فاطمه شیرزاده

فاطمه شیرزاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

التقاطب المکانیّ فی قصائد محمود درویش الحدیثه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمود درویش المکان الشعر الفلسطینی المعاصر التقاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۵۳۴
لعلّ المکان من المکوّنات الهامّه فی النص الشعری فی الأدب العربی المعاصر، خاصّه فی القصائد الفلسطینیه، ذلک أنّ المکان الفلسطینی لدى الشعراء الفلسطینیین یساوی حیاتهم وهویتهم واحتلال وطنهم یعنی اللاهویه. ولا نقصد من المکان، مجرد المکان الجغرافی، بل یتحول المکان إلى عبء ٍ یتحمل دلالات نفسیه واجتماعیه وتاریخیه، فالأمر لا یتعلق بوصف المکان وصفاً خارجیاً، بل یقدّم فضاءً للاحتمالات والدلالات والتخیلات. ومن الشعراء المهتمین بالمکان، محمود درویش الذی قد دخل فی عالم القصیده فی بدایه الستینیات، إذ انعکس المکان فی تجربته الشعریه وصار المکان فی معظم قصائده مؤشراً تدور فیه أحداث النص. وقد اهتم درویش بالمکان اهتماماً بالغاً، حیث احتل (المکان ) - بأقسامه المختلفه – حیّزاً کبیراً فی نصوص درویش الشعریه الجدیده. ویمکن أن نعالجه فی إطار ثنائیه الوطن / المنفى، ال (هنا) / ال (هناک)، الانقطاع/ الاتصال، ثنائیه العربی / الغربی؛ وفی هذه النصوص یعالج الأماکن أحیانا معالجه واقعیه وأحیانا رمزیه. یهدف هذا البحث إلی إلقاء إطلاله عامه علی صوره المکان عند درویش وبیان دلالته ضمن مفهوم التقاطب علی أساس أعماله الشعریه الحدیثه ومنها: (سریر الغریبه ( 1999م )،جداریه (1999م)، حاله حصار(2002م)،لاتعتذر عما فعلت (2004) وکزهر اللوز أو أبعد (2005م))، حیث إنّ الباحث لم یجد أیّ دراسه فی موضوع المکان فی آثار درویش الحدیثه، خاصّه أنّه قد أنشد هذه القصائد فی سنواته الأخیره من عمره. وقد تجلّت ذات الشاعر وخیاله ضمن معالجه هذه الأماکن لکون المکان عنصراً أساسیاً متجذّراً فی شعره منذ البدایه وحتی اللحظات الأخیره من حیاته ومن أهم مکونات شعریته ففیه یتمثل رؤیته وتفسیره للحیاه.
۲.

رابطه نحو عربی و معنی شناسی (با عنایت به مسئله اعراب و با توجه ویژه به اعراب رفع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا لفظ اعراب حو علامت رفع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۳ تعداد دانلود : ۹۲۱
دانش های نحو و معنی شناسی به گونه ای با هم آمیخته اند که برای درک درست کلام باید آن را از منظر این دو دانش، و با عنایت به استعمال غالب و مورد اتفاق دانشمندان در دو حوزه مورد بحث، بررسی کرد. برخی زبان شناسان غربی به تقدم لفظ بر معنا و برخی دیگر به تقدم معنا بر لفظ معتقدند. قواعد نحو عربی با ویژگی منحصر به فرد خود، یعنی اعراب، از جهت لفظ و ظاهر، حالتی خاص دارند که در بدو امر، از تسلط لفظ بر معنی حکایت می کند و به نظر می رسد که اعراب، معنی و رمز های پنهان و پیدای کلام را تعیین می کند و ظرافت های بلاغی آن را رقم می زند؛ در حالی که با تأمل در مقوله هایی همچون تصرف در اعراب در صورت گنجایش معنی، تغییر نکردن اعراب در صورت نبودِ تطابق معنوی، احکام مرتبط با تجاذب لفظ و معنا می توان به نقش مهم و غالب معنا در شکل گیری لفظ دست یافت. در این راستا، در مقاله حاضر، ضمن سخن گفتن از این سیطره معنوی، غلبه خاص معانی اِسناد، ثبوت و حذف حالت های حدوثی و نقش قرینه ها در انتخاب حرکت رفع را بررسی کرده و شواهدی را از مسند الیه، اسناد ظروف، صفت مقطوع و باب اشتغال آورده ایم. شیوه پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و متکی بر استناد های مورد اتفاق قدمای علم نحو است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان