فاطمه پردل

فاطمه پردل

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

عوامل تأثیرگذار بر به کارگیری پرمیس در کنسرسیوم محتوای ملی براساس نظریه اشاعه نوآوری های راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استاندارد ابرداده ای پرمیس کنسرسیوم محتوای ملی ابرداده حفاظت حفاظت رقومی نظریه اشاعه نوآوری های راجرز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات
  3. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات اشاعه اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۵۱۲
هدف: بررسی نقش مؤلفه های نظریه اشاعه نوآوری های راجرز و مؤلفه آمادگی سازمان بر اتخاذ پرمیس از دیدگاه اعضای دارای محتوای رقومی در کنسرسیوم محتوای ملی. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل 19 تن از صاحب نظران بزرگ ترین و مهم ترین کتابخانه های کشور بودند که دارای محتوای رقومی در کنسرسیوم محتوای ملی هستند. یافته ها: از دیدگاه صاحب نظران، مؤلفه مزیت نسبی با میانگین 4، سازگاری با میانگین 5/3، آمادگی سازمان با میانگین 46/3، مشاهده پذیری با میانگین 43/3، پیچیدگی با میانگین 2/3، و قابلیت استفاده آزمایشی با میانگین 066/3، به ترتیب در اتخاذ استاندارد ابرداده ای پرمیس نقش داشتند. بنابراین، براساس مؤلفه های نظریه اشاعه نوآوری های راجرز، آمادگی سازمان ها برای استفاده از پرمیس بیشتر از حد متوسط (3) دانسته شده است. نتیجه گیری: استفاده از پرمیس با ارزش های متداول، تجربیات گذشته، و نیازهای استفاده کنندگان بالقوه سازگاری مطلوبی دارد؛ اما از سوی دیگر، پیچیدگی درک و استفاده از آن زیاد است. با توجه به اینکه امکان آزمون و ارزیابی نتایج استفاده از پرمیس، قبل از اتخاذ آن وجود دارد و نتایج سودمند استفاده از آن به عنوان یک نوآوری ملموس و قابل مشاهده است، از نظر جامعه پژوهش آمادگی لازم برای اتخاذ پرمیس وجود دارد.
۲.

بررسی اثربخشی آموزش های مغزمحور بر اهمال کاری تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مغز محور اهمال کاری تحصیلی اضطراب امتحان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۴۷۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش های مغزمحور بر اهمال کاری تحصیلی و اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر کلاس نهم متوسطه اول شهر خواف می باشد که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه شامل 30 دانش آموز پسر نهم متوسطه اول شهر خواف بود که پژوهشگر آن ها را انتخاب کرده و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شدند. محیط یادگیری بر اساس مؤلفه های تأثیرگذار بر مغز (نور، تغذیه، اکسیژن، رنگ، موسیقی و آب) تغییر یافت. سپس، معلم گروه آزمایش را بر اساس اصول یادگیری مغزمحور آموزش داد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومن و راتبلوم (1984) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش های مغزمحور بر کاهش اضطراب امتحان مؤثر است (05/0> P ) ولی بر اهماکاری تاثیری نداشته است؛ پس می توان نتیجه گرفت که آموزش های مغزمحور بر کاهش اضطراب امتحان مؤثر است. بنابراین آموزش یادگیری مغزمحور می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان