خیرالنساء محمدپور

خیرالنساء محمدپور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تحلیل تطبیقی سیمانگاری زنانه در رمانهای بلندی های بادگیر و سووشون بر اساس نظریه الاین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی اجتماعی نقد ادبی زن محور الاین شوالتر سووشون بلندی های بادگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۶
مقاله پیش رو بر اساس الگوی فرهنگی نقد ادبی زن محور آنگلو-امریکایی الاین شوالتر بنا نهاده شده است. این الگو به نویسندگان زنی می پردازد که خود خالق آثار و انواع ادبی زنانه هستند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درون مایه های اجتماعی و فرهنگی در دو رمان برجسته ادب ایران و انگلیس، سوشون و بلندی های بادگیر را به صورت تطبیقی واکاوی کرده است. یافته های تحقیق حاکی است که علی رغم فاصله مکانی، زمانی و فرهنگی، درون مایه های مشترک عشق ورزی، ازدواج و جدال عاطفی، آموزش و تلاش برای کسب هویت زنانه و جایگاه اجتماعی در هر دو اثر برجسته است. دو نویسنده، کنش های تقریباً مشابهی از خود بروز داده اند. قهرمان های اصلی زن در هر دو رمان  به گونه ای شخصیت پردازی شده اند که انتظارات جامعه را برآورده سازند. نویسندگان نیز در مخالفت با زنان داستان و البته به نوعی با خودشان محافظه کارانه قلم زده اند. در رمآنهای هر دو نویسنده، رگه هایی از دغدغه ها و اضطراب هایی وجود دارد که ناشی از موقعیّت فردی آنها در تعامل با مردم و محسوب شدنشان به عنوان جنس دوم است. آنچه اضطراب مشترک زنان جهان است.
۲.

زبان و لحن حماسی- مذهبی در مختارنامه های شعاعی قاجار و خیالی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان و لحن حماسی حماسه مذهبی مختارنامه شعاعی قاجار خیالی اصفهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
با بررسی زبان یک اثر می توان به نوع ادبی آن پی برد؛ بنابراین، زبان و لحن آثار ادبی نقشی کانونی دارد. زبان حماسی نیز، حاصل انتخاب وزن و قافیه، واژه ها، ترکیبات، آرایه های بدیعی و صور خیالی است که با این نوع ادبی متناسب است. از آنجا که نوع ادبی مختارنامه های منظوم، حماسی است؛ بنابراین، این پژوهش به بررسی زبان حماسی در مختارنامه منظوم خیالی اصفهانی و مختارنامه منظوم شعاعی قاجار اختصاص یافته است؛ چون این منظومه ها از نوع حماسه مذهبی هستند، به عوامل مؤثر در فضای مذهبی این منظومه ها نیز پرداخته خواهد شد.  جستار پیش رو، از نوع اسنادی است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و هدف نگارنده نیز، شناخت شاخصه های زبانی این دو منظومه و پی بردن به ارتباط میان زبان حماسی با این نوع ادبی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که انتخاب اوزان مؤثر در لحن حماسی، به کاربردن واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از صور خیالی همچون تشبیهات، استعارات و اغراق های حماسی، صنایع بدیعی مانند جناس، تکرار و مراعات نظیر، برابرسازی شخصیّت ها با شخصیّت های شاهنامه ای در خلق تصاویر بدیع و تازه و آفرینش لحن و زبان حماسی نقش اساسی داشته است.
۳.

تجلّی اندیشه ها و دلتنگی های سیاسی در اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افکار سیاسی تنهایی مرگ اندیشی بهشت گمشده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۴۶
ادبیات انتقادی و اعتراضی منعکس کننده جهت گیری ها و دغدغه های معترضان علیه حاکمیت هاست. این اندیشه ها که خودآگاه و یا ناخودآگاه در آثار شاعران مجال ظهور می یابد؛ زمینه مشترکی را در ادبیات ملل مختلف فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب (شاعر عراقی) به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشابه از این جهت قابل بررسی است. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که ناامیدی، دلتنگی و سرخوردگی سیاسی از بن مایه های اصلی اشعار هر دو شاعر است. هر دو با پناه بردن به حسرت و تنهایی، ابراز عشق به وطن، استفاده از اسطوره ها، گله از زمانه و مردم زمانه و ابراز انزجار از خائنان برای بیان دلتنگی های سیاسی خود بهره برده اند. هر دو به دنبال بهشت گمشده ای جهت رهایی از فضای سیاسی موجود هستند. احساس شکست، فریب خوردن، سرگشتگی و حتی پشیمانی در اشعار کسرایی بارزتر است. امید و ناامیدی در اشعار کسرایی پابه پای هم پیش می روند ولی در اشعار سیّاب با دو مرحله زندگی اش در ارتباط اند. تنهایی و مرگ اندیشی در اشعار هر دو شاعر وجود دارد.
۴.

بررسی به گویی دشواژه ها در شاهنامه فردوسی: رویکردی معنی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: به گویی حُسن تعبیر دشواژه تابو شاهنامه معنی شناسی وارن زبان شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۸
در پژوهش حاضر سعی شده است که به عفّت و حیای کلام فردوسی از زاویه ای نو نگریسته شود. لذا به تحلیل سازوکارهای ساخت معنای به گویانه در شاهنامه فردوسی با استناد بر رویکردی معناشناختی و به پیروی از طبقه بندی وارن (1992) پرداخته شده است. وی با اتخاذ رویکردی صوری و معنایی انواع مختلف ارتباط که منجر به تغییر مصداق و نوآوری معنایی می شود را به دست می دهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و داده های آن از شاهنامه فردوسی به تصحیح جلال خالقی مطلق (1366-1386) استخراج شده است. نمونه های به گویانه دشواژه ها در لابه لای بیت های شاهنامه جست وجو و پیدا شد؛ سپس ساخت معنایی آن ها بررسی و معنای ضمنی بین فردی و سازوکار به گویانه آن ها واکاوی شد تا به این اهداف نایل شویم: نخست، فردوسی چگونه از واژگان برای خلق معنای بافتی نو و بیان سرپوشیده پدیده های حساس استفاده کرده است؟ و دیگر، فردوسی برای ایجاد به گویی در حوزه دشواژه ها از چه شگردهایی استفاده کرده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شگردهای به گویانه فردوسی به ترتیب بسامد عبارت اند از: به گویی استعاری، واژه مبهم، اطناب به گویانه، استلزام معنایی به گویانه، به گویی کنایی، ویژه سازی به گویانه و واژگون سازی به گویانه. کاربرد مکرّر و ماهرانه دشواژه در متون منظوم و منثور کهن فارسی، بی توجهی یا درک نکردن معنای تلویحی به واژه ها و یا حذف آن ها توسط برخی شارحان شاهنامه، و نبود مطالعه به گویی در شاهنامه به روش های نظام مند زبان شناختی از دلایل اهمیّت این پژوهش است.
۵.

جلوه های پایداری در سروده ها ی سعید بیابانکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات پایداری دفاع مقدس مضامین پایداری شعر معاصر سعید بیابانکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
 سعید بیابانکی یکی از شاعران معاصر حوزه ادبیّات پایداری محسوب می شود که سروده ها ی وی مملو از موضوعات پایداری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اشعار سعید بیابانکی را از منظر ادبیّات پایداری بررسی و تحلیل کند و به مخاطب نشان دهد که وی در بیداری و آگاه کردن مردم و برانگیزاندن آن ها به مبارزه با دشمنان خارجی و ظلم و ستم چه نقشی داشته است؟ و ارزش ها ی ملّی و فرهنگ اسلامی تا چه حد به شاعر در زمینه بیان مؤثّر شعر مقاومت کمک کرده است؟ یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اندیشه مهدویّت، عشق به میهن، ستایش آزادی و آزادگی، دعوت به مبارزه و پایداری و اتّحاد، دشمن ستیزی، حمایت از مقاومت فلسطین و مردمان مظلوم دیگر کشورها، بازتاب قیام عاشورای حسینی، ولایت مداری و ... از مهم ترین مضامین ادبیّات پایداری در اشعار سعید بیابانکی است. افزون براین، نشان می دهد که شعر وی بازتاب دردهای انسانی است که با زبانی ساده و بی تکلّف به این موضوعات می پردازد. شعر سعید بیابانکی در عین سادگی، شعری است زنده، متعهّد و تأثیرگذار که در لابلای آن پیروزی و امید به آینده ای روشن موج می زند.
۶.

کهن الگوی قهرمان در منظومهآرش کمانگیرسیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ قهرمان کهن الگو آرش کمانگیر سیاوش کسرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۳ تعداد دانلود : ۹۰۵
آرکی تایپ یا کهن الگو، مهم ترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ، شامل صور کهن و افکار و امیال غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان ها وجود دارند. محتویّات ناخودآگاه جمعی در اسطوره ها، مذاهب، رؤیاها، تخیّلات و آثار ادبی رخ می نمایانند. در این میان، اهمیّت آثار حماسی به عنوان تجلّی گاه اسطوره و کهن الگوها غیر قابل انکار است. در پژوهش پیشِ رو، کهن الگوی قهرمان در منظومه حماسیآرش کمانگیراثر سیاوش کسرایی بررسی و تحلیل شده است. هر انسانی در درون خود قهرمانی دارد و به سفر قهرمانی خاصّی می پردازد. این سفر درواقع، همان الگویی است که برای طی کردن مسیر خودشناسی و رشد فردیّت انتخاب کرده است. بررسی حاضر نشان می دهد که آرش که کهن الگوی قهرمان در شخصیّت او حاکم است، با طی کردن فراز و فرودهای مختصّ این کهن الگو، مسیر خودشناسی را به سرانجام رسانده و به «خود» واقعی اش پی برده است. در بُعد اجتماعی نیز ایرانیان به شناخت نسبت به هویّت جمعی و خودِ قومی و ملّی خویش رسیده اند.
۷.

بررسى تطبیقى در ادیان ایران باستان « دجال » و ادیان ابراهیمى(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آخرالزمان دجال موعود ادیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۳۲۲
عقیده به ظهور « موعود »  مخصوص به دین یا ملّت خاص نیست. هر یک از ملل منتشر در عالم به نوعى بدان اقرار آورد هاند؛ و براى رهایى جهان از چنگال ظلم و تباهى، ظهور  نجى آخرالزمان را انتظار مى کشند؛ و بالطبع هر ملّتى بنا بر آموز ههاى دینى خود از آخرالزمان و جزئیات آن به نوعى سخن به میان آورد هاند امّا چیزى که غیرقابل انکار است وجود نقاط مشترک بسیارى است که نه تنها در ادیان ابراهیمى بلکه در غالب ادیان شاهد آن هستیم؛ یکى از این موارد مشترک، ظهور دجال با عنوان اسلامى و آنتى کرایست یا ضد مسیح با عنوان مسیحى آن است که در سایر ادیان نیز با عناوین خاص و اغلب با عنوان شخصیتى نهای ىامم یا مقارن با ظهور او به شرّ انگیزى و خیر ستیزى « موعود » منفى که پیش از ظهور می ىپردازد یاد م ىشود. در این مقاله نویسنده کوشیده است به اختصار تصویرى از این موجود در ادیان مختلف و سپس در فرهنگ اسلامى عرضه کند و در نهایت شواهدى از برخى شعراى ادب فارسى راجع به این موضوع چاشنى کلام خود سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان