کیفیت بازنمایی اندیشه ایرانشهری در سنت تاریخ نگاری عصر صفوی (مبانی تکوین دگرباره امر سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفوی دوره ای مهم در صورتبندی گفتمان هویت سیاسی- اجتماعی ایران است. در این دوران، پس از سال ها فترت، حکومتی مستقل، فراگیر، انحصاری، قدرتمند و دارای ایدئولوژی ویژه سیاسی شکل گرفته و با کاربست سخت و نرم افزارهای قدرت جامعه را همسو با خویش متحول نمود. مدارهای سازنده سیاست و امر سیاسی در عصر صفوی دستخوش بازاندیشی و مفصل بندی دگرباره گردید. در این دوره اندیشه و عمل سیاسی- اجتماعی ایرانیان، صورتی آمیزه ای و درهم پیچیده یافت. از دید نگارندگان، اندیشه و کنش سیاسی صفویان، از پنج کیان تصوف، تشیع، ایران بودگی (بازیابی مفهوم ایران و سنت شاهی آرمانی ایرانی)، سنت خلافت اسلامی و موج نوپدید مدرنیته و تمدن غرب سازمان یافته بود. نوشتار پیش رو با به پرسش گرفتن این مبنای نوین حکومت داری، به دنبال فهم کیفیت احیای سنت ایرانشهری در اندیشه سیاسی دوران صفوی است. در این راستا و بر پایه فرضیه نوشتار، در عصر صفوی در پارادایمی ترکیبی، گونه ای خاص از امر سیاسی، هویت سیاسی- اجتماعی و مبنایی نوین برای مشروعیت سیاسی بنیاد نهاده شده که در سنت تاریخ نگاری آن نمود جدی یافته و متضمن احیا و بازتولید اندیشه سیاسی ایرانشهری یا شاه آرمانی ایرانی گردید. برای تدقیق بیشتر و یافتن پیکره ای قابل احصا، تمرکز بر روی سه اثر مهم عالم آرای عباسی، نقاوه الآثار و عالم آرای شاه اسماعیل است. چارچوب نظری نوشتار مبتنی بر رهیافت تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن ارائه می دهد.