پایداری متابولیسم شهری بر مبنای رهیافت شهر باز مولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
180 - 200
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف
شهرهای کنونی پتروپلیس هایی هستند که همه عملکردهای کلیدی آن ها، تولید، مصرف و حمل و نقل با تزریق انبوه نفت و سوخت های فسیلی تامین می شوند. چنین شهرهای با الگوی متابولیسم خطی سبب افزایش بی نظمی، اتلاف منابع و افزایش آلاینده ها در جاهای دیگری می شوند. متابولیسم شهری مانند یک لنز برای اندازه گیری عملکرد انسانی- طبیعی یک شهر عمل می کند و روش مناسبی برای ارزیابی سطح پایداری شهر است. رهیافت بازمولد با ادغام ورودی و خروجی های متابولیسم شهری در غالب تفکر بازمولد می تواند به عنوان پایه ای علمی برای شناسایی مشکلات محیط زیستی فعلی و ارتقاء دوباره سلامت اکوسیستم شهری مطرح باشد. بدین منظور این پژوهش به بررسی استفاده از معیارهای شهر باز مولد در پایداری متابولیسم شهر و سطح بندی آن ها می پردازد و از متابولیسم شهری به عنوان پایه ای برای سنجش معیار های پایداری استفاده می کند. در واقع این پژوهش به دنبال رفع شکاف مطالعاتی میان اصول باز مولدی و پایداری متابولیسم شهر است.
روش شناسی
پژوهش حاضر، یک پژوهش اسنادی و تفسیری با رویکرد آمیخته است که به منظور تبیین مفاهیم و شاخص های سنجش پایداری متابولیسم شهری بر مبنای رهیافت شهر بازمولد، با استفاده از ادبیات نظری مرتبط، مطالعات انجام شده در این زمینه و در نهایت مقایسه رویکردهای نوین، انجام شده است. تحلیل محتوا به مثابه استراتژی پژوهش است. روش جمع آوری نیز بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای است. در نهایت از یک فرایند کدگذاری انتخابی برای شناسایی روابط بین مفاهیم کلیدی، انجام سنتز موضوعی و پاسخ به سوالات استفاده شده که منجر به ارائه شاخص های نهایی پژوهش شده است. در ادامه برای سطح بندی شاخص ها از نظر اهمیت و اثرگذاری در سیستم پایداری، از مدل سازی تفسیری ساختاری استفاده شده است.
یافته ها و بحث
پس از تحلیل محتوا در متون و اسناد مرتبط با موضوع، مولفه های پایداری بر اساس چهار عنصر آب، انرژی، غذا و مواد استخراج شده اند. در رابطه با عنصر آب، معیارهای پایداری متابولیسم عبارتند از کاهش تولید با راندمان بالا، کاهش اتلاف و بازتولید آب است. در رابطه با معیار غذا، معیارهای پایداری متابولیسم بر کاهش ورود منابع، کاهش مصرف داخلی و بازیافت مواد غذایی تاکید دارد. در مبحث انرژی نیز معیارهای پایداری، تحت تاثیر معیارهای بازمولد همچون تولید انرژی بر اساس پتانسیل اکوسیستم، منابع تجدید پذیر و احیاء منابع اکوسیستم است. در بخش مواد نیز معیارهای پایداری چون کاهش تولید و بازیافت مواد در هماهنگی با اصول باز مولد می تواند به کاهش رد پای بوم شناختی، حفظ تنوع زیستی و پایداری منابع منتهی شود. همچنین شاخص های سنجش پایداری متابولیسم شهری بر مبنای معیارهای رهیافت شهر باز مولد در سه سطح دسته بندی شده که بیانگر میزان اهمیت و اثرگذاری هر سطح از شاخص ها در پایداری اکوسیستم شهرها است.
نتیجه گیری
از آنجایی که این پژوهش به دنبال درک و بسط بینش بیشتر در خصوص نقش و جایگاه رهیافت بازمولد در پایداری متابولیسم شهری است، آنچه این پژوهش را از دیگر مطالعات متابولیسم شهری متمایز می کند پرکردن خلاء های متابولیسم شهری در درک پایداری سیستم ها با استفاده از نگاه رهیافت بازمولد است. نتایج بدست آمده نشان می دهند که تاثیر معیارهای بازمولد در پویایی مطالعات متابولیسم سبب شکل گیری جریان پایداری از روابط درونی سیستم شهری با سیستم برون منطقه ای می شود و از طریق این الگوی چرخشی می تواند در توسعه یکپارچه سرزمین سهم قابل توجهی داشته باشد؛ ضمن کاهش مصرف منابع، وابستگی به منابع ناپایدار را کمتر کند و اتکا به سرمایه های بومی را افزایش دهد.