پریسا پیرانی

پریسا پیرانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و آنتروپی در تحلیل وضعیت لرزه خیزی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لرزه خیزی زاگرس شمال غرب فرکتال آنتروپی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۹
زمین لرزه ها حاصل گسلش و پویایی زمین ساختی هر ناحیه هستند و نسبت به بزرگا، فضا و زمان توزیع فرکتالی دارند. در این تحقیق پارامترهای لرزه خیزی b-value و FD به عنوان رویکرد کمی فرکتالی در تحلیل لرزه خیزی زاگرس شمال غرب بکار رفته است. پارامتر b با توزیع فراوانی-بزرگای گوتنبرگ-ریشتر و پارامتر FD به روش مربع شمار محاسبه و همچنین با استفاده از 30 خوشه تمرکز زمین لرزه و عوامل مهم، پهنه های لرزه خیز با روش آنتروپی مشخص شدند. کاهش b-value رخداد زمین لرزه های با فراوانی کم و بزرگای بالا و افزایش FD عدم خوشه بندی و توزیع یکنواخت زمین لرزه ها را نشان می دهد. همبستگی منفی این دو مؤید زمین ساخت فعال است. نتایج نشان می دهند که افزایش FD با کاهش b-value (همبستگی منفی 60 درصد) همراه است. منطقه A (غرب کرمانشاه) ، بالاترین میزان (FD (1/02 و پایین ترین میزان b (0/78) را داراست که به معنی توزیع بالای تنش در منطقه (و شاهد آن زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3) است. منطقه E (محل اتصال گسل های جبهه کوهستان و بالارود)، مشابه A است اما زمین لرزه های آن بزرگای کمتری دارند (5 و 6 ریشتر). منطقه F (محل پیوند گسل های اصلی و جبهه کوهستان زاگرس)، با وجود تراکم بالای گسل و زمین لرزه، نقطه مقابل A است که بیانگر رها شدن تنش در قالب زمین لرزه هایی کوچک است. منطقه C (حاشیه غربی با کمترین تمرکز گسل و فراوانی زمین لرزه)، مشابه F است. مناطق D و B (مجاور گسل های معکوس و رورانده زاگرس، شرایطی زمین ساختی متوسطی دارند. نتایج مدل آنتروپی نتایج FD را تأیید می کند و رابطه معکوسی با مقادیر b دارد.
۲.

ارزیابی و مقایسه دقت داده های گسلی و لرزه ای در تحلیل فرکتالی زمین ساخت زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرکتال زمین ساخت زاگرس شمال غرب گسل زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی عامل مهمی برای بررسی وضعیت زمین ساختی است. در هندسه فرکتال، بعد فرکتال در هر مقیاسی، حفظ می شود که بیانگر خاصیت اصلی فرکتال است. در این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش فرکتال در بررسی زمین ساخت زاگرس شمال غرب، به مقایسه و آزمون یکسان بودن نتایج ابعاد فرکتالی گسل ها در نقشه هایی با مقیاس های مختلف، و زمین لرزه هایی با طول دوره و جزئیات و مقیاس های مختلف بزرگا پرداخته شد. برای این منظور از 6 لایه اطلاعاتی استفاده گردید و ابعاد فرکتالی آن ها به روش مربع شمار محاسبه و نتایج بعد فرکتالی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. دو دسته داده گسلی مستقیماً و دو دسته داده زمین لرزه (پژوهشگاه بین المللی زلزله و مؤسسه ژئوفیزیک) یکبار بدون تغییر و دیگر بار برای افزایش دقت با احتساب بزرگای کمال وارد محاسبات شدند. نتایج نشان می دهد که ابعاد هندسی گسل های منطقه فرکتالی است و تنها تفاوت در ثبت جزئیات گسل ها سبب تغییری جزئی در ترتیب مناطق فعال در دو مقیاس شده است و نتایج دو مقیاس تقریباً مشابه است. در مورد داده های لرزه ای نتایج داده های از 1900 تا 2020 که از تعداد کمتر زمین لرزه و مقیاس مختلف ثبت بزرگا برخوردارند تطبیقی با واقعیت نشان نمی دهند، در صورتی که می توان به نتایج ابعاد فرکتالی داده های زمین لرزه های منحصراً سده 20 که از نظر دقت و مقیاس ثبت بزرگا یکسان هستند، اعتماد نمود. نتایج آن، فعال ترین منطقه از نظر بعد فرکتالی را محدوده غرب کرمانشاه نشان می دهد و شاهد آن تمرکز زمین لرزه هایی با بزرگای بالاتر به ویژه زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3 است که تلفات فراوانی به دنبال داشت.
۳.

پایش تغییرات تپه های ماسه ای با تحلیل تصاویر ماهواره ای و داده های ایستگاه بادسنجی نمونه پژوهش: محدوده ریگ زهک در شرق دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تپه های ماسه ای سنجش از دور داده های باد فرسایش بادی ریگ زهک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۰۶
تپه های ماسه ای به مثابه یکی از لندفرم های مناطق بیابانی ایران وسعت زیادی از بخش های این مناطق را دربرگرفته است. شناخت موقعیت، رفتار و ماهیت تپه های ماسه ای و شناسایی محل های برداشت، حمل و رسوب گذاری این لندفرم ها به دلیل مشکلات عدیده ای که برای محیط زیست انسانی داشته، ضروری است. در این پژوهش مطالعه الگوی گسترش و توسعه تپه های ماسه ای در سطح ریگ زهک در شرق دشت سیستان در دو بخش انجام شده است؛ در بخش اول به منظور بررسی تغییرات محدوده تپه های ماسه ای از دو تصویر ماهواره ای سری LandSat-7 مربوط به سال 2001 (ETM) و Landsat 8 مربوط به سال 2019 و برای بررسی روند تغییرات و جابه جایی ها از تصاویر گوگل ارث منطقه مربوط به سال های اخیر (2006، 2018) استفاده شد؛ در بخش دوم برای آگاهی از وضعیت بادهای فعال و الگوی حرکت آنها، داده های ایستگاه بادسنجی ارزیابی شد. نتیجه بررسی تپه ها در بخش های مختلف سطح ریگ نشان دهنده جابه جایی با روند شمال غربی- جنوب شرقی است. این نتیجه با نتایج تحلیل داده های جهت الگوی باد همخوانی و مطابقت داشته است؛ اما میانگین مقدار جابه جایی 53/1 متر در سال برای بازه زمانی 12ساله (2006 تا 2018) با نتایج داده های ایستگاه بادسنجی زابل که مقدار حمل ماسه را بیش از 300 تن در متر برای یک سال نشان می دهد و بررسی روند تغییرات سرعت باد در این ایستگاه همخوانی نداشته است. این موضوع نشان دهنده این واقعیت است که حداکثر این مقدار حاصل شده به پیش از تثبیت تپه های ماسه های فعال مربوط بوده است؛ علاوه بر این ماسه های روان در سطح زمین و مستقل از تپه های ماسه ای حرکت می کنند که با تصاویر قابل اندازه گیری نیستند.
۴.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و فازی در تحلیل وضعیت تکتونیکی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک زاگرس شمال غرب فرکتال فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۰۱
ماهیت پیچیده فرایندهای زمین ساختی عامل ایجاد توپوگرافی و همچنین ابعاد مناظر طبیعی زمین را نمی توان با ساختارهای کلاسیک، مانند هندسه اقلیدسی یا منطق ارسطویی، ارزیابی نمود. برای این منظور ، تحلیل فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها با استفاده از روش شمارش جعبه ای برای تعیین بلوغ ساختاری زاگرس شمال غرب انجام گرفت. همچنین با کمک معیارهای مرتبط با مورفوتکتونیک ، پتانسیل فعالیت تکتونیکی منطقه با روش عدم قطعیت فازی مشخص و نتایج این دو روش با کانون های سطحی زلزله مقایسه شدند. مناطق دارای بعد فرکتالی بالای گسل و پایین زهکشی فعالیت تکتونیکی بیشتری دارند. طبق این تحقیق، محدوده A یعنی غرب کرمانشاه، دارای بالاترین بُعد فرکتالی (32/1) گسل و بُعد فرکتالی کمتر برای شبکه زهکشی (432/1) است و شواهد لرزه ای از جمله زلزله اخیر کرمانشاه با 3/7 ریشتر نیز پویا بودن آن را تأیید می کند. محدوده E که رو به فروافتادگی دزفول است، کمترین بُعد فرکتالی گسل (07/1) و بیشترین بُعد فرکتالی شبکه زهکشی (470/1) را دارا است. با این حال گسل های مدفون نقش مهمی در تولید زلزله در شمال این محدوده دارند. هم پوشانی مربع های فرکتالی با گاماهای مختلف در مدل فازی تا حد زیادی تأیید کننده نتایج بود و محدوده A در این مدل نیز بالاترین پتانسیل فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد. واژه های کلیدی: تکتونیک، زاگرس شمال غرب، فرکتال، فازی.
۵.

بررسی مناطق آسیب پذیر رودخانه کشکان از طریق طبقه بندی آبراهه به روش رزگن ( مورد مطالعه: بازه پایین دست حوضه شیراوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشکان رود مدل رزگن مورفولوژی رودخانه پایداری آبراهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۵۴۳
تاکنون طرح های طبقه بندی متعددی باتوجه به شرایط ژئومورفیک رودخانه انجام شده که نشان دهنده تنوع موقعیت های محیطی است. تداوم فرسایش کناره ای هر ساله موجب تخریب اراضی کشاورزی، تأسیسات ساحلی، پل ها و اماکن مسکونی و عمومی می شود. بنابراین جهت سازماندهی و مدیریت رودخانه، بررسی مورفولوژی رودخانه ضروری است. حوضه آبریز رودخانه کشکان واقع در استان لرستان دارای پتانسیل بالای سیل خیزی می باشد. در این پژوهش، طبقه بندی ژئومورفولوژیکی بااستفاده از سیستم طبقه بندی رزگن برای بازه ای به طول 15 کیلومتر از رودخانه کشکان در سطح I و II انجام شده است. در سطح I، طبقه بندی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، بازدیدهای میدانی و بررسی نقشه ها انجام و نهایتاً رودخانه برطبق طبقه بندی هشتگانه رزگن طبقه بندی شد. در سطح II، برای محاسبه پارامترهای مورفولوژیکی از نقشه رقومی1:150ابتدا TIN منطقه تهیه و موقعیت رودخانه بر روی آن مشخص شد. مقاطع عرضی و سایر لایه های مورد نیاز  توسط الحاقیه HEC-geo-RAS  ترسیم و  به نرم افزارHEC-RAS منتقل و با اجرای مدل پارامترهای مورد نیاز اندازه گیری و محاسبه شدند. نتایج نشان داد که بخش ابتدایی بازه داری الگوی شریانی از نوعDA6، بخش میانی دارای الگوی تک شاخه ای از نوع A4 و بخش پایانی بازه نیز دارای الگوی شریانی و از نوع D3 می باشد که این قسمت از جریان نسبت به افزایش رسوب و تغییر در دبی جریان حساسیت خیلی زیادی داشته و با بیشتر شدن تغذیه رسوبی این حساسیت بالا رفته و باعث ناپایدار شدن الگوی رودخانه و تغییر مورفولوژیکی شدید آن می شود که باید اقدامات ساماندهی در این بخش باتوجه به متغیرهای مورفولوژیکی انجام گیرد. دربعضی مجراها نیز تفاوت هایی در مقادیر و نحوه پارامترها وجود داشته که ناشی از شرایط خاص عوامل تأثیر گذار به صورت محلی است. بنابراین برای مدیریت حوضه های آبریز باید ریسک استفاده از این روش را مدنظر قرار داد.
۶.

ارزیابی کارایی مدل آنتروپی در پهنه بندی میزان فرسایش با رویکرد ژئومورفولوژیکی. مطالعه موردی: حوضه آبخیز کند در بالادست سد لتیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپی فرسایش ژئومورفولوژی پهنه بندی حوضه کند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
وقوع فرسایش در نواحی مختلف موجب از دست رفتن خاک های حاصلخیز و تخریب اکوسیستم های طبیعی می شود که لزوم شناسایی، اولویت بندی و تدوین برنامه های مدون جهت کاهش فرسایش در نواحی مستعد را می طلبد. با توجه به پتانسیل بالای حوضه کند از زیر حوضه های آبخیز لتیان در تولید رسوب (46/20413 تن در سال) و قرارگیری این حوضه در بالادست سد لتیان، هدف این پژوهش مشخص نمودن مناطق در معرض خطر فرسایش و آزمون کارایی مدل آنتروپی در این زمینه می باشد. در روش مورد استفاده بر اساس رخساره های ژئومورفولوژیکی، عوامل مؤثر در فرسایش با استفاده از مدل آنتروپی بررسی و نسبت به تهیه ماتریس آنتروپی و در نهایت نقشه پهنه بندی فرسایش اقدام شد. یافته ها نشان می دهند که شیب 81/27 درصد، سنگ شناسی 51/16 درصد، درصد پوشش گیاهی 74/15 درصد، بارندگی متوسط سالیانه 52/15 درصد، نوع کاربری 41/14 درصد و بافت خاک 01/10 درصد در ایجاد رخساره های فرسایشی منطقه تأثیرگذار بوده اند. همچنین در نقشه پهنه بندی 5/64 درصد از منطقه در محدوده فرسایش متوسط و شدید قرارگرفته است. از آنجا که رخساره های آبراهه ای و تا حدودی شیاری در تمام پهنه های فرسایش کم، متوسط و شدید حضور دارند، بایستی با حفاظت از پوشش گیاهی و اعمال کاربری های مناسب در شیب های بالا از گسترش رخساره های شیاری و آبراهه ای و تبدیل آن ها به رخساره های با پتانسیل فرسایشی بالا، جلوگیری کرد.
۷.

مقایسه تغییرات اندازه و بافت رسوب در پشته های سه الگوی کانال بریده بریده، مئآندری و مستقیم در دو بازه از رودخانه آبدانان (پشت قلعه در بالادست و هزارانی در پایین دست)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسوب رودخانه بریده بریده مئآندر مستقیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۴۳۶
  رودخانه ها بر اساس پارامترهای سدی و پیچش، به انواع مستقیم، بریده بریده و مئآندری تقسیم می شوند. مورفولوژی رودخانه ها یکی از عوامل اصلی کنترل کننده شکل هندسی رسوبات است. رودخانه دربرگیرنده رسوبات مختلفی است که از نظر بافت و اندازه دانه و مورفولوژی پشته ها متفاوتند. هدف تحقیق حاضر مقایسه رسوبات پشته های کانال های مختلف از نظر تغییرات در اندازه و بافت رسوب در پشته های انواع کانال های مستقیم، مئآندری و بریده بریده انتخابی، و همچنین تغییرات در قسمت های مختلف یک پشته منفرد  و تفاوت این تغییرات  در بالادست (پشت قلعه) و پایین دست (هزارانی) رودخانه است.در این مطالعه مجموعا 30 نمونه برداشت و کدبندی شدند و در آزمایشگاه به روش غربال مورد آنالیز قرار گرفتند. پس از عملیات گرانولومتری با استفاده از نرم افزارهایEXCEL و GRADISTATE منحنی های موردنیاز ترسیم شد و پارامترهای آماری از جمله متوسط ذرات (MZ)، جورشدگی (Iσ)، کج شدگی (SKI) و کشیدگی (K) به روش ترسیمی و با مقیاس فی به دست آمد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که کانال های بریده بریده بیشترین و مئآندری و مستقیم کم ترین شباهت رسوبی را ب اقرینه خود در سمت دیگر رودخانه دارا هستند. تفاوت های رسوبی مشاهده شده نقش انشعاب های جریان اصلی، سیلاب های دوره ای رودخانه آبدانان و تغذیه رسوبات از دامنه کناری را در تغییر بافت و اندازه رسوب نشان می دهد که گاها ًسبب شده کانا لمئاندری الگوی رسوبی یک کانال بریده بریده را منعکس کند. بطور کلی در بازه بالادست (پشتقلعه) اندازه و بافت رسوب از شمال به جنوب از گراول با جورشدگی خوب تا متوسط به ماسه با جورشدگی ضعیف تغییر می کند دربازه پایین دست (هزارانی) اندازه و بافت رسوب از شمال به جنوب الگوی بالا دست را نشان نمی دهد که تأثیر جریان های انشعابی و سیلاب را در به همریختن الگوی رسوب و افزایش گراول می توان مشاهده نمود.
۸.

بررسی عوامل مؤثر بر مخاطره زمین لغزش های بالادست سد لتیان با استفاده از روش های ارزیابی آنتروپی و فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطره لغزش سد لتیان آنتروپی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۴۰۵
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات کاتاستروفیک هستند که شناسایی و بخش بندی نواحی مستعد آن، نقشی مهم در ارزیابی خطرات محیطی و مدیریت حوضه آبخیز ایفا می کند. حوضه لتیان در بالادست سد لتیان قرار دارد و بیش از ده لغزش با مجموع مساحت 53/2 کیلومترمربع در آن شناسایی شده که علاوه بر تهدید مناطق مسکونی، زراعی و باغات منطقه، در محدوده فرسایش بالا قرار دارند که تهدیدی برای افزایش حجم رسوبات ورودی به سد لتیان به شمار می روند. در این تحقیق، ده فاکتور مؤثر بر لغزش های منطقه شناسایی و پس از تهیه ماتریس مربوطه با مدل آنتروپی اولویت بندی شدند، سپس با استفاده از این مدل و روش فازی، پهنه های پرخطر شناسایی شدند، نقشه پراکندگی لغزش ها با نقشه خطر به دست آمده همپوشانی شد و سهم هر یک از مناطق خطر از نظر وقوع لغزش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که بافت خاک 65/17 درصد، فاصله از گسل 42/14 درصد، پوشش گیاهی 05/13 درصد، فاصله از رودخانه 7314/11 درصد و کاربری اراضی 57/11 درصد و شیب و سنگ شناسی 73/9 درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه تأثیرگذار بوده اند. همچنین در مدل آنتروپی تعداد لغزش های رخ داده نسبت به پهنه های خطر توزیع منطقی تری داراست؛ درصورتی که در مدل فازی این رابطه برقرار نیست.
۹.

مکان یابی دفع پسماندهای شهر خرم آباد با تأکید بر روش دفع زمین شناسی پسماند های بیمارستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان یابی دفن پسماند زمین شناسی پسماندهای بیمارستانی خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
پسماندهای شهری حاوی آلاینده های مختلفی است که هر روز بر میزان و تنوع آن ها افزوده می شود. مکان یابی اصولی محل دفن پسماند ها می تواند از انتشار آن ها و در نتیجه خسارات زیست محیطی بکاهد. هدف از این تحقیق یافتن مناسب ترین مناطق جهت دفن پسماند است. با توجه به اینکه اماکن دفن زباله های شهر خرم آباد علاوه بر تکمیل ظرفیت فاقد تفکیک زباله های بیمارستانی از شهری هستند، از موقعیت محیطی مناسبی نیز بهره مند نیستند که می تواند سلامت و کیفیت زندگی ساکنین این شهر را با بحران مواجه سازد. برای انجام این تحقیق از تکنیک های چندمعیاره استفاده شده است؛ بر این اساس، با توجه به شاخص های مورد نیاز برای انجام تحقیق، لایه های طبیعی و زیرساختی منطقه تهیه و بعد از وزن-دهی به روش سلسله مراتبی، توسط مدل تلفیق لایه ای ساو مورد همپوشانی و تلفیق قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر شاخص های مورد مطالعه در محدوده بررسی، دو پهنه مناسب برای دفن پسماند وجود دارد. بر اساس مطالعات، دو مکان مناسب برای دفن زباله در محدوده سازند ضخیم، متراکم و با نفوذپذیری کم امیران قرار گرفته اند؛ این سازند در منطقه موردنظر دارای سنگ شناسی شیل و مارن می-باشد که سنگ هایی متشکل از کانی های رسی و سیلیکاته هستند و به دلیل اینکه کانی های رسی از نظر نفوذپذیری و تراوایی دارای شبکه ی بلورشناسی بسیار متراکم و فشرده بوده، نفوذ ناپذیر می باشند. اما در جمع بندی نهایی، پهنه شماره یک از نظر بیشتر شاخص های مورد بررسی به پهنه شماره دو ارجحیت داشته، پیشنهاد می شود پهنه شماره یک به عنوان محلی برای دفن زمین شناسی زباله های بیمارستانی شهر (خرم آباد) استفاده شده و پهنه شماره دو جهت دفن پسماندهای خانگی استفاده شود.
۱۰.

ارزیابی ژئومورفولوژیکی پتانسیل حرکات دامنه ای تاقدیس سیاه کوه، غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپی ژئومورفولوژی زمین لغزش تاقدیس سیاه کوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۵۹۹
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی، لزوم شناسایی، اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش خسارات آن در نواحی مستعد را می طلبد. تاقدیس سیاه کوه یکی از مناطقی است که آثار زمین لغزش های متعدد در قسمت های مختلف آن مشاهده شده است.. در این پژوهش پس از بررسی تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی عوامل مؤثر با استفاده از مدل آنتروپی بررسی شدند و نسبت به تهیه ماتریس آنتروپی و نقشه پهنه بندی زمین لغزش در محیط ARC GIS 10 و ارائه راهکار جهت کاهش خسارات آن با توجه به شرایط منطقه اقدام شده است. نتایج نشان می دهند که فاصله از گسل 06/46 درصد، ارتفاع 26/28 درصد، شیب 54/17 درصد، لیتولوژی 14/7 درصد و جهت شیب 1 درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه تأثیرگذار بوده اند. نقشه پهنه بندی نشان می دهد که پهنه های کم خطر تنها 76/21 درصد از منطقه را در بر می گیرند و 23/78 درصد از منطقه در پهنه ای با خطر متوسط و بالا قرار دارد که از پتانسیل بالای منطقه در زمینه رخ داد زمین لغزش حکایت دارد. ساخت و ساز با فاصله از گسل و سازند آسماری پرشیب، ایمنی سازی مسیرهای ارتباطی، کنترل اقدامات حفاری و خاک برداری در سازند آسماری، مهمترین اقدامات برای کاهش خسارات حرکات دامنه ای در تاقدیس سیاه کوه هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان