیر با عنوان «داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر» بپردازد. از آنجایی که داستان های تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل می دهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوه خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل  این داستان می توان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوه روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک می کند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی می توان به این پرسش ها پاسخ داد که انتخاب شیوه خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطق الطیر به وجود می آورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوه روایت داستان منطق الطیر  به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعه تغییرات داستان های مشترک مولوی و عطار می توان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و هم نشینی هستند در مثنوی و منطق الطیر تغییر می کند.
۲۳.

تحلیل شخصیت های نمادین در مخالف خوانی های مبتنی بر نقد اجتماعی در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شناسی سطح فکری مخالف خوانی حافظ نقد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
مخالف خوانی به معنی ناسازگاری نمودن و بیان کردن کلمات و جملاتی است که نشانه عدم رضایت باشد. مخالف خوانی اگر ریشه در ناهنجاری های سیاسی -اجتماعی داشته باشد، در این صورت، «مخالف خوان» کسی است که نقش مبارزه با بی عدالتی و فساد اجتماعی به ویژه در میان گروه های قدرتمند جامعه را بر عهده می گیرد و با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد به انتقاد از اوضاع زمان خویش می پردازد. حافظ به دلیل انتقاد از اوضاع نابسامان زمانه از شاعران مخالف خوانی محسوب می شود که با بهره گیری واژه های نمادین، به دفاع از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پرداخته و در مخالف خوانی های اجتماعی خود، بسیارى از طبقات مهم اجتماع، به ویژه مدّعیان ریاکار و دروغین دین داری را -که غالباً به فساد گراییده بودند- مورد سرزنش قرار داده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل شخصیّت های نمادین به عنوان یکی از ویژگی های سبک فکری در مخالف خوانی های اجتماعی شعر حافظ است که با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. نتیجه حاصل از این تحقیق، گویای این است که حافظ با به کارگیری شخصیّت های گوناگون، توانسته است یکی از شگردهای انتقادی خود را در مخالفت با حاکمیّت موجود به نمایش بگذارد.
۲۴.

بررسی تطبیقی محورهای سه گانه بینامتنیّت ژرار ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بلاغت اسلامی بینامتنیت قرآن محمدصادق قومشمی نظریه ژرار ژانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
پیوندهای بینامتنی در نظریه ترامتنیت ژنت، از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. بر اساس این رویکرد، هیچ متنی مستقل از دیگر متون نیست و هر متن، بینامتنی است برآمده از متن های پیشین که در متن های پسین نیز حضور خواهد داشت. ژرار ژنت، یکی از نظریه پردازان حوزه پیوندهای بینامتنی، نظریه ترامتنیت خ ود را در پنج محور صورت بندی کرده که یکی از آن ها محور بینامتنیت است. وی بینامتنیت را به سه گونه پیوند بینامتنی، آشکارا تعمدی، پنهان تعمدی و ضمنی، تقسیم کرده و حوزه مفهومی هر یک از این تعبیرها را هم تعریف و تحدید کرده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در رساله حدائق الانوار محمدصادق قومشمی می پردازد. بر این اساس، انواع بینامتنی آشکار تعمّدی، پنهان تعمّدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آن ها در بلاغت اسلامی از جمله ارسال المثل، اشاره، اقتباس، تمثیل، تلمیح، تضمین، حل و انتحال و عقد در این متن بررسی می شود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریه ژنت و تطبیق آن ها با نظریّه بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار می رود. نتیجه پژوهش حاکی از این است که بیشترین گونه بینامتنی، بینامتنیّت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه تلمیح است. پس از آن به ترتیب بینامتنیّت پنهان تعمّدی بیشترین فراوانی را دارند. هنر قومشمی در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونه هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب شده است.
۲۵.

بررسی و بازتاب اجتماعیات در شعر معاصر بر پایه غزل های حسین منزوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حسین منزوی غزل عاشقانه عشق اجتماعیات شعر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
ادبیّات غنائی، کهن ترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش می گذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان می سازد، به گونه ای که می توان واقعیّت های اجتماعی و جامعه را به صورت بازتاب عینی و به صورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. هدف از مطالعه اجتماعیات در شعر، بیشتر برای تحلیل دغدغه ها و مسائل اجتماعی آن دوره است. حسین منزوی(1325-1383) از جمله بزرگ ترین غزل سرایان عصر حاضر، که به غزل عاشقانه شهرت یافته است؛ موضوع غزل های او بیشتر پیرامون عشق است و بااین حال به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در غزل های خود پرداخته است. معشوق در غزل منزوی، چهره متفاوت به خود گرفته و این امر حاکی از نگرش متفاوت شاعر به موضوع عشق است. منزوی در توصیف پردازی های خود دارای سبک شخصی و ویژه ای است که شعرش با دیگر شاعران هم عصرش متمایز شده است. در سروده های غنائی او، مضامین متفاوت و دوگانه ای پیرامون موضوعات و مسائل غنائی، اجتماعی و مذهبی می توان دید. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، اجتماعیات و مسائلی مرتبط با آن را در غزل های منزوی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین موضوعات اجتماعی به کاررفته در غزل منزوی چیست؟ نتیجه پژوهش حاکی از آن است، شاعر توانست زبان جدیدی برای بیان عشق ایجاد نماید به گونه ای که در غزل های عاشقانه او، می توان این تمایز و دوگانگی رویکرد را مشاهده نمود.
۲۶.

