تأملی در دکترین بیع به عنوان آموزه قرآنی دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۸۱
245 - 281
برای ادراک جایگاه مدل مشخص اقتصادی، در اداره یک سیستم ملی، عنایت و توجه به مبانی اندیشه استراتژیک اقتصادی الزامی است. از این منظر تبیین «پارادایم» به عنوان پیش شرطی اساسی در تفلسف اقتصادی و سیر تفکر استراتژیک گام نخست و اصلی تلقی می شود. از میان چهار پارادایم کلی موجود در چهار حوزه تفکری اکانومی لاتینی، کدآمایی فارسی، اقتصاد عربی و بیع قرآنی؛ در این مقاله شمولیت بیع بر اقتصاد ایران اسلامی، ملاک عمل قرار گرفت و بر این اساس، ارائه دکترین اقتصاد ملی جمهوری اسلامی ایران با یک انتقال پارادایمی از پارادایم های رایج اقتصادی به اقتصاد قرآنی مواجهه داده شد. بر این اساس در تبیین خط مشی بیع به عنوان دروازه خروج به سمت مقصد دکترین بیع، چهار گزینه مبایعه محوری، خُلَت محوری، انفاق محوری و برکت محوری متصور شد. سپس از آنجا که برای طرح ریزی خط مشی، سه رویکرد کلی محصول محور، فرایندمحور و کارکردمحور مطمع نظر بود پس از تشخیص و تعیین هر خط مشی نسبت به یکی از دروازه های چهارگانه، آن خط مشی با یک، دو یا سه رویکرد مزبور طرح ریزی شد. طرح ریزی خط مشی، مبتنی بر این سه رویکرد، زمینه ساز ایجاد «کرسی» طرح استراتژیک بیع در طرح جامع تطبیقی بیع و اکانومی، برای طرح ریزی استراتژیک می شود.