بیگانگی تحصیلی در دانش آموزان: نقش کنترل روانی والدین و تأکیدات هدفی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة کنترل روانی والدین (شاملِ جهت گیری وابستگی و جهت گیری پیشرفت) و تأکیدات هدفی معلم (شاملِ تأکیدات تسلطی، عملکردی- اجتنابی و عملکردی- گرایشی) با بیگانگی تحصیلی و ابعاد آن (شامل نگرش منفی به مدرسه، بی اهمیتی به تحصیل و بی تمایلی به تحصیل) بود. طرح تحقیق از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 371 دانش آموز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین مدارس متوسطة اول شیراز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: مقیاس مرکب بیگانگی تحصیلی، مقیاس کنترل روانی والدین و مقیاس تأکیدات ساخت هدفی معلم. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونِ همزمان نشان داد که جهت گیری پیشرفت کنترل روانی والدین، نگرش منفی نسبت به مدرسه را به نحو مثبت و تأکیدات هدف عملکردی- گرایشی معلم ، بی اهمیتی به تحصیل را به نحو منفی پیش بینی می کنند. علاوه بر این، تأکیدات هدف تسلطی به نحو منفی و تأکیدات هدف عملکردی- اجتنابی به نحو مثبت، بیگانگی تحصیلی و ابعاد آن را پیش بینی کردند. به طورِ کلی، کنترل روانی والدین و تأکیدات هدفی معلم توانستند به ترتیب 3/2 و 19 درصد از واریانس بیگانگی تحصیلی دانش آموزان را تبیین کنند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از آن بود که به ترتیب متغیّرهای تأکیدات هدف تسلطی و عملکردی- اجتنابی معلم، قوی ترین پیش بین برای بیگانگی تحصیلی هستند. نتایج این پژوهش نشان دهندة اهمیت تأکیدات هدف تسلطی و عملکردی- اجتنابی معلم در بیگانگی تحصیلی دانش آموزان است. معلمان می توانند با تأکید بر تسلط بر مفاهیم و اجتناب از مقایسة دانش آموزان، نقش تعیین کننده ای در پیشگیری از بیگانگی تحصیلی داشته باشند.