مریم یاراحمدی

مریم یاراحمدی

مدرک تحصیلی: مدرس مدعو دانشگاه لرستان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

لغزش های محمدبن عبدالله بخاری در ترجمه کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان های بیدپای کلیله و دمنه ابن مقفع نصرالله منشی پنجاکیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 42 تعداد دانلود : 901
کلیله و دمنه از جمله کتاب هایی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگ های مختلف قرار گرفته-است. به همین جهت مترجمان مختلفی با دخل و تصرف در این کتاب، آن را متناسب با فرهنگ و ادبیات قوم خود تغییر داده اند. یکی از مشهورترین ترجمه های این کتاب، داستان های بیدپای از محمدبن عبدالله بخاری است. در این مقاله، به روش تحلیلی- مقایسه ای متن داستان های بیدپای با متن عربی ابن مقفع مقایسه شده، مواردی که عبدالله بخاری به هر دلیلی از عهده ترجمه آن به خوبی برنیامده، مشخص و تحلیل شده است. هرچند امکان دارد برخی از این سهوها از جانب نساخان و یا مصححان داستان های بیدپای یا متن عربی ابن مقفع بوده باشد. در برخی موارد برای روشن شدن مطلب از ترجمه فارسی نصرالله منشی و پنجاکیانه نیز کمک گرفته شده است. طبیعی است کهگاهی اضافات یا حذفیاتی از قبیل حکایت یا بابی در داستان های بیدپای نسبت به متن عربی مشهود است که مورد توجه این مقاله نیست. در مجموع می توان علاوه بر دخل و تصرف و سهو های نساخان، محمدبن عبدالله بخاری در برخی موارد متن عربی درست ندیده و یا به درستی ترجمه نکرده است.
۲.

تجلی آیین دادخواهی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین دادخواهی ادبیات فارسی تظلم عدل و داد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 24
یکی از مواردی که در متون ادب فارسی مورد توجه قرارگرفته و به شیوه های مختلف بازتاب یافته، آیین دادخواهی و تظلّم است. زنجیرعدالت، قصه برداشتن، جامه ی سرخ پوشیدن، سر راه پادشاهان ایستادن، خاک بر سر کردن و... برخی از مشهورترینِ شیوه های دادخواهی بوده است. این شیوه های دادخواهی به دلایل مختلف از جانب حاکمان یا مردم ابداع شده است. برخی شیوه ها همچون زنجیر عدالت، عَلَم داد و جامه ی سرخ، به وسیله ی حاکمان ابداع شده اند. در مقابل، متظلّمان نیز از سر ناچاری و برای جلب توجه صاحبان قدرت، روش هایی خلق کرده اند. خاک بر سر کردن، دست در دامن زدن و سربرهنه کردن از این نوع اند. در ظاهر هرگاه کارکردهای یک شیوه، ضعیف و یا منسوخ می شده جای خود را به شیوه های جدیدتر می داده است. این شیوه ها در ادبیات فارسی  بازتاب یافته و تا سال ها پس از کهنه شدن، به صورت های مختلف به حیات خود ادامه داده اند. برخی از شاعران با مقاصد تربیتی و اخلاقی به آن ها نگریسته اند؛ برخی به اصل آن آیین اشاره کرده اند و برخی دیگر آن ها را دست مایه ی مضمون سازی های شاعرانه قرار داده اند. بعضی از ملزومات آیین دادخواهی مانند تیراَمان، انگشتری زینهار و...  را که در ادبیات هم منعکس شده اند؛ می توان از فروعات و ملحقات این آیین و رسوم دانست.         
۳.

بررسی جایگاه و نقش عصا در اساطیر و ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصا چوبدستی اساطیر ادیان نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 211 تعداد دانلود : 894
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره ها و ادیان مختلف حضور گسترده ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره های بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقش های نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونی ها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفه وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوه ای متفاوت جلوه گر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفت های مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفته تری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاح های نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقش های مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است.
۴.

تجلی آیین «قصه برداشتن» در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکایت حاکم دادخواهی تظلم قصه برداشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 424 تعداد دانلود : 675
ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد، بستری برای مفاهیم و سنت هایی است که روزگاری باور و اعتقاد مردمانی بوده است. یکی از مواردی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است و به شیوه های مختلف بازتاب یافته، آیین دادخواهی است که نشان دهندة اهمیت آن در فرهنگ ایرانی است. «قصه برداشتن» یکی از مصادیق دادخواهی است که در متون ادبی بازتاب گسترده ای یافته است. علاوه بر توجه به جنبه های تاریخی، سیاسی و اجتماعی، می توان این آیین رااز منظر ادبی نیز بررسی کرد. «قصه برداشتن» مانند سایر سنت های ادبی و کنایات، قرن های متمادی پس از کهنه شدن، از رهگذر اشعار شاعران به حیات ادبی خود ادامه داده است. شاعران و نویسندگان از این آیین استفاده های سیاسی، تربیتی و ادبی مختلفی کرده اند. روزگاری برای نقد حاکمان و تشویق رعایا، گاهی برای اصلاح جامعه و گاهی نیز به عنوان مواد خام، خمیرمایة مضمون سازی های شاعرانه قرار گرفته است. در این مقاله، پس از بررسی ریشه های تاریخی «قصه برداشتن»، به چگونگی بازتاب آن در کلام شاعران اشاره شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان