راهبردهای تمدن ساز قرآن کریم با تأکید بر سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
104 - 131
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و لازمه زیست اجتماعی او قوانین مدنی است که بخشی منبعث از عقل بشر و بخشی منبعث از وحی است. قصص قرآن نیز که هدف از نزول آن عبرت آموزی و نقش آن تمدن سازی است، رسالت بخش دوم را به عهده دارد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، درصدد استخراج راهبردهای تمدن ساز قرآن بر مبنای قصه حضرت یوسف (ع) است. بنا بر یافته های تحقیق، راهبردهای تمدنی سوره یوسف در سه محور قابل شناسایی است که عبارت است از: راهبردهای تربیت نفس و خانواده و مدیریت سیاسی جامعه که ذیل این سه محور قرار دارد: محور اول شامل ترسیم نقش زندگی، کتمان سر، توسل و توکل به خدا،امانت داری، صبر و تقوا؛ محور دوم شامل مهر و عطوفت بین اعضای خانواده، شکیبایی بر ناملایمات فرزندان، ملاک نبودن برتری در توانمندی جسمی و عفو و گذشت؛ محور سوم شامل شایسته سالاری، عدالت اجتماعی، ارتباطات خارجی با محوریت اقتصادی، نظام گزینش کارگزاران و محوریت قانون. براین اساس، مؤلفه های جامعه متمدن، از ویژگی هایی نظیر شهروندان خودساخته، برخوردار از فضایل اخلاقی و انسانی، شکیبا در تعاملات خانوادگی و اجتماعی و عطوفت و پیوند عمیق، دور از تعصبات و زمینه ساز مدینه متمدنِ متدین مبتنی بر توحید و محوریت آن برخوردار خواهد بود. به علاوه حکمران جامعه ای با شهروندانِ فوق، برآیند آرای آن هاست و کارگزاران آن حکومت براساس شایسته سالاری، افرادی متخصص، متعهد و امانت دار هستند. حاکمیت آن نیز مبتنی بر قوانین الهی است و خیانت کار براساس عدالت و انصاف مجازات خواهد شد.