زینب شیخ حسینی

زینب شیخ حسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۲ مورد از کل ۲۲ مورد.
۲۱.

ساختار داستان های پهلوانی برزونامه بر اساس نظریه گرینتسر و تقابل خیر و شر

کلید واژه ها: برزونامه پهلوانی گرینتسر اسطوره نباتی تقابل خیر و شر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۳۴۷
رویکرد ساختاری شیوه ای است که در قرن بیستم به اوج شکوفایی رسید و به ما این امکان را می دهد تا اصول واحد و تکرار شونده ای را که در میان روایت های موجود در یک اثر ادبی مشابهت ایجاد می کند، دریابیم. گرینتسر یکی از صاحب-نظران روسی است که با بررسی آثار حماسی تمدن های مختلف به خصوص هند، سعی نموده طرح یکسانی را برای ساختار داستان های حماسی ارائه نماید. به اعتقاد وی قهرمان داستان های حماسی مانند ایزد گیاهی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود. در این مقاله سعی شده است ضمن تحلیل نظریات ساختارگرایان به ویژه گرینتسر، ساختار داستان های پهلوانی برزونامه را بر اساس نظریه گرینتسر مورد بررسی قرار دهیم تا به این سؤال پاسخ دهیم آیا منظومه حماسی برزونامه با نظریه گرینتسر قابل تحلیل است؟ و آیا تقابل اندیشه های خیر و شر که از الگوی مرگ و رستاخیز مجدد نشأت گرفته بر ساختار این داستان تأثیرگذاشته است؟ به نظر می رسد داستان های پهلوانی برزونامه براساس نظریه گرینتسر قابل تحلیل بوده قهرمان قصه مانند ایزد گیاهی می میرد و زنده می شود و بافت روایی و شخصیت های داستان تحت تأثیر اندیشه های خیر و شر قرار گرفته است. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های برزونامه و تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.
۲۲.

تحلیل ساختار داستان سیاوش و دو داستان رام چندر و سدنوا در هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حماسه سیاوش گرینتسر رام چندر سدنوا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها شبه قاره هند
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۶۷۵
گرینتسر یکی از نظریه پردازانی است که طرح کلّی قصه های حماسی هند وتمدن های آسیایی را مورد تحلیل قرار داده است.در پژوهش حاضر سعی شده تا با تحلیل سه داستان سیاوش در ایران و رامایانا و سدنوا در هند، ساختار کلی آنها را برپایه ی نظریه ی گرینتسر مورد بررسی قرارداده و ارتباط آنها را با اسطوره ی مرگ و رستاخیز تحلیل کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا این گونه قصه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و آیا قهرمان این حماسه ها هم مانند ایزد باروری اسطوره های نباتی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟پس از انجام تحقیق این نتیجه حاصل شده است که هر سه داستان طبق الگوی گرینتسر قابل تحلیل می باشند و طرح تقریباً یکسانی دارند اگر چه در قصه های هندی با تفاوت هایی نیز مواجه هستیم. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های حماسی ایران و هند با تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان