اسماعیل عبدلی

اسماعیل عبدلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

آسیب پذیری ناشی از سیلاب شهری (مطالعه موردی: تهران، درکه تا کن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران آسیب پذیری درکه سیلاب شهری کن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۹ تعداد دانلود : ۷۴۲
تسطیح زمین، تجاوز به حریم رودخانه ها و مسیل ها، سبب رخداد تغییرات الگوی زهکشی طبیعی و جاری شدن سیل در نواحی شهری، آب گرفتگی معابر و افزایش هزینه های نگه داری شهر می شود. شهر تهران مستقر در دامنه جنوبی کوه های البرز مرکزی، در پایین دست حوضه های آبریز متعددی قرار دارد. گسترش شهر تهران تا ارتفاع 2200 متری، باعث تفاوت ساختاری در بافت فیزیکی این شهر و درنتیجه مستعد مخاطرات طبیعی ازجمله سیلاب شده است. مناطق 2 و 5 شهرداری تهران در شمال غرب تهران به دلیل مجاورت با حوضه های درکه، فرحزاد، و کن، بالا بودن سهم نسبی ساخت وسازها، بالا بودن نسبی تراکم مسکن و جمعیت، تغییر کاربری و وارد شدن به حریم رودخانه و بهره برداری نادرست از مسیل ها در معرض ناپایداری ناشی از سیلاب قرار دارد. این پژوهش با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000، داده های اقلیمی و هیدرومتری (2012 تا 1995) و داده های کاربری دریافت شده از سازمان شهرداری تهران انجام شده است. معیارهای انتخابی با روش مقایسه دوتایی وزن دهی شدند و بر اساس توابع فازی تلفیق گردیدند. برای تشخیص نقش عوامل مؤثر از روش های تهیه نیمرخ آبی و هیدروگراف استفاده شد و ضرایب اهمیت با استفاده از تحلیل شبکه عصبی چند لایه MLP استفاده گردید. نقشه آسیب پذیری حاصل از وزن های مقایسه ای و توابع تلفیقی فازی نشان داد که بیشترین آسیب پذیری در خارج شهر پیرامون مسیل ها می باشد. به دلیل اهمیت حجم رواناب در حوضه های بالادست مناطق شهری، سهم حجم رواناب با احتساب مساحت نواحی تعیین گردید. نتایج، سهم رواناب حوضه کن در نواحی شهری را زیاد نشان داد. لذا برای ارزیابی ورودی مسیل کن به تهران، ایستگاه باران سنجی سولقان انتخاب شد و پروفیل طولی و هیدروگراف آن ترسیم گردید. نتایج مطالعات آسیب پذیری در نواحی شمال غرب تهران که حوضه های درکه تا کن در بالادست آن قرار دارند و مناطق شهری 2 و 5 را شامل می شود نشان داد که ترکیبی از عوامل بالادست و شهری سبب تشدید آسیب پذیری این مناطق می شود. اگرچه در مناطق خارج از شهر حواشی رودخانه ها و مسیل ها بالاترین آسیب پذیری را نشان می دهند، لیکن عوامل دیگری ازجمله بافت فرسوده، سطوح شیب عمودی و ضریب انحناء در تعیین میزان آسیب پذیری نواحی شهری دخالت می کند. شواهد این ادعا در برداشت های میدانی آشکار است. جهش های دبی پیک در هیدروگراف ماه اکتبر سال 2012 بر لزوم توجه به رواناب خروجی حوضه کن دارد که تهران به طور سالانه حوادثی در رابطه با حوضه کن را تجربه می کند.
۲.

تخمین برفمرز در آخرین دوره یخچالی در حوضه دالاخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیمی برفمرز دوره یخچالی حوضه دالاخانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : ۱۰۳۹ تعداد دانلود : ۵۸۸
گسترش بیشتر برفمرز های دائمی در دوره های یخچالی نسبت به زمان حاضر آثار خود را به صورت سیرک ها، دره های عریض، خراشیدگی سنگ های سخت دره ها و مورن ها در ارتفاعات پائین به جای گذاشته است. چون تعیین قلمروهای اقلیمی در نواحی کوهستانی به صورت سطوحی ارتفاعی انجام می شود. لذا ارقام ارتفاعی بیانگر سیستم های شکل زایی و فرآیندهای غالب فرسایشی است. این پژوهش با هدف تعیین برفمرز در آخرین دوره سرد در حوضه دالاخانی در شمال شرقی استان کرمانشاه انجام شده است. وسعت حوضه 819 کیلومتر مربع می باشد و شهر سنقر در این حوضه است. حداقل ارتفاع حوضه 1500 متر و حداکثر ارتفاع آن 3300 متر است. 2- روش شناسی این پژوهش با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000 و 1:50000، نقشه ی زمین شناسی 1:100000 ، داده های ارتفاعی Aster ، مشاهدات میدانی و بررسی های رسوب شناسی انجام شده است. ابتدا با توجه به مشاهدات میدانی و نقشه های توپوگرافی، سیرک های موجود در منطقه شناسایی گردید وسپس بر اساس روش رایت خط برفمرز دائمی در آخرین دوره یخچالی تعیین گردید. نقشه هم دمای آخرین دوره سرد با استفاده از مدل رگرسیون میانگین دما و ارتفاع و ارتفاع معادل 60 درصد سیرک ها در منطقه تهیه شد. نمونه برداری از رسوبات منطقه (6 نقطه به منظور دانه سنجی، محاسبه پارامترهای رسوب شناسی و میکروسکوپی انجام شد. برای محاسبه پارامترهای آماری رسوبات از روش لحظه ای فولک استفاده شد و برای منشائ یابی رسوبات، بررسیهای میکروسکپی بر روی مقاطع نازک از رسوبات 1میلی متر تا 063/ میکرون انجام شد. 3- بحث بررسی ها نشان داد که محدوده ارتفاع 2820 متر به بالا قلمرو یخچالی در آخرین دوره سرد بوده است چون میانگین دمای فعلی این ارتفاع 5.38 درجه می باشد لذا میانگین دمای قلمرو یخچالی 5.38- درجه سانتی گراد بوده است که احتمالا این دما در زمستان کاهش بیشتری داشته است و سبب گردیده که حرکت یخ اشکال کاوشی متعددی را ایجاد نماید. درصد بالای رسوبات زاویه دار در نمونه ها که علیرغم انتقال آنها توسط آب به دلیل کمی فاصله و ریز بودن رسوبات زوایای آنها از بین نرفته است و بیانگر منشاء یخچالی است. نمودارهای تجمعی حاصله از دانه سنجی نمونه های به سمت قطر ذرات درشتر کشیده شده است و شاخص های جور شدگی حاصله از گرانولومتری نمونه ها بیشتر از 1 است که حاکی از ترکیب ذرات درشت و ریز در رسوبات است. مطالعات میکروسکپی حدود 70-40 درصد ذرات این نمونه را زاویه دار نشان می دهد. گرد شدگی در اکثر ذرات ضعیف است. با توجه به تجمع رسوبات در محل نمونه ها و موقعیت نمونه ها علت زاویه دار بودن آنها بادی بودن آنها را سبب نمی شود و همچنین فرض هوازدگی فیزیکی به دلیل در تماس نبودن با فرآیندهای تخریب مانند اختلاف دمای روزانه قابل پذیرش نمی باشد. موقعیت آنها در ارتفاع پایین تر از برفمرز بیان کننده این مطلب است که در دوره های یخچالی، ارتفاع پایین تر از برفمرز بارش بیشتری را دریافت نموده است و جریانهای سیلابی رسوبات را حرکت داده و در زمینهای با ارتفاع کمتر نهشته است که اکنون بستر شهرهایی مانند سنقر است. بنابراین می توان به استناد نتایج حاصله از گرانولومتری که جورشدگی بد و ضعیف را نشان داده و همچنین نتایج میکروسکپی که درصد بالای رسوبات زاویه دار محاسبه نموده است ، احتمال منشأ یخچالی بودن آنها را قوی دانست. این رسوبات توسط سیلابهای قلمرو مجاور یخچالی تا محدوده فعلی پایین آمده است. فاصله حمل کوتاه فرصت کافی برای از بین بردن زوایای آن را توسط جریانهای سیلابی فراهم ننموده است. لذا تحول اقلیمی و به تبع آن تحول سیستم شکل زایی در این منطقه وجود داشته است. 4- نتیجه گیری حوضه دالاخانی با مساحت 819 کیلومترمربع و بازه ارتفاعی بین 1500 تا 3300 متری شواهد دوره های یخچالی را به صورت سیرک های کوچک و بزرگ و دره های پهن در خود ثبت نموده است. نتایج این پژوهش نشان داد که حداکثر این شواهد در دامنه ارتفاعی بالاتر از 2820 متری قرار دارد. ارتفاع اخیر برفمرز دائمی در آخرین دوره یخچالی است که اکنون میانگین دمای 5.38 درجه سانتی گراد را دارد. به بیان دیگر میانگین دما در آخرین دوره سرد نسبت به زمان حاضر در حوضه دالاخانی 5.38 درجه سانتی گراد کاهش نموده است. پژوهش های دیگر ارتفاع برفمرز پایین تر و کاهش دمای سرد تر رادر شرایط مشابه نشان داد که احتمالا به دلیل نقش جهت گیری کوهستانها در مقابل جریانهای مرطوب غربی جهت گیری دامنه ها در مقابل خورشید باشد.
۳.

چالش های توسعه کالبدی شهر سنقر در اثر انباشت نهشته های یخچالی و ناپایداری دامنه ای

کلید واژه ها: توسعه کالبدی ناپایداری دامنه ای نهشته های یخچالی شهر سنقر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۷۹۳ تعداد دانلود : ۵۹۲
توسعه کالبدی شهرهای واقع در چشم اندازهای کوهستانی غالبا به سمت دامنه ها گسترش می یابد. این دامنه ها در پی فعالیت فرسایش یخچالی در دوره کواترنری حاوی نهشته های شده اند که دارای ویژگی های نفوذ پذیری و انفصال دانه ها می باشد که اگر با شیب زیاد، بارش فراوان و زمین لرزه همراه شوند منجربه ناپایداری و تغییرات محیطی می گردد. شهر سنقر از جمله شهرهایی است که در چنین موقعیتی قرار دارد. در این پژوهش پتانسیل ناپایداری دامنه ای در حوضه دالاخانی که شهر اخیر در دامنه آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با تحلیل رگرسیونی دما و ارتفاع و بررسی رسوبات تشکیل دهنده، حد گسترش رسوبات یخچالی شناسایی شد. با تعریف شاخص های ناپایداری و استفاده از روش بی بعد سازی فازی برای همگن کردن عوامل، نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که شهر سنقر از سال 1987 تا 2011 از 7/1 کیلومترمربع توسعه کالبدی، 1 کیلومترمربع آن به سمت دامنه های مستعد به ناپایداری دامنه ای گسترش پیدا کرده است. هم چنین نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای نشان داد که نیمی از وسعت منطقه در محدوده با پتانسیل زیاد نسبت به ناپایداری دامنه ای قرار دارد و با توجه به توسعه کالبدی شهر سنقر به سمت دامنه های مرتفع، شناسایی محدوده های مستعد ناپایداری دامنه ای ضروری است.
۴.

Thresholds of Environmental Physical Resilience of Tehran Metropolis(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
INTRODUCTION: The structure of the urban platform of Tehran and its physical characteristics depends on the inherent conditions and environmental thresholds in relation to changes. This study aimed to determine the natural landscapes of Tehran by two phenomena of earthquake and flood that posed the highest risk in different periods of this city. Therefore, the natural perspective of Tehran is divided into three perspectives of north, central, and south regarding the inherent features and evolutionary process. METHODS: The relationship between the perspective of Tehran based on the form and geomorphological processes and the evaluation of earthquake and flood hazards have been observed in four stages, which included data collection, data processing, calculation of indicators, and analysis of findings. The studied area was divided into three northern, central, and south urban landscapes to determine the resistance thresholds of the city according to the characteristics of topography, physiography, geology, the results of field studies and satellite images, aerial photographs, as well as paleogeomorphological research in Tehran. FINDINGS: According to the zoning map of Tehran based on the earthquake phenomenon in three perspectives of north, center, and south, the highest distribution of non-resistance is observed in the northern and southern areas of the city. Northeast, southwest, and semi-western regions have the highest urban resilience to earthquakes. Moreover, regarding the zoning of Tehran based on the flood phenomenon in the three perspectives of north, center, and south, the highest distribution of non-resilience has been observed in the northern regions of the city. Northeast, southwest, and west of Tehran have the highest urban flood resilience. CONCLUSION: Based on the results of the present study, in order to increase resilience against the risks of earthquakes and floods, the city of Tehran should be studied not in just one perspective but in different perspectives.
۵.

واکاوی الگوهای دمایی در ارتباط با کاربری های شهری با بکارگیری داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۷
تنوع و تفاوت در کاربری و پوشش اراضی و تغییر در چشم اندازهای شهری و تخریب فضای سبز به عنوان پیآمدی از افزایش جمعیت و گسترش نواحی متراکم شهری، باعث تغییر در تراز انرژی، انباشت گرمایی و دگرگونی در الگوهای دمایی در سطح نواحی شهری می گردد . بنابراین تحلیل روابط کاربری، پوشش اراضی بر دامنه های دمایی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هر کدام از یکدیگر می تواند در مدیریت شهری نقش مهمی ایفا کند. در این پژوهش، الگوهای حرارتی شهر کرمانشاه به عنوان مهم ترین مرکز جمعیتی غرب ایران که با رشد فزاینده جمعیت و نرخ بالای مهاجرت مواجه است، مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش استخراج الگوهای حرارتی و کاربری های موجود در نواحی شهری با بکارگیری داده های سنجش از دور است. بدین منظور طبقه بندی پوشش اراضی بر اساس طبقه بندی نظارت شده با اعمال الگوریتم بیشترین شباهت و استخراج دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر سنجنده TM ماهواره LANDSAT به تاریخ: 31 آگوست سال 2011 انجام گرفت. در پایان با تحلیل آماری و مکانی، میزان تأثیر هر یک از کاربری ها بر الگوهای حرارتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر پنج دامنه دمایی و سه کاربری مسکونی، پوشش گیاهی و بایر استخراج شده در شهر می باشد، کاربری بایر، مسکونی و پوشش گیاهی با دامنه دمایی 30-36، 16-22 و 25-26 درجه سانتی گراد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان