رؤیا عسکری

رؤیا عسکری

مدرک تحصیلی: .استادیار، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تاثیر چهار هفته تمرین موازی و مصرف ویتامین E و C بر پاسح حاد ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم به یک وهله فعالیت هوازی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 91
زمینه و هدف : فعالیت بدنی و برخی آنتی اکسیدان ها مانند ویتامین E و C ؛ از عوامل موثر بر سیستم ایمنی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر چهار هفته تمرین موازی و مصرف ویتامین E و C بر پاسح حاد ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم به یک وهله فعالیت هوازی وامانده ساز در زنان غیر فعال بود. روش تحقیق : پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. 24 زن به صورت تصادفی به دو گروه مساوی (12 نفر) شامل گروه تمرین موازی (استقامتی و مقاومتی)+ مکمل ویتامینی (E و C)؛ و تمرین موازی (استقامتی و مقاومتی) + دارونما تقسیم شدند.  عمل خونگیری قبل و بعد از یک جلسه فعالیت هوازی وامانده ساز (فعالیت با شدت 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره روی نوارگردان) و پس از اتمام چهار هفته فعالیت موازی به همراه مصرف مکمل؛ انجام گردید. گروه تمرین موازی+ مکمل ویتامینی (E و C)، چهار هفته تمرین موازی (سه جلسه تمرین در هر هفته) انجام دادند و همراه با آن، به مدت 30 روز مکمل ویتامین E و C (500 میلی گرم ویتامین C و200 میلی گرم ویتامین E، دو بار در روز) مصرف نمودند. کورتیزول و ایمونوگلوبولین های سرم به ترتیب با روش گاما و نفلومتری اندازه گیری شدند. برای مقایسه تغییرات قبل و بعد از یک جلسه فعالیت وامانده ساز دو گروه، از آزمون تحلیل کوواریانس و برای تعیین اختلاف بین گروهی متغیرها بعد از چهار مرحله اندازه گیری، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده شد. یافته ها : بعد از مداخله، در گروه مکمل ویتامینی (E و C) افزایش معنی داری در میزان  IgM (p=0/03) و IgA (p=0/004)؛ و کاهش معنی داری در IgG (p=0/007) نسبت به گروه دارونما ایجاد گردید. از طرف دیگر، تفاوت معنی داری در میزان کورتیزول (13/0=p)، قدرت عضلانی بالاتنه (0/31=p) و قدرت عضلانی پایین تنه (0/53=p)، استقامت عضلانی بالاتنه (0/66=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (0/12=p) دو گروه تمرین موازی+مکمل ویتامینی (E و C) و تمرین موازی + دارونما مشاهده نشد؛ در حالی که استقامت عضلانی پایین تنه در تمرین موازی - مکمل به طور معنی داری (0/003=p) افزایش یافت. نتیجه گیری : مصرف ویتامین های C و E به همراه تمرینات موازی استقامتی و مقاومتی (چهار هفته)، آثار بهینه ای بر شاخص های ایمنی و آمادگی جسمانی زنان غیر فعال دارد. همچنین با مصرف ویتامین های C و E، می توان تغییرات حاد در ایمونوگلوبولین ها و کورتیزول سرم پس از فعالیت وامانده ساز را بهبود بخشید.  
۲.

تاثیر برنامه های تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت سرمیCAF ،P3NP و عملکرد عضلانی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایانهN پپتاید پروکلاژن نوع III سالمندی قطعه پایانه C آگرین محدودیت جریان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 218 تعداد دانلود : 254
سالمندان، علیرغم نیاز به تمرینات مقاومتی، معمولاٌ از انجام این تمرینات بخصوص در شدت بالا امتناع می کنند، یکی از روش های جایگزین، تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون می باشد. لذا هدف از مطالعه، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر قدرت، استقامت عضلانی، غلظت سرمیCAF و P3NP در زنان سالمند بود. بدین منظور 40 زن سالمند با میانگین سنی 3±62 سال برای مطالعه انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی 10 نفره، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین سنتی (4 ست 12-8 تکراری با شدت 80 درصد 1RM) و گروه کنترل تقسیم شدند. آزمون ها و نمونه گیری خونی قبل و پس از دوره تمرینی 12 هفته ای گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر برای بررسی اثرات تمرین استفاده گردید. قدرت و استقامت عضلانی پایین تنه و بالاتنه به طور معنی داری در هر سه گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (در همه موارد 05/0p). همچنین هیچ کدام از برنامه های تمرینی تاثیر معنی داری بر سطوح سرمی CAF (94/0=p) و P3NP (49/0p=) نداشتند. در نتیجه بین سه روش تمرینی در بهبود اثرات ناشی از تمرین مقاومتی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، لذا احتمالاً بتوان گفت تمرین مقاومتی با شدت پایین، با و بدون محدودیت جریان خون مساوی با تمرین سنتی باعث تغییرات مطلوب در فاکتورهای جسمانی سالمندان زن می شود.
۳.

تأثیر12هفته تمرینات تناوبی استقامتی بر تغییرات اپلین وشاخص های آنتروپومتری در دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن نیمرخ لیپیدی اپلین تمرین استقامتی تناوبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 285 تعداد دانلود : 455
هدف ازپژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین استقامتی تناوبی برتغییرات شاخص های آنتروپومتری وتغییرات اپلین پلاسمایی بود. بدین منظور24 نفراز دانشجویان دختر واجد شرایط(غیرفعال،سالم،دارای شاخص توده ی بدنی 25تا30)دانشگاه حکیم سبزواری به صورت نمونه در دسترس انتخاب وبه طور تصادفی در دوگروه کنترل وتمرینی قرار گرفتند. آزمون های مورد نظر(تعیین ترکیب بدن وتوان هوازی بیشینه)یک هفته قبل از ورود به دوره ی تمرینی و نمونه های خونی 24 ساعت قبل از شروع دوره و48 ساعت بعد از آخرین جلسه ی تمرینی در حالت ناشتایی شبانه انجام گرفت.دوره ی تمرینی شامل 12 هفته، هر هفته 4 جلسه به صورت اینتروال هایی با 5 تکرار 3 دقیقه ای با شدت 60 درصد ضربان قلب بیشینه واستراحت های 1دقیقه ای به صورت فعال با شدت 30تا40 درصد ضربان قلب بیشینه شروع وهرهفته 1دقیقه به تکرارها افزوده شده وشدت به صورت افزایش بار مرحله ای تنظیم شد طوریکه 4 هفته ی پایانی 13 تکرار 3 دقیقه ای با شدت 80 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. داده ها نشان داد بین مقادیر پلاسمایی اپلین تفاوت معناداری، به نفع کاهش آن در گروه تمرینی مشاهده شد(p˂0/05). شاخص توده ی بدن، درصد چربی،WHR، در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش داشت(P˂0/05) نیزشاخصHDL-C در گروه تمرینی افزایش معناداری داشت(p˂0/05) اما دو گروه تفاوتی در سایر عوامل نیمرخ لیپیدی نشان ندادند. نتیجه گیری: انجام 12هفته تمرین استقامتی اینتروال همراه با بهبود ترکیب بدنی و برخی عوامل نیمرخ لیپیدی با کاهش اپلین پلاسمایی در دختران دارای اضافه وزن همراه شد .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان