تفسیر تفکر کنفوسیوسی با تمرکز بر پدیدارشناسی هایدگری با تاکید بر دلالت های تعیلم و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا بر اساس تفکر هایدگر یک راهِ شرقی؛ یعنی کتاب مکالمات، تفکرکنفوسیوس مورد واکاوی قرارگیرد. بنابراین چند موضوع محوری در اندیشه ی هر دو متفکر را برگزیده ایم و با رویکرد پدیدارشناسانه به آنها می پردازیم. پدیدارشناسی-هرمنوتیکی هایدگری را برای رفتن به سوی "فهمِ هستیِ چیزها" و مجالِ بروز دادنِ به آنها در نظر گرفتیم، تا که "هستیِ" هستنده ها بتواند آشکار شود. با واکاوی چند مفهوم محوری در متن"مکالماتِ" کنفوسیوس نشان می دهیم که چه گونه ارزش ها در اندیشه ی کنفوسیوسی به مثابه ی یک راه شرقی، به دستگاه اخلاقی تبدیل شده اند و لذا هستی هستنده ها محصور به هستیِ اخلاقی آنها شده (به این معنا که سیستم اخلاقی مشخص و معینی در جای هستی قرار گرفته و لذا امر انتیکی به جای انتولولوژی اش نشسته است) و توانش، زیست جهان و موقعیت های متکثر را به مخاطره انداخته و گشودگی های انتولوژیکی را از میان برداشته است. و نهایتاً در حیطه ی تعیلم و تربیت سبب شده، گشودگی و راه های دیگرگونه مجال بروز نیابند و راه های گونه گون و نو فروبسته شوند. [i] . استفاده از واژه ی تفکر کنفوسیوسی به این دلیل بوده است که واژه ی آیین کنفوسیوسی، برای مذهب رسمی در چین -قبل از دوران جدید به کار برده می شد، اما تفکر کنفوسیوسی برای آموزه ها و فضایلی که کنفوسیوس قصد تعلیم آنها را داشت به کار می رفته است.