نقش کارکردهای اجرایی و افکار خود آیند منفی در تبیین دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی به عنوان عامل شناختی/ عصب شناختی و افکار خود آیند منفی به عنوان عامل شناختی/ روان شناختی در دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه ی دوره اول شهر بوشهر که در سال تحصیلی 94 – 95 مشغول به تحصیل بودند. از بین این دانش آموزان تعداد 128 نفر (دامنه سنی آن ها حداقل 12 و حداکثر 16 بود) از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه افکار خود آیند منفی و نرم افزارهای کامپیوتری ویسکانسین، استروپ و عملکرد مداوم جهت سنجش کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها ی این پژوهش نیز از روش آماری رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های کارکردهای اجرایی، بازداری شناختی پیش بینی کننده فقدان آگاهی هیجانی بود و همچنین از بین مؤلفه های افکار خود آیند منفی ناسازگاری شخصی پیش بینی کننده تمام ابعاد شامل عدم پذیرش پاسخ هیجانی، دشواری در رفتار هدفمند، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردها و عدم وضوح هیجانی است و همچنین خود پنداشت منفی پیش بینی کننده فقدان آگاهی هیجانی است. نتایج پژوهش حاضر، نقش افکار خود آیند منفی و کارکردهای اجرایی را در دشواری های تنظیم هیجانی نوجوانان را برجسته می کند، لذا یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای بالینی داشته و در برنامه های آموزشی مربوط به تنظیم و کنترل هیجان مؤثر واقع شود.