هاجر دارایی تبار

هاجر دارایی تبار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

سعادت از منظر ارسطو و ابن مسکویه رازی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: سعادت ارسطو ابن مسکویه خیر اعلی اعتدال فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۳۶۳
پرسش درباره مفهوم و مصداق سعادت ریشه در سرشت آدمی دارد. مقایسه اندیشه های دو اندیشمند صاحب نظر در این زمینه، یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی هم روزگار با ابن سینا، برای شناخت            نوآوری متفکران اسلامی در برابر ره آورد یونانیان در ساحت های گوناگون فلسفی بسیار اهمیت دارد. این جستار کوتاه به روش تحلیلی تطبیقی           است و پس از تأملی چند درباره مبانی فلسفی و اخلاقی هریک از این متفکران، شباهت ها و تفاوت های آن ها را درباره سعادت کاویده است. اگرچه ارسطو باتوجه کامل به مؤلفه های عقل و لذت و دوستی، نظریه فضیلت و سعادت را حول محور اعتدال تعریف می کند، به دلیل نگاه غیرتوحیدی اش به خدا و جهان و بی توجهی اش به معاد، قادر نیست مدل موفقی از                مفهوم و مصداق سعادت ارائه کند. برخلاف او ابن مسکویه با جهان بینی توحیدی می کوشد، همین معانی را برپایه شناخت نفس و عقل و شرع            تبیین کند. ابن مسکویه سعادت را به دو قسم دنیایی و آخرتی تقسیم و مصداق واقعی سعادت را قرب الهی معرفی می کند. هر دو متفکر بر تعریف سعادت به خیر متعالی (خیر اعلی) تأکید می ورزند؛ اما ازآنجاکه مبانی اندیشه                اخلاقیِ آن ها با یکدیگر متفاوت است، لوازم اندیشه آنان نیز با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
۲.

بررسی رابطه سیاست و سعادت در اندیشه ارسطو و ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست سعادت فضیلت شریعت ارسطو ابن مسکویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۱
رابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگونگی رابطه این دو موضوع و وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان در این زمینه بپردازد. هم ارسطو و هم ابن مسکویه، غایت سیاست و جامعه سیاسی را دستیابی به سعادت می دانند و مولفه های دستیابی به جامعه مطلوب سیاسی را همان عناصر وصول به سعادت مطرح می کنند. با توجه به تأثیر آراء ارسطو بر اندیشه های ابن مسکویه، تفاوت در جهان بینی این دو متفکر، تفاوت در برخی مباحث را موجب شده است. ارسطو معیار مطلوب بودن جامعه سیاسی و وصول به سعادت را زندگی بر طبق فضیلت می داند. اما با توجه به جهان بینی توحیدی ابن مسکویه، او شریعت را عنصر لاینفک سیاست می داند و بهترین نوع سیاست را سیاست الهی معرفی می کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان