امیر کرم

امیر کرم

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۴ مورد از کل ۶۴ مورد.
۶۱.

پهنه بندی فعالیت نسبی مورفوتکتونیکی حوضه آبریزکن- سولقان با تاکید بر جایگاه دهانه تونل آزادراه تهران- شمال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تاثیرات زون فعال زمین ساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، تاسیسات صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسل هایی که در شکل گیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی می بخشد. در این پژوهش، شاخص های مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخص ها، تحت عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخص های مورفوتکتونیک از نقشه ی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیه ی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص زمین ساخت فعال نسبی (LAT) نشان می دهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختار های تکتونیکی به ویژه گسل های منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان می دهد که می توان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسل های منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. هم چنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه می باشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب می کند. شماره ی مقاله: ۱۹
۶۲.

تئوری پیچیدگی و رویکرد کلاژیسم در سیستم های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادایم پیچیدگی پارادایم اثباتی پارادایم فرااثباتی پراگماتیسم کلاژیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۴
پیچیدگی جهان در تضاد با سادگی قوانین فیزیکی قراردارد. مطالعه ی رفتارهای غیرخطی و پویای سیستم ها در سال های اخیر نشان داد که این رفتارها منجر به پیچیدگی و درنهایت آشوب در سیستم های ژئومورفیک می شوند. مطالعه ی این رفتارها، سبب شده اند تا قوانینی جدید جهت درک هرچه بهتر رفتار این سیستم ها یافته شود. یکی از نکات جالب توجه در پیچیدگی این است که به رغم تصورات پیشین، قوانین ساده می توانند منجر به بروز رفتارهای بسیار پیچیده شوند و منجر به شناخت عمیق تر عملکرد سیستم ها به ویژه سیستم های ژئومورفولوژیک شود. از همین روست که در حال حاضر اندازه گیری پیچیدگی و راه های کاهش آن در سیستم ها و فرآیندهای تصمیم گیری به یکی از مباحث روز تبدیل شده است. درمقاله ی حاضر که مبتنی بر مروری سیستماتیک بر ادبیات موضوع به روش کتابخانه ای است بران است تاکلیاتی از پیچیدگی و انواع آن ارائه شود و نقش آن رادر طبیعت و سیستم های تولیدی مورد مطالعه قرار دهد. در این راستا جهت یافتن بهترین روش و رویکرد برای مطالعه ی سیستم های پیچیده و رویارویی علمی با آن ها، رویکردهای اثبات گرایی، فرااثبات گرایی و پراگماتیسم موردمطالعه قرار گرفت. درنهایت براساس مطالعات، رویکرد پراگماتیسم مناسب ترین رویکرد در مطالعات ژئومورفولوژیک است که در این مطالعه کلاژیسم نامیده شد. کلاژیسم با درهم آمیختن قطعات مجزا، هویتی جدید را برای سیستم پذیرفته و آن را با نگاهی تلفیقی موردمطالعه قرار می دهد.
۶۳.

ارزیابی آسیب پذیری کیفی آبخوان دشت مشهد با استفاده از تلفیق مدل های SINTACS و GODS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد SINTACS GODS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیت های کشاورزی و شهرها و شهرک های متعدد از مناطق بحرانی و آسیب پذیر می باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی های آتی آن است. داده ها و لایه های اطلاعاتی جهت استفاده در مدل های SINTACS و GODS از شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل SINTACS از هفت پارامتر و در مدل GODS از چهار