وضعیت گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه اصفهان و برخی از عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صاحبنظران تفکر انتقادی را به عنوان یک ضرورت در زندگی درنظر میگیرند. به همین علت، یکی از اهداف آموزش و پرورش، تربیت افرادی است که تفکر انتقادی داشته باشند. لذا پژوهش حاضر درصدد بررسی سطح گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان و همچنین، چگونگی ارتباط متغیر وابسته گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان و متغیرهای مستقل جنسیت، رشتهتحصیلی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و انگیزه تحصیلی بود. دستیابی به این هدف از طریق روش پیمایشی و با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد؛ انگیزه تحصیلی (AMS) و گرایش به تفکر انتقادی (CTDI) میسر شد. پاسخگویان شامل دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که از دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دانشکده فنی و مهندسی انتخاب شدند. مبنای انتخاب دانشجویان، نمونهگیری تصادفی طبقهبندی بود و از این طریق، نمونهای به حجم 310 نفر از میان جامعهآماری دانشجویان که متشکل از 833 نفر بود، تحلیل گردید. از مهمترین نتایج این پژوهش میتوان به این مورد اشاره کرد که به احتمال 95%، درحدود 82 درصد از دانشجویان جامعهآماری دارای گرایش زیاد به تفکر انتقادی هستند. علاوه بر این، فرضیه های پژوهش از طریق ضرایب تااو بی کندال و تااو گودمن و کراسکال آزمون شدند. نتایج آزمون گویای وجود رابطه ای معنادار بین انگیزه تحصیلی و گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بود. همچنین، ارتباط مثبت ضعیفی بین جنسیت و گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان وجود داشت، ولی بین متغیرهای مستقل پایگاه اقتصادی-اجتماعی و رشته تحصیلی و متغیر وابسته پژوهش، ارتباط معناداری مشاهده نشد.