حسین معروفی

حسین معروفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

معاصر سازی مفهوم "محله" در شهر ایرانی با نگاه بر مبانی برنامه ریزی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر ایرانی محله برنامه ریزی محله مبنا اجتماع محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۱۰
محلات شهری بخش جدایی ناپذیر از ساختار اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شهرهای سنتی ایران بودند. در دوران معاصر تمرکزگرایی در ساختار مدیریت شهری و تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی موجب از بین رفتن انسجام اجتماعی و کالبدی محلات شده به گونه ای که با ظهور طرح های توسعه شهری محلات صرفا به یک واحد تقسیمات شهری بر اساس جمعیت و برخورداری از خدمات پایه محله ای تبدیل گردیده اند. پژوهش حاضر به دنبال معاصرسازی سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی با ابزار برنامه ریزی محله مبنا در پاسخ به کمرنگ شدن نقش محلات در ساختار برنامه ریزی شهری ایران می باشد. به همین منظور، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی به تبیین مولفه های اصلی برنامه ریزی محله مبنا پرداخته و همزمان استخراج شاخصه های اصلی مرتبط با سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی و معاصر ایران از طریق منابع اسنادی انجام می گیرد. در ادامه با استفاده از پنل خبرگان مقایسه تطبیقی این شاخصه ها با مولفه های برنامه ریزی محله مبنا صورت گرفته و از این طریق وجه اشتراک شاخص های رویکرد محله مبنا با ماهیت اداری- اجتماعی محلات ایرانی سنتی و معاصر مشخص می شود. نتایج تحلیل نشان می دهند که برخی از اصول برنامه ریزی محله مبنا به صورت توافقی و عرفی در محلات شهرهای سنتی اعمال می شده است. با تحلیل مقایسه صورت گرفته عوامل بستر ساز و عوامل بازدارنده تحقق پذیری رویکرد محله مبنا در محلات سنتی و معاصر ایران شناسایی شده و از این منظر پیشنهاداتی به منظور معاصرسازی محلات سنتی بر اساس رویکرد محله مبنا ارائه می گردند. اگرچه معاصرسازی مفهوم محلات سنتی با توجه به ضوابط و مقررات متمرکز و از بالا به پایین امروزی با چالش فراوان روبرو است، با این حال پیشنهادات مطرح شده می توانند عوامل بسترساز لازم جهت ایجاد محلات خودگردان، خودکفا و خودحامی گر را فراهم سازند.
۲.

بازخوانی شهر ایرانی (اسلامی) بررسی نهاد های نقش آفرین در حاکمیت شهری و بازتاب فضایی آنان در شهرهای دوران صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهر ایرانی حاکمیت عرف مذهب حاکمیّت شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۸۹
در بین مطالعات بسیاری که در یک دهه اخیر بر شهر ایرانی صورت گرفته است بررسی سازمان فضایی و شکل شهر نقش پر رنگتری دارد. دراین پژوهش نگاهی متفاوت به ماهیت شهر ایرانی ارائه گردید؛ نگاهی که فضای شهر را بازتاب روابط قدرت و تعامل میان نیروهای تشکیل دهنده سازمان شهر می داند. مقاله با معرفی ساختار دولت و جامعه در ایران ما قبل مدرن به بررسی ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر ایران و نهاد های تاثیرگذار در حاکمیت شهری می پردازد. هدف از پژوهش بازخوانی مفهوم شهر ایرانی از طریق تحلیل رابطه قدرت بین نهاد های نقش آفرین در حاکمیت شهری و بازتاب آن در سازمان فضایی شهرهای ایرانی در دوران حاکمیت صفویه و حاکمیت قاجار تا پیش از تحولات مشروطه می باشد. پژوهش ماهیت توصیفی-تحلیلی داشته و به منظور بهره بردن از نتایج تحقیقات موجود با روش اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل و جمع بندی می پردازد. سه نهاد مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از نهاد حاکمیت، نهاد مذهب و نهاد عرف که تشکیل دهنده ساختار سیاسی - اجتماعی در مقیاس سرزمینی و در مقیاس شهری می باشند. تعامل میان این سه نهاد عامل بنیادین حاکمیت شهری و موثر ترین ساز و کار در کنترل اجتماعی - فضایی شهر های ایرانی دوران صفویه و قاجار بوده که به موجب آن رفاه اجتماعی شهروندان در یک سازمان شهری منسجم تحقق می یافته است. بر این اساس ساختار فضایی شهر ایرانی نیز حاصل تعامل جمعی بین قدرت حاکم، نظامات عرفی و فرهنگ مذهبی نمود یافته در ساختار حکومتی و ساختار عرفی-مذهبی شهر بوده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در دوران معاصر با پررنگ شدن نقش حکومت و کاهش نقش نظامات عرفی تغییرات بنیادین در نظام مدیریتی و اجتماعی و به تبع آن مناسبات فضایی شهرهای ایرانی حاصل گردید.
۳.

فضا و تحقق پذیری حق شهری: شناسایی مؤلفه های فضایی برآمده از حق شهری به منظور تحلیل و ارزیابی پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حق شهری فضای شهر مرکزیت تجدید یافته پروژه نواب پروژه لادفانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۵۹۴
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی _فضایی به منظور بهره مندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری می داند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسه ای و به کارگیری چارچوب های نظری این مفهوم در نمونه های موردی کمتر به چشم می خورد. این کاستی،  اطلاق پذیری ایده های لفور را در بستر های اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایده های لفور می تواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهر ها باشد.  هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامه ریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشه های لفور به استخراج نمود های فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته می شود. نمود های فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسه ای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخص های فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی می گردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی می شوند: ۱. حق شهری می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژه های شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروه ها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان