رویکرد نظریه بهینگی به «دوگان سازی ناقص پیشوندی» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دوگان سازی» یکی از فرایندهای زایا در حوزه صرف است که در زبان فارسی مشتمل بر دوگونه کامل و ناقص است. در گونه ناقص آن، که به دو دسته پیشوندی و پسوندی قابل دسته بندی است، بخش «وند» نه تنها هویت مستقل آوایی ندارد، بلکه فاقد معناست. همچنین وند مفاهیمی مانند شدت، تأکید و یا مقوله سازی را به معنای پایه می افزاید. از آن جائی که این وند، تکرار بخشی از پایه است، آن را «وند مکرر» می نامند. هدف مقاله حاضر، نیز بررسی «دوگان سازی ناقص پیشوندی» در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی مشهور به «نظریه تناظر» است. پرسش اصلی پژوهش آن است که آیا می توان در چارچوب نظریه موردِ اشاره دوگان های ناقص پیشوندی در زبان فارسی را تبیین کرد یا خیر؟ برای پاسخ گویی، ابتدا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و استفاده از منبع هایی مانند فرهنگ فشرده سخن (Anvari, 2003) و پژوهش های مرتبط، 71 نمونه از دوگان های اشاره شده گرد آوری گردید. سپس، با توجه به تعریف ها و بررسی های انجام گرفته در این حوزه، داده ها به سه گروه تقسیم شدند. در ادامه، با معرفی چارچوب نظری، به وسیله ارائه تابلوهای بهینگی در مورد نمونه هایی از هر گروه صورت تحلیل شدند. در پایان، یافته ها نشان دهنده آن بود که هر یک از نمونه ها در قالب اولویت بندی مشخصی از محدودیت ها قابل توصیف است.