بررسی خلاقیت اساتید علوم پایه پزشکی براساس نظریه تورنس؛ دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش خلاقیت به فراگیران نیازمند اساتید خلاقی است که قادر باشند با رهبری مناسب کلاس درس، روش های گوناگون تدریس را به منظور پرورش خلاقیت فراگیران به کار گیرند. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت خلاقیت اساتید علوم پایه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران براساس نظریه تورنس بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه همبستگی در نیم سال دوم سال تحصیلی ٩٣-1392، 60 نفر از اساتید مشغول به تدریس در مقطع علوم پایه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه استاندارد خلاقیت تورنس بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، لوین، تحلیل واریانس و کروسکال- والیس تحلیل شدند.
یافته ها: خلاقیت بسیار کم وجود نداشت، اما 10 نفر از اساتید (٧/١۶%) خلاقیت کم، 17 نفر (٣/٢۸%) خلاقیت متوسط، 24 نفر (0/٤٠%) خلاقیت زیاد و 9 نفر (0/١۵%) خلاقیت بسیار زیاد داشتند. میانگین امتیاز کل خلاقیت ٥٢/١±٢۳/۸٥ و برای ابعاد سیالیت ٥٢/٠±٢٥/٢٣، انعطاف پذیری ٤٣/٠±٥٥/٢٢، بسط ٤5/٠±٦٧/٢٠ و ابتکار 50/٠±١٥/١٩ بود (٠٠01/٠p<). خلاقیت اساتید با سن (٠٤٧/٠=p؛ ٢۵٧/٠-=r) و سابقه تدریس (٠١٥/٠=p؛ ٣٢٢/٠-=r) رابطه معکوس داشت.
نتیجه گیری: خلاقیت اساتید علوم پایه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در سطح ""زیاد"" ارزیابی می شود.