سازواری یا ناسازواری تربیت و سیاست؛ خوانش انتقادی نظریه های فضیلت گرایی، قدرت گرایی و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی جریان های فکری ناظر به مسئله سازواری تربیت و سیاست می باشد. برای دستیابی به این هدف، سیر تحول اندیشه های ناظر به مناسبات تربیت و سیاست به عنوان دو امر و نهاد اجتماعی از منظر سازواری چارچوب نظری هر یک با هم، همخوانی با فلسفه اجتماع و یا با چارچوب فکری معیار مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحلیل از الگوی هدف وسیله در معنای موسّع آن و همچنین دوگانه ساختار کارکرد دولت در کنار نظریه بحران اسپریگنز بهره گرفته شد. نتایج این مطالعه منجر به شناسایی سه جریان اصلی «فضیلت گرایی»، «قدرت گرایی» و «نظریه انتقادی» شد که طرح یا برجسته شدن آن ها اغلب واکنشی و برای سازوار نمودن تربیت و سیاست با هم و بر اساس فلسفه اجتماع مربوطه است. در پایان، در نتیجه تحلیل، مقایسه و نقد نظریه های موجود، نسخه اصلاح شده فضیلت گرایی متناسب با شرایط دولت جدید و بافت اندیشه اسلامی به مثابه رویکرد مرجح پیشنهاد شد. تصریح شد که تغییر معنای تربیت و سیاست و همچنین توزیع قدرت سه راه پیش روی رفع ناسازواری میان تربیت و سیاست به شمار می روند.