واکاوی نظریه «جدایی نهاد دین از حکومت» در مکتب علوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۶
37 - 62
حوزه های تخصصی:
با نگاه گذرا به تاریخ زندگی پیامبران الهی، این واقعیت را به روشنی می توان دریافت که آنان رهبری جوامع بشری را در حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی و نیز دنیوی و اخروی به دست داشته اند و در پی رسالت الهی خود، ضمن مبارزه با انواع انحرافات اعتقادی و اخلاقی با ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز شدیداً برخورد می کردند و برای اصلاح آن ها به تلاش های گسترده طاقت فرسایی دست می زدند. حال آنکه سکولاریسم نظریه ای است که بر محدودیت نقش دین در زندگی تأکید دارد و یکی از خواسته های اصلی آن، جدایی دولت از نهاد دین است. سکولارها دین را امری فردی می دانند که شایستگی دخالت در امور مهم زندگی، از جمله حکومت را ندارد؛ به عبارت دیگر، آنان در پی حکومت و دولتی مستقل از دین هستند. از این رو، هدف مقالهی حاضر آن است که به سبک مسئله محور، با روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای، اولاً به رهیافت علوی(ع) در مقوله دین و سیاست دست یابد. ثانیاً به نقد وارده بر نظریه سکولاریسم، مبنی بر جدایی دین از سیاست با توجه به دیدگاه امام علی(ع) بپردازد.