سه جریان عمده روشن فکری سیاسی ایران در چهار دوره از زندگی روشن فکری احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر احمد شاملو روشنفکری سیاسی شعر معاصر اندیشه سیاسی و ادبیات معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۵
نگارندگان در این پژوهش تلاش کرده اند به شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای، سه جریان عمده روشنفکری سیاسی ایران را در چهار دوره از زندگی روشنفکری احمد شاملو مورد بررسی قرار دهند. با بررسی اشعار شاملو مشخّص می شود که شاملو، شاعری برخاسته از درون جامعه و متعلق به توده ها است و شعرش تجلّی واقعیّات جامعه و آرمان توده ها است. او در اشعار سیاسی خود می خواهد در حافظه جامعه بیشتر به عنوان روشنفکر باقی بماند تا شاعر؛ روشنفکری که شعر را ابزار مبارزه خود قرار داده است. او از خواننده انتظار دارد تا به شعر او به عنوان ابزار و وسیله نگاه کند؛ ابزاری که قرار است در خدمت آگاهی بخشی به خلق و رهایی آنها قرار گیرد.
۲۷.

بازتاب مضامین عرفانی و اخلاقی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حدائق الانوار قومشمی مضامین عرفانی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۵
نسخه خطی حدائق الانوار، رساله مفصّلی است در عرفان و توحید. با نثری ساده و مرسل که مؤلف در فصل اول مقدّمه، شرح حال خودش را ذکرنموده است. نویسنده، کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه در چند گلزار و شجره تنظیم کرده و در آن اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت های حدائق الانوار، نمونه ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. در این مقاله برآنیم تا برجسته ترین آموزه های عرفانی و اخلاقی قومشمی از جمله طلب، عشق، معرفت، توحید، فقر و فنا، مبارزه با نفس، نکوهش دنیا و دنیاپرستان، ریاضت، یقین، قرب، انسان کامل و ...را بنمایانیم. بررسی ها نشان می دهد که قومشمی در حدائق الانوار، برای تبیین موضوعات عرفانی، به استفاده از اساطیر مختلف ملی و مذهبی دست زده است. بیشترین توجّه نویسنده، به اساطیر مذهبی بعد از اسلام است که در این بین، شخصیّت هایی چون پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام زمان(عج) بن مایه اصلی نوشته او را تشکیل می دهند. اساطیر دینی قبل از اسلام، در درجه دوم استفاده قراردارند و اساطیر ملی با فاصله ای کم در درجه سوم اهمیّت قرارمی گیرند. قومشمی از اساطیر ملی نیز برای تبیین مفاهیم مذهبی و عرفانی بهره جسته است. وی گاه برای برجسته تر کردن مفاهیم عرفانی، به بازگویی اساطیر گذشته پرداخته است.
۲۸.

تحلیل عناصرخیالی اسطوره های عرفانی درحدیقه الحقیقه وشریعه الطریقه سنائی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت نمادپردازی اسطوره عرفان حدیقه الحقیقه سنائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۰
اسطوره و کهن الگوهابیان کننده آرزوها و افکار جوامع بشری مملو از حکایاتی هستند، پیرامون خدایان، پهلوانان، موجودات فراطبیعی و حوادث خارق العاده که در زمان های آغازین به وجود آمده اند، و در هر سرزمینی بخشی از هویت، تمدن و فرهنگ آن سرزمین به شمار می روند. روایت های عرفانی یکی از اساسی ترین محمل ها برای بروز کهن الگوها و اسطوره ها می باشند، و اسطوره های عرفانی از بن مایه های پرکارکرد در تاریخ و ادبیات فارسی به ویژه سرودهای عرفانی هستند. به همین جهت بررسی کارکردهای معنایی و تحلیل و تفسیر آنها موجب خواهد شد؛ که خوانندگان آثار عرفانی، به درک و دریافت روشنی از این اسطوره ها در حوزه عرفان دست یابند. نگارندگان با توجه به اهمیت نماد پردازی روایت های عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن به بررسی عناصر اسطوره ای عرفانی پرداخته اند. از آن جاییکه روایت های عرفانی از تمام اجزای فرهنگی و اندیشه بشری علی الخصوص کهن الگوها بهره می برند، در این مقاله برآنیم؛ که با جستجو در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه به بررسی کاربرد عناصرخیالی اسطوره های عرفانی به شیوه تحلیلی بپردازیم.
۲۹.

کارناوالیزه شدن جامعه ایران در عصر مشروطه (مطالعه موردی آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دهخدا کارناوال گروتسک چندصدایی میرزاده عشقی نسیم شمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
اصطلاح کارناوال را منتقد و فیلسوف بزرگ روس میخاﺋﯿﻞ باختین در قرن بیستم میلادی برای نقد و تحلیل آثار ادبی به کار برد. این واژه در نزد وی به عنوان یک فرهنگ مطرح شد؛ فرهنگی که گستاخ و بی پرده، آزاد و رها و بی هیچ قید و بندی در برابر سلطه هر چیز قدرتمند و مقدس و باورهای تحمیل شده به شوخی و بازی می پرداخت. مؤلفه های کارناوال با توجه به نظریه باختین در آثار دهخدا، میرزاده عشقی و نسیم شمال عبارت اند از رﺋﺎلیسم گروتسک، خنده مرگ، غیرمذهبی بودن، نسبیت و درکنار هم قرارگرفتن مفاهیم متضاد و ترویج فضای چندصدایی. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، این تحقیق در قلمرو پژوهش های توصیفی، کتابخانه ای- اسنادی است که ماهیت کاربردی دارد و در نمونه آن دو اثر از دهخدا، یک اثر از میرزاده عشقی و یک اثر از نسیم شمال بررسی می شود. روش نمونه گیری، انتخابی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی است. با کاربرد روشی توصیفی- تحلیلی پس از معرفی کارناوال و مؤلفه های آن در ادبیات فارسی، به تجزیه و تحلیل فرآیند کارناوال در آثار مدنظر با ذکر مصادیق پرداخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان