ساسان روشناس

ساسان روشناس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی ساختار فضایی و صرفه های مکانی شهرنشینی (یک مطالعه موردی از شیراز و مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیراز کلانشهر ساختار فضایی صرفه های مکانی مازندران مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۵۷۵
در سال های اخیر، ادبیات گسترده ای پیرامون ساختار فضایی مناطق کلانشهری و پیامدهای اقتصادی آن با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و صرفه های تجمع به وجود آمده است. مدافعان مناطق چندمرکزی ادعا می کنند که این مناطق می توانند با ایجاد تعادل بین صرفه ها و عدم صرفه های مقیاس مزایای رقابتی ویژه ای را نسبت به مناطق تک مرکزی خلق کنند، در حالی که از تمرکز بیش از اندازه و ازدحام مناطق رقیب جلوگیری می کند. با این وجود مطالعات اندکی وجود دارند که این انگاشت ها را به طور تطبیقی مورد سنجش قرار داده باشند. از این رو، مقاله حاضر در پی آن است تا با مطالعه تطبیقی دو منطقه کلانشهری شیراز و مازندران مرکزی، به بررسی برخی از ادعاها مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی بهینه و صرفه های تجمع بپردازد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر  روش های توصیفی و تحلیل آماری مانند شاخص سیسونه- هال و هرفیندال است. نتایج تحقیق نشان می دهد ساختار فضایی منطقه با تأکید بر دو مفهوم چندمرکزیتی و پراکنش، بیانگر الگوی پراکنده و چندمرکزی مازندران مرکزی در مقابل الگوی متمرکز و تک مرکزی منطقه کلانشهری شیراز است. در این راستا، از منظر بعد مصرف، نبود شهری غالب با محیط و فرهنگی کلانشهری را باید مهم ترین عامل در عدم دستیابی به صرفه های شهری تلقی کرد. این امر مانعی بر سر دستیابی به کارایی بالاتر خدمات و امکانات به ویژه سرمایه گذاری کم تر بخش خصوصی خواهد بود. با این وجود، یافته های تحلیل از تنوع تولیدی نسبتاً برابر منطقه مازندران مرکزی در مقابل منطقه کلانشهری شیراز نشان می دهد که خود عاملی مهم در ایجاد پیوندهای مکمل در بین مراکز شهری این منطقه می باشد. هم چنین، به نظر می رسد یک الگوی چندمرکزی بدون به اشتراک گذاشتن منابع خود جهت تأمین بیش تر زیرساخت ها و تسهیلات در سطح منطقه ای، نمی توانند در دستیابی به صرفه های مکانی، خود را به عنوان رقیبی نزدیک به مناطق کلانشهری تک مرکزی تعریف کند.
۲.

مناطق شهری چندمرکزی: همکاری، رقابت یا هم رقابتی؟ (یک تحلیل مروری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت همکاری هم رقابتی مناطق شهری چندمرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۴۱۷
اهداف: از دهه 1990، اصطلاح چندمرکزی به عنوان یک مفهوم راهبردی توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری و منطقه ای را به سوی خود جلب کرد. مدافعان این راهبرد ادعا می کنند، مناطق چندمرکزی قادرند تعادلی میان رقابت پذیری اقتصادی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی برقرار کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی تطبیقی میان راهبردهای رقابت و همکاری راه سومی را برای درهم آمیختن مزایای هریک در برنامه ریزی مناطق شهری چندمرکزی بیابد. روش پژوهش: مطالعه حاضر با توجه ماهیت و هدف پژوهش، از استدلال منطقی و تطبیقی به عنوان راهبرد و روش شناسی پژوهش بهره گرفته است. یافته های پژوهش: یافته های پژوهش سه منطق فضایی را برای توجیه راهبردهای رقابت، همکاری و هم رقابتی معرفی می کند. در حالی که راهبردهای رقابتی بر منطق قلمرویی-رقابتی، مزایای رقابتی هر مرکز و تخصص گرایی تکیه دارند، راهبردهای همکارانه در مقابل آن ها با پیوندهای هم افزا و نوآورانه بر مزایای بیرونی شبکه و شبکه های شهری تأکید می کنند. در نهایت، هم رقابتی مبتنی بر نظریات رفتاری و بازی های غیرهمکارانه و شبکه های رقابتی تأکید می کند تا بتوانند با مزایای راهبردهای رقابتی و همکارانه نظیر افزایش اندازه بازار و غیره به بهبود موقعیت رقابتی دست یابند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، راهبرد هم رقابتی را گزینه ای مناسب تر و اجرایی تر برای محیطی پرتنش، رقابتی و نامطمئن در میان شهرهای مناطق چندمرکزی می داند. در این راستا، راهبردهای متنوع هم رقابتی می تواند به دو صورت در مناطق شهری چندمرکزی رخ دهد، هم رقابتی افقی و هم رقابتی عمودی. در هم رقابتی افقی شهرها در یک عملکرد خاص یا در یک پروژه اجرایی مشترک با یکدیگر همکاری می کنند، در حالی که در بخش دیگر با یکدیگر به رقابت می پردازند.
۳.

پیش بینی رشد آتی شهر با استفاده از مدل اتوماتای سلولی پیشرفته مطالعه موردی: شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتوماتای سلولی رشد شهری محدودیت های زیست محیطی شهر چالوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۷۵
به نظر می رسد تمرکز بی برنامه جمعیت، بدون در نظر گرفتن تمهیدات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، ریشه بسیاری از بحران ها و مشکلاتی است که بشر به تازگی با آنها برخورد کرده است. با اهمیت پیدا کردن محدودیت منابع، اندیشمندان و نظریه پردازان بسیاری رشد ناموزون شهرها را  پدیده ای غیر قابل پذیرش معرفی کرده اند و در جستجوی راهی برای اصلاح روندهای موجود می باشند. در همین راستا اتوماتای سلولی، به عنوان  مدلی که رشد آتی شهر را با استفاده از پنج عامل ویژگی سلول، اندازه سلول، همسایگی، قوانین گذار و زمان پیش بینی می کند، معرفی می شود. در این مقاله سعی شده است که رشد شهر به وسیله مدل اتوماتای سلولی و معیارهایی مانند کاربری اراضی، شبکه ارتباطی، قابلیت اراضی، منظر طبیعی، خطر زلزله و رانش، فاصله از مناطق حفاظت شده و ... پیش بینی شود. این پیش بینی به گونه ای است که رشد تلفیقی از جهت بهینه رشد شهر می باشد. برای نشان دادن چگونگی کاردکرد مدل، شهر چالوس با توجه به قرار گرفتن در جلگه ساحلی شمال کشور و ارزشمند بودن اراضی از لحاظ زیست محیطی و زراعی و همچنین وجود دو قطعه اراضی بزرگ زراعی در داخل محدوده شهر، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پس از اجرای مدل در ArcGis، با توجه به ملاحظات زیست محیطی و قوانین تدوین شده اتوماتای سلولی نشان داد که رشد آتی شهر در سال 1405، به سمت جنوب و در حاشیه کمربندی شهر چالوس، شکل خواهد گرفت.
۴.

کاربرد روش جای پای اکولوژیک در ارزیابی پایداری زیست محیطی. مطالعه موردی: شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جای پای اکولوژیکی توسعه پایدار ظرفیت برد گرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود همراه داشت. عمده آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنامه ریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسعه پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند. روش جای پای اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول مورداستفاده قرار گرفته است. این پژوهش به بررسی جای پای اکولوژیکی شهرستان گرگان می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که آیا فضای بوم شناسی شهرستان گرگان توان حمایت و برآورد نیازهای اساسی جمعیت شهر را دارد؟ این پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کمّی است. داده های پژوهش از نوع اولیه برای اطلاعات مربوط به مصرف مواد غذایی و ثانویه برای اطلاعات مربوط به میزان مواد زائد تولیدشده، مصرف آب، الکتریسیته، سوخت های فسیلی، جمعیت، مساحت مسکن است. به منظور تحلیل داده ها، میزان جای پای اکولوژیک برای هر یک از شاخص ها همچون غذا، مواد زائد، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، نیروی الکتریسیته، آب و مسکن محاسبه و مجموع جای پای اکولوژیک این شاخص ها با ظرفیت زیستی شهرستان گرگان مقایسه گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهرستان گرگان در گروه مصرفی مواد غذایی، مواد زائد، حمل ونقل، نیروی الکتریسیته، گرمایش گازهای طبیعی، آب و مسکن 24/1 هکتار بوده است. کمترین میزان جای پای اکولوژیک مربوط به زمین موردنیاز جهت دفع زباله و بیشترین میزان مربوط به نیروی الکتریسیته است. ازآنجاکه ظرفیت زیستی ایران 8/0 هکتار است و ظرفیت زیستی شهرستان گرگان به ازا هر نفر 643/0 هکتار است این بدان معناست که جای پای اکولوژیکی 55/1 برابر بیش از ظرفیت زیستی قابل تحمل کشور و 92/1 برابر بیش از ظرفیت زیستی قابل تحمل شهرستان گرگان است به عبارتی دیگر شهرستان گرگان از ظرفیت زیستی قابل تحمل محیط خود فراتر رفته است. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای بوم شناختی می توان مشاهده کرد که شهرستان گرگان کسری بوم شناختی دارد. این امر بدان معناست که چنانچه در آینده روند کنونی مصرف همچنان ادامه یابد، محیط طبیعی دیگر توان تأمین نیازهای جمعیت را نداشته و نیاز به منطقه پشتیبان بزرگ تری برای تدارک نیازهای مصرفی شهرستان گرگان خواهد داشت؛ بنابراین، برای کاهش جای پای اکولوژیکی انسان بر روی کره زمین منطقی ترین راه حل، کاهش مقدار مصرف سرانه است و این مهم محقق نمی شود مگر با مشارکت عمومی شهروندان و تلاش در راستای اصلاح الگوی مصرف.
۵.

بررسی ارتباط میان ساختار فضایی منطقه ای، پراکنده رویی و الگوی سفر بین شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چند مرکزیتی الگوی سفر پراکنده رویی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
بسیاری از صاحب نظران و برنامه ریزان منطقه ای معتقدند، توسعه چندمرکزی، می توانند تعادلی میان رشد، پراکندگی و فشردگی ایجاد کنند و ضمن حفاظت از اراضی، با کاهش سفرهای وسایل نقلیه موتوری از انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از آن بکاهند. بر این اساس، مقاله حاضر در پی آن است تا با بررسی ارتباط میان چند مرکزیتی یا تک مرکزیتی 31 استان کشور، الگوی سفر و پراکنده رویی، درک تصمیم سازان را نسبت به کاربست آن تقویت کند. بدین ترتیب، منطق پژوهش حاضر قیاسی و مبتنی بر روش های توصیفی و همبستگی است. ابتدا با استفاده از دو معیار توزیع اندازه شهرها و پراکنش فضایی مراکز، میزان چند مرکزیتی استان های کشور تعیین شد. سپس با استفاده از همبستگی پیرسون، ارتباط میان شاخص های ساختار فضایی و متغیرهای پراکنده رویی و الگوهای سفر در سطح استان های کشور موردبررسی شد. نتایج نشان می دهد، استان های چند مرکزی تر، به ازای هر نفر (شخصی و عمومی) سفرهای بیشتری تولید می کنند. همچنین بین پراکنش فضایی شهرها، میزان چند مرکزیتی استان ها و مصرف انرژی ناشی از حمل ونقل، پیوندی مثبت و معنادار (825/0) وجود دارد. اگرچه، در نگاه اول، افزایش سهم سفرها با خودرو شخصی، می تواند تهدیدی در مناطق چندمرکزی به نظر آید اما با توجه به تقاضای سفر می تواند توجیهی اقتصادی برای تقویت حمل ونقل عمومی و فرصتی برای کاهش آلودگی ها به خصوص در مناطق کلان شهری چندمرکزی باشد. به علاوه، بین توزیع اندازه شهرها، تعداد و مساحت پروانه های ساختمانی پیوندی معکوس (به ترتیب، 37/0- و 36/0-) برقرار است که می تواند حاکی از تضعیف محرک های اقتصادی برای پراکنده رویی در شهرها باشد. در نهایت، به نظر می رسد الگوی چندمرکزی- فشرده می تواند ساختار مناسب تری برای توسعه پایدار باشد.
۶.

بررسی ارتباط بین ساختار فضایی و نابرابری های منطقه ای در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی توسعه ی چندمرکزی نابرابری منطقه ای توزیع اندازه ی مراکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۸
در طول دهه های اخیر، فرضیات مبنی بر ارتباط میان ساختار فضایی و کاهش نابرابری های منطقه ای، بار دیگر توجّه صاحب نظران و سیاست گذاران را همراه با مطرح شدن سیاست های توسعه ی چندمرکزی در مقیاس اروپا و سطوح ملّی، جلب کرده است. بر این اساس، مقاله ی حاضر سعی کرده است تا با بررسی نظریات اقتصادی و آزمون تجربی این فرضیات در کشور، پایه ای را برای پشتیبانی از سیاست های توسعه ی چندمرکزی بیابد. در این راستا، با استفاده از شاخص های دو مؤلّفه ی توزیع اندازه ی شهرها و پراکنش فضایی مراکز، میزان چندمرکزیتی یا تک مرکزیتی استان های کشور تعیین شد. سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، پیوند میان مقادیر چندمرکزی و سه شاخص ضریب جینی، پراکندگی و سهم مصرف فقرای استان های کشور در سال 91 و میزان تغییرات آن ها در بین سال های 91-1384 محاسبه گردید. یافته های تحلیل ها حاکی از آن است که بر خلاف ادعاهای صورت گرفته، پیوند معنادار و قابل توجّهی میان ساختارهای چندمرکزی و نابرابری منطقه ای کم تر، حداقل در بین استان های ایران وجود ندارد. با این وجود، با حذف ساختارهای میانی(بین چندمرکزی و تک مرکزی)، روابط مهمی پدیدار شد که نشان می دهد، چندمرکزیتی بیش تر و هم چنین توزیع متوازن اندازه ی مراکز، می تواند باعث کاهش نابرابری های منطقه ای گردد. 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان