الناز قدوسی شاهنشین

الناز قدوسی شاهنشین

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نقش آزمون سازی در سنجش آموخته های زبان آموز در آموزش زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون سازی آموزش زبان تحلیل خطا روش تحلیل آموزشی زبان آموز سنجش آموخته ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 791 تعداد دانلود : 82
وجود اشتباه های زبانی زبان آموزان در روند فراگیری هر زبان خارجی، امری بدیهی است که دلایل مختلفی دارد، از جمله عدم تمرکز، استرس، عوامل روانی و ضعف در ارزیابی آموخته های زبان آموز. چگونگی برخورد با این پدیده و تلاش برای رفع آن در روش های متنوع آموزش زبان اهمیت بسیاری دارد. سیر تحول تاریخی آموزش زبان آلمانی نشان می دهد که کارآمدترین و مهم ترین روش فراگیری زبان، روش «تحلیل آموزشی» است که تلاش می کند با آزمون سازی استاندارد و کیفی تا حد ممکن از بروز خطاهای زبانی زبان آموزان جلوگیری و بدین وسیله روند یادگیری زبان را تسهیل کند. در این روش نوین، آموخته ها و مهارت های زبان آموز از منظر تجزیه وتحلیل خطا و توصیف آن ها بررسی می شود. هر چه این آزمون ها دقیق تر و هدف مندتر طراحی شود، سنجش آموخته های زبانی زبان آموز و تحلیل آن ها از نظر میزان آموخته ها و آنچه نیاموخته است، آسان تر خواهد بود. با توجه به اهمیت مهارت گفتار، نوشتار، شنیدار و خواندن در روش «تحلیل آموزشی»، آزمون هایی در وقت و شرایط مناسب به طور جداگانه یا تلفیقی طراحی می شود. در این جستار تلاش می شود ویژگی های هر یک از این آزمون ها در خصوص هر مهارت به همراه مثال بررسی و معرفی شود تا مدرس زبان با کمک و آشنایی کامل آن ها بتواند میزان فراگیری و آموخته های زبان آموزان را به راحتی بسنجد و از این طریق زبان آلمانی را به نحو شایسته به دانشجویان و پژوهشگران این حوزه بیاموزد.
۲.

بررسی تطبیقی تئاتر ارسطویی و روایی با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثر سوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر برشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیرنگ استغراق بیگانه سازی تئاتر ارسطویی و روایی فاصله انتقادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : 711 تعداد دانلود : 939
پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثال­های متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاترارسطویی و روایی می پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می شده است. هدف این شیوه نمایشنامه نویسی، تزکیة احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می شود . وجود «وحدت سه گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت درزمینه نمایشنامه­­نویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات به­وسیله بیگانه سازی، غرابت بخشید تا آن ها بازشناخته شوند و زمینه های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. ازجملة این فنون بیگانه سازی عبارت اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنه­آرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمة خالی با پرده نیمه­باز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگررا از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان