طیبه خونیکی درمیان
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
نقش واسط انگیزش، نگرش و هنجارهای ذهنی در رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش دبیران دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اشتراک دانش انگیزش نگرش هنجارهای ذهنی ویژگیهای شخصیتی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش معلمان با نقش واسط نگرش، انگیزش و هنجارهای ذهنی است. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. جامعه آماری مطالعه را همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر بیرجند تشکیل داده اند که عده آنان مشتمل بر 570 نفر است. از این عده، 150 نفر مرد و 207 نفر زن به روش نمونه گیری سهمیه ای به منزله حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از پرسشنامه اشتراک دانش محقق ساخته و پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی کاستا و مک کری (1992) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر ویژگیهای شخصیتی به نگرش، نگرش به انگیزش، انگیزش به رفتار، ویژگیهای شخصیتی به هنجار ذهنی، هنجار ذهنی به انگیزش و انگیزه اشتراک دانش به رفتار است. بنابراین، در تأیید فرضیه اصلی پژوهش، نقش متغیرهای میانجی نگرش، هنجارهای ذهنی و انگیزش در رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش معنادار است. در توصیف نتایج به دست آمده، عامل انگیزش درونی برجسته به نظر می رسد. دبیران موردمطالعه، اشتراک دانش را ارزشی مهم تلقی کرده و براین باورند که اشتراک دانش موجب تسهیل یادگیری در آنان می شود و با تشریک دانش خود می توانند از ایده های همکاران بهره مند شده و از این طریق ایده های خود را توسعه دهند. علاوه براین، نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار میان دبیران زن و مرد از نظر رفتار اشتراک دانش است.
نقش نگرش مدیران مدارس نسبت به مدیریت دانش در کارایی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
کلید واژه ها: مدیریت دانش مؤلفه های مدیریت دانش کارایی مدیران مدارس
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جایگاه مدیریت دانش و رابطه آن با کارایی مدیران مدارس راهنمایی(نظام قدیم) شهر بیرجند انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان مدارس راهنمایی شهر بیرجند در سال 92-1391 به ترتیب 17 و 93 نفر بودند. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد. برای گرداوری داده ها از دو پرسش نامه سنجش مدیریت دانش و کارایی مدیران استفاده شده است. برای تحلیل آماری داده ها در سطح توصیفی از جداول فراوانی، انحراف معیار، میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین نگرش مدیران به مدیریت دانش و مؤلفه های آن(اجتماعی شدن، برونی سازی، درونی سازی وترکیب) رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. کارایی مدیران نیز در سطح خوب ارزیابی شد. بین نگرش مدیران نسبت به مدیریت دانش وکارایی مدیران، رابطه مثبت اما ضعیفی وجود داشت. بین خرده مقیاس های نگرش نسبت به مدیریت دانش شامل برون سازی با اجتماعی شدن نیز همبستگی مثبت و معنا دار و بین متغیرهای درونی سازی و اجتماعی شدن همبستگی مثبت و معنا داری وجود داشت، اما مؤلفه ترکیب با هیچ کدام از مولفه های مدیریت دانش شامل اجتماعی شدن، برونی سازی و درونی سازی همبستگی معناداری نداشت. همچنین بین نمره کل متغیر کارآیی با هیچ کدام از متغیرهای مدیریت دانش شامل اجتماعی شدن، درونی سازی، برونی سازی و ترکیب رابطه معناداری مشاهده نشد.