سمیرا رحیمی اتانی

سمیرا رحیمی اتانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

شیوه نوین خوانش متن معماری مبتنی بر نظریه بینامتنیت: (نمونه موردی: مسجد الغدیر)

کلید واژه ها: نقد معماری نقد بینامتنی نظریه بینامتنیت مسجد الغدیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۶۱۵
خوانش اثر معماری به صورت انفرادی و بدون در نظر گرفتن لایه های متنیِ مرتبط و مؤثر بر شکل گیری آن، یکی از کمبودهای حوزه نقد معماری است. نظریه بینامتنیت به هنگام مواجهه با آثار، آن ها را به صورت شبکه ای از متون در هم تنیده مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط عناصر درون متنی با برون متنی و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش پس از بررسی نظریات نظریه پردازان بینامتنیت، مدلی برای نقد بینامتنیِ معماری تدوین شده است. سپس مدل ارائه شده در خوانش مسجد الغدیر مورد آزمون قرار گرفته است. پرسش اصلی که نگارندگان در پی پاسخگویی به آن بوده اند، بدین قرار است: اثر معماری چگونه مبتنی بر مدل نقد بینامتنی مورد خوانش قرار می گیرد؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری اطلاعات از روش توصیفی و در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که به کارگیری خوانش بینامتنی، از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر نماید. ابعاد گوناگون معنایی در آثار معماری، در روابط بینامتنی به وسیله تعدد لایه های مختلف در درون خویش در دو محور عمودی (درزمانی) نظامِ نشانگی درون آن و محور افقی (هم زمانی) نظام رمزگانی آن، حاصل می شود.
۲.

بازخوانی اثر معماری به کمک مدل نقد بینامتنی؛ نمونه موردی: مسجد ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد معماری نظریه بینامتنیت نقد بینامتنی مسجد ولیعصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۱ تعداد دانلود : ۴۱۲
بیان مسئله: فقدان خوانش نظام مند آثار معماری در جامعه معماری منجر شده است تا شاهد نقدهای مستدلی که منجر به ارتقای کیفی آگاهی طراحی شوند نباشیم. این پژوهش با تکیه بر خوانش بینامتنی آثار معماری، روابط میان عناصر درون متن و برون متن و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی اثر معماری را بررسی می کند. در این پژوهش پس از تبیین مبانی نظریه بینامتنیت به عنوان ابزار نقد، مدل نقد بینامتنی معماری تدوین شده است. سپس این مدل در خوانش مسجد ولیعصر آزمون شده است. هدف: این پژوهش با هدف شناخت و بررسی جایگاه نظریه بینامتنیت در روش نقد معماری به دنبال ارائه یک روش جدید در نقد معماری مبتنی بر این نظریه بوده است. روش تحقیق: این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است که در مرحله جمع آوری داده ها از روش توصیفی و مرور متون مرتبط یا ادبیات موضوع، و در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روش استدلال منطقی بهره گرفته است. این تحقیق با تکیه بر نظریه بینامتنیت صورت گرفته است و در لایه های مختلف به بررسی متن مورد نظر (در اینجا اثر معماری) پرداخته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که متن معماری در لایه های متعدد معنایی از لایه های پدیداری تا زایشی شکل می گیرد و انواع دلالت در شکل گیری لایه های آن مؤثر است و با به کارگیری مدل نقد بینامتنی، لایه های شکل دهنده آن از لایه های معماری تا فرامعماری مورد بازخوانی قرار می گیرد. به کارگیری نقد بینامتنی از خوانش سطحی آثار معماری جلوگیری می کند و اثر معماری را به عنوان عضوی از مجموعه ای از آثار مطالعه می کند که در طول مقطع زمانی و به دلایل خاصی شکل گرفته اند و بدین ترتیب می تواند منجر به درک لایه های پنهان معنا شود و در خوانش اثر، پارادایم های گسترده تری را فراخوانی می کند.
۳.

خوانش بینامتنی آثار برنارد چومی با تأکید بر مفهوم فضای بینابین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت جولیا کریستوا برنارد چومی فضای بینابین معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
براساس آنچه نظریه پردازان بینامتنیت تأکید کرده اند، هیچ متنی اصیل نیست. آثار موردبحث نیز چون آثار دیگر واگویه ای از متون پیشین است. به نظر می رسد به کارگیری نظریات بینامتنیت در حوزه نقد در معماری و به کارگیری پتانسیل های این نظریه در معماری، درواقع بررسی یک اثر درارتباط با آثار پیش از آن، می تواند به بررسی و تحلیل بهتر آنها منجر شود. جای خالی این رویکرد در نقد آثار معماری مشهود است. لذا در این پژوهش، ابتدا وجوه مختلف متن و بینامتنیت و نظریه پردازان این رویکرد تشریح و سپس براساس این رویکرد، تعدادی از آثار برنارد چومی نقد و بررسی شده است. درادامه، به مفهوم نظریه فضای بینابین، مطرح شده ازسوی برنارد چومی پرداخته شده است. از نظر وی فضای بینابین، فضایی است که در آن بنای از قبل موجود و آنچه وی جاسازی می کند، به هم می رسند. این نوشته از گونه پژوهش های استدلال – منطقی است که روش پژوهش در آن، بهره گیری از تعقل برای تبیین روابط و درک اجزای یک سامانه ذهنی است. پرسش هایی که نگارندگان در پی پاسخ گویی به آنها هستند، بدین قرار است: 1. چگونه نظریه بینامتنیت درمورد یک اثر معماری می تواند مطرح شود؟ 2. چه اشتراکاتی بین فضای بینابین موردنظر برنارد چومی و نظریه بینامتنیت وجود دارد؟ نتایج بررسی های پژوهش نشان داد که یک اثر معماری مانند یک متن است و درواقع، بینامتنی از آثار قبلی و آثار پس از خود است. نیز به کارگیری بینامنیت در حوزه نقد اثر معماری کارآست. ضمناً ریشه های بینامتنیت در برخی نظریات معماری ازجمله فضای بینابین وجود دارند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان