مقایسه و تحلیل روش شناسی هرمنوتیک قرآن علامه طباطبائی و دکتر نصر حامد ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
135 - 150
حوزه های تخصصی:
رویکردهای نوین در مواجهه با متن، سبب تحولات بزرگی در فهم و تفسیر متون مقدس شده است. این رویکردها اسلام را در برگرفته که دینی متن محور است و باعث پیدایش دیدگاههای نو در شناخت و فهم قرآن شده است. یکی از این دیدگاه ها پژوهش ادبی قرآن است که با تحولات نظریه و نقد ادبی نوسان های فراوانی پیدا کرده است. این نوع از پژوهش، وحی ازنظر مؤمنان یعنی الهی بودن آن را نادیده می گیرد که نتیجه آن باعث دورشدن از شناخت مؤمنانه دین و ادبی شدن فهم آن می شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و انتقادی – مقایسه ای به مسئله روش فهم و تفسیر قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی، صاحب تفسیر ارزشمند المیزان (نماینده یکی از روش های فهم سنتی) و نصر حامد ابوزید، متفکر نام آشنای مسلمان (نماینده روش فهم جدید) می پردازد تا همانندی ها و ناهمانندی های میان نظریات این دو متفکر را در این باره آشکار کند؛ زیرا آراء این دو متفکر در تقابل با هم است و مقایسه آنها راهگشای جستجوگران در کشف حقیقت خواهد بود. یافته های این پژوهش نشان می دهند اصول فکری این دو اندیشمند درباره مبانی فهم قرآن، بسیار دور از هم و متفاوت است؛ البته ریشه این اختلاف عمیق را باید در بینش و نحوه نگرش آن دو به انسان و جهان و خلقت آن دو دانست. اساس پروژه نصر حامد ابوزید، نوسازی اندیشه دینی با تأویل (تفسیر به رأی) است. روش فهم او ناظر به واقعیات خارج از وحی است و بیشتر به فهم تاریخی با روش های پوزیتویستی گرایش دارد. او معنا را نزد مفسر می داند و امکان داوری میان تفاسیر مختلف را نمی پذیرد. همچنین تلاش می کند برای فهم قرآن آن را عرفی سازد. بر اساس مبانی هرمنوتیکی ابوزید که از روش پژوهش ادبی ناشی می شود، اصل دین و ماهیت وحی دگرگون می شود. حال آنکه علامه طباطبایی روش فهم قرآن را از توصیه های شارع برداشت می کند و برای فهم صحیح قرآن پدیدارشناسانه می اندیشد. او فهم معتبر قرآن را در گرو قدسی شدن انسان می داند. ازنظر او، معنا همان مراد مؤلف است و امکان داوری میان تفاسیر مختلف وجود دارد.<br /> ازنظر علامه، ایمان به هدایت ابدی قرآن با نگرشی خاص به جهان و خالق آن امکان پذیر است. ایمان چیزی از جنس عقل نیست و نباید توقع داشت انسان به صرف هدایت عقل به همه آنچه پیامبران رسیده اند، برسد.دیگر اینکه درجات بالای ایمان با شهود، ممکن است و شهود فقط با تزکیه و تأمل به همراه راهنمائی انبیاء ممکن است. با عقل محض، فهم بسیاری از حقایق قرآن به دست نمی آید؛ یعنی چیزی که ابوزید در تلاش است به آن برسد.