تحلیل تأثیر ذهنیت عامه نسبت به اصالت نژادی در حکمرانی غزنویان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه های سیاسی اجتماعی ایرانیان از اعصار بسیار کهن این باور غلبه داشته است که شاه و خاندان پادشاهی صاحبان فرّه ایزدی اند. این باور بر اثر گذشت زمان در قرون متمادی، جنبه ای از روح قومی ایرانیان را به این صورت شکل داده است که برای کسب مقام فرمانروایی لایق ترین کس آن است که از خاندان شاهی و نژاده ایرانی باشد. در چنین فضای اندیشگانی، خاندان هایی که قصد حکومت در ایران، حتی در سطح غیرملی و محلی داشتند، باید از اهلیت و مشروعیت قومی بهره مند می بودند؛ در غیر این صورت مورد پذیرش اذهان عامه قرار نمی گرفتند. در این جستار با کمک نظریه تاریخ ذهنیت عامه، که به تأثیر پندارهای عامه بر کردارهای حکام می پردازد، به روش توصیفی تحلیلی، تأثیر جهان بینی ایرانی و نگرش آنان نسبت به نقش اصالت نسب در مشروعیت حکومت در ذهن و زبان سلاطین غزنوی و سلجوقی، که متقارن با ظهور شاهنامه و رواج حماسه های ملی است، نشان داده شد. از نتایج تحقیق بر می آید که این التباس و مماثلت و تشابه حکام انیرانی (ترک و عرب) به قهرمانان حماسه ملی ایران، متأثر و ملهم از ذهنیت عمومی و روح زمانه جعل شده است و سلاطین غزنوی و سلجوقی با مصادره به مطلوب داستان ها و قهرمانان اساطیری حماسی ایرانی از حافظه بومی و جمعی ایرانیان برای مقبولیت و مشروعیت حکمرانی خود بهره می بردند و در این میان محوریت شاهنامه و روایات آن کاملاً آشکار است.