بررسی تاثیر کارآفرینی در تحولات اقتصادی کشور
در دهه های اخیر ، رشد اقتصادی به دلیل اثرات مثبت خود، به یکی از اهداف اصلی سیاست های اقتصادی تبدیل شده است. رشد اقتصادی بالاتر علاوه بر سایر موارد موجب افزایش کالاها و خدمات ، بیکاری کمتر و در نهایت رفاه اقتصادی بیشتر می شود. در نتیجه ، بخش عمده ای از مبانی نظری در راستای تعیین تأثیرگذارترین متغیرها بر رشد اقتصادی برای طراحی یک سیاست اقتصادی مناسب ایجاد شده اند. برای دستیابی و حفظ مرحله رشد اقتصادی در طی زمان باید مجموعه ای از اقدامات انجام شود (نیسان ، گالیندو مارتین و مندز پیکازو ، ۲۰۱۱ ؛ رودریک ، ۲۰۰۵). متغیرهای زیادی، به ویژه پس از اصلاح اطلاعات آماری موجود در نظر گرفته شده است. این بدان معنی است که یک مطالعه کامل تر با در نظر گرفتن متغیرهای کمی ، مانند سرمایه انسانی (به عنوان مثال، کاپلرا، کونتین-پیلارت، لارازا-کینتانا، و مارتین- سانچز، ۲۰۱۹؛ نصیری و هاملن، ۲۰۱۸) و هزینه های عمومی و همچنین متغیرهای کیفی ، مانند توزیع درآمد (به عنوان مثال ، برین و گارسیا-پینالوسا ، ۲۰۰۵ ؛ آفونسو،نوس و سیلوا ، ۲۰۱۶) ، فساد (به عنوان مثال ، کیسیک و گوزلک ، ۲۰۱۸ ؛ مو ، ۲۰۰۱) ، و موسسات( به عنوان مثال ، بودرو ، نیکولایف و کلاین ، ۲۰۱۹ ؛ گالیندو مارتین ، مندز پیکازو و کاستانو مارتینز ، ۲۰۲۰ ؛ اوربانو ، تورو و آپاریسیو ، ۲۰۱۹) ، می تواند انجام شود ، که منجر به درک بهتر پویایی رشد می شود .