فاطمه راهیل قوامی

فاطمه راهیل قوامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
۱.

فرم و محتوا در دنیای افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰۵
فرم یا ایده در نظر افلاطون اصلی است ثابت، تکرارناپذیر، قابل اعتماد، تعریف پذیر، قابل تعمیم به مختصات انسانی، که به جهان معقول تعلق دارد. یافتن ایده یا فرم اصیل و راستین قواعد و آدابی دارد: دیالکتیک، اروس یا عشق به دانایی و خوبی، همیشه در راه بودن، شوریدگی برای یافتن حقیقت. با توجه به دوگانگی عالم و مراتب آن، افلاطون به دو نوع فرم قایل است: 1) فرم درونی یا غیرظاهری یا اصیل، که جهان محسوس مثنای آن است؛ 2) فرم بیرونی یا ظاهری یا غیراصیل، که الگوی آن جهان معقول است. افلاطون هرگز فرم و محتوا را تفکیک نکرده و این تفکیک از ویژگیهای دنیای جدید است. به طور خلاصه، در نظر افلاطون، چون ایده یا فرم اصیل و درونی در نوع خود کامل ترین است، پس ایده یا فرم هر چیز ممکن نیست که از محتوای آن جدا باشد. به عبارت دیگر، این دو یکی است. چون جهان محسوس میمسیس یا تقلید جهان معقول (عالم ایده ها یا فرمها) است، تخنه یا مصنوع انسانی و «هنر» امروزی میمسیسی از میمسیس (تقلیدی از تقلید) است؛ و بر این اساس، اثر هنری ای که مصنوع انسانی الگوی آن باشد میمسیسی از میمسیسِ میمسیسِ (تقلیدی از تقلیدِ تقلید) است. این بحث، مبتنی بر مقدمه ای است که در ابتدای مقاله آمده و شامل این موضوعات است: 1) مفهوم هنر و زیبایی در یونان باستان و معنای «تخنه» در آن زمان؛ 2) چهار مفهوم اساسی در فلسفه افلاطون/ سقراط: آرته، دیالکتیک، اروس/ عشق، ایده؛ 3) نظریه ایده افلاطون و تمثیلهای مربوط بودن (تمثیل خط و غار و خورشید)؛ 4) دوگانگی هستی (عالم محسوس و عالم معقول) و مراتب آنها و راههای شناخت هر یک؛ 5) نظر افلاطون درباره زیبایی و خود زیبایی؛ 6) نظر افلاطون در باب هنر آفرینندگی، شاعری، میمسیس یا تقلید.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان