حسنی همایون

حسنی همایون

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

اعتبارات عقلی نزد سهروردی (بررسی قاعده «کل ما یلزم من تکرره محال فهو اعتباری»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود سهروردی اعتباری اعتبارات عقلیه انوار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۶۱۸
قاعده «کلّ ما یلزم من تکرّره محال فهو اعتباری» که در حکمت اشراقی و توسط سهروردی ارائه گردیده است، در زمره مبحث اعتبارات عقلیه بوده و در راستای بیان استحاله تحقق خارجی مصادیقِ مفاهیمی مانندِ وجود، ماهیت، شیئیت و... می باشد. این قاعده که در شکل شبهه ای بر مشاییان تنظیم گردیده، تحقق خارجی مابِاِزای این گونه مفاهیم را مستلزم تسلسل دانسته و آن را محال می شمارد. بر اساس این انتقاد، سهروردی اصل مبنایی مشایی را در مورد تمایز فراطبیعی وجود و ماهیت نفی کرده، در نتیجه ممکنات را مرکب از وجود و ماهیت نمی داند. او واقعیت را انوار متکثره ای می داند که همان ذوات یا ماهیات متحصله اند. این اصل، دیگر فیلسوفان مانند ملاصدرا را نیز تحت تأثیر قرار داده و پیامدهای ویژه ای در فلسفه متعالیه داشته که می توان به اصولی مانند اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و توجه به حقیقت وجود در برابر مفهوم آن اشاره نمود.
۲.

نقد مشایی ژاک مریتن بر فلاسفه مدرن در باب تقدم معرفت شناسی بر وجودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت‏شناسی وجودشناسی رئالیسم انتقادی ایده‌آلیسم وجود عقل ژاک مریتن توماس آکویینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۲۱۵
در سنت مشائی- توماسی، مسائل مربوط به معرفت، به عنوان یکی از مسائل مابعدالطبیعه بررسی میشد و اینگونه با تأثیر برخی مبانی وجودشناختی در آنها، نه تنها رابطه وثیقی بین این دو حوزه برقرار میگشت، بلکه معرفتشناسی هموراه مؤخر از وجودشناسی قرار میگرفت. اما در دوران مدرن فلاسفهای چون دکارت و تابعان او با انگیزه دست یافتن به مبانی یقینی برای علم، به عنوان اولین مسأله مابعدالطبیعه، چگونگی بدست آمدن معرفت را مطرح نمودند و اینگونه نگاه انتقادی ایشان به علم باعث ایجاد روندی جدید گشت و مسائل معرفت بینیاز از مابعدالطبیعه هویت یافتند. مریتن به عنوان فیلسوف نوتوماسی معاصر که قائل است در تمام مسائل فلسفی باید به دیدگاههای توماس بازگشت داشته باشیم، قائل است قرار دادن معرفت به عنوان اولین موضوع فلسفه، منجر به ایدهآلیسم میگردد. او معتقد است این فلاسفه با بررسی احوال ابژه ذهنی و ارزیابی آن به عنوان معلوم، از مابإزای آن یعنی موجود خارجی غافل گشتند و اینگونه با حذف علیت شیء خارجی بر ابژه ذهنی، به ایدهآلیسم روی آوردند. این درحالی است که از نظر مریتن میتوان با پایندی به سنت در مورد تأخر معرفتشناسی از وجودشناسی، پاسخگوی مسائل انتقادی در باب علم که در واقع بررسی اعتبار علم است، بود. بر این اساس او به معرفی رئالیسم انتقادی میپردازد که در آن ضمن توجه به شیء خارجی به عنوان معلوم اصلی و تأثیر آن در ایجاد ابژه، عقل به عنوان اعتبار بخش این فرایند معرفی میگردد.
۳.

علم به خود و نتایج آن درباره علم باطنی نزد ژاک مریتن و نسبت آن با آراء ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم سوژه بودگی علم حضوری به خود ابژه عالم ژاک مریتن ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۰۰
مریتن فیلسوف نوتوماسی، ارکان علم انسان را ابژه و شیء خارجی و سوژه معرفی می کند. او دیدگاه برخی فلاسفه مدرن درباره علم به خود را به نقد گذاشته و قائل است علم عالم به خود نمی تواند مانند آنچه دکارت مطرح می کند، مبنایی برای سایر علوم، یا مانند آراء برخی اگزیستانسیالیست ها، موضوع اصلی فلسفه باشد، بلکه این علم که آن را «سوژه بودگی» می نامد، متأخر از علوم دیگر است و اساساً از طریق ابژه نیست؛ چراکه انسان پس از علم به اشیای دیگر، متوجه می شود که خود فاعل و موضوع تمام ابژه ها است و به همین دلیل جایگاه و کاربرد متفاوتی از سایر معارف بشری دارد؛ ازاین رو، علم سوژه بودگی معادل علم حضوری (علم به خود) در دیدگاه های ابن سینا است و براین اساس می توان گفت وگویی بین او و مریتن در باب «علم به خود» ایجاد کرد تا ضمن معلوم کردن ریشه های سینوی آن، قابلیت آراء ابن سینا در حل مسائل امروزی فلسفی نیز خود را نشان دهد. همچنین مریتن در باب جایگاه و کاربرد این علم، آن را مبنایی برای علوم رمزی و باطنی می داند. او در این موضوع از دیدگاه های توماس فراتر می رود و وارد سنت باطنی متأثر از دیدگاه های اشراقی سینوی می شود.
۴.

سنجش نقش عقل فعال در تعقل و بررسی ادله آن در دیدگاه ابن سینا

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل فعال معقولات نفس ارسطو ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
مفسران ارسطو در تبیین مسئله تعقل و تعیین چیستی عقل فعال، راه های گوناگونی پیموده اند؛ برخی آن را همان فعلیت نفس انسان، برخی دیگر آن را جوهر مجردی با فعلیت تام و برخی دیگر آن را همان خداوند دانسته اند. ابن سینا قایل است عقل فعال آخرین عقل در سلسله طولی عقول است که علاوه بر نقش وجودشناختی، دارای اثر معرفتی نیز بوده و مفیض صور معقوله بر نفس است. او دلایلی برای نیازمندی نفس به عقل فعال در تعقل ذکر می کند که به نظر می رسد هر کدام قابل بررسی و نقد هستند؛ اما مهم ترین آنها که بر مبنایی ارسطویی یعنی مبحث قوه و فعل بنا شده، نیاز به عامل خارجی در خروج از قوه به فعل است که در دیدگاه او این عامل خارجی، جوهری مجرد و جامع صور عقلیه است. به اعتقاد او اگرچه این جوهر عقلی، آخرین عقل در سلسله طولی عقول است، به سبب ربط طولی این عقول می توان فعل تعقل یا افاضه معقولات را منسوب به کل سلسله عقول و حتی خداوند دانست

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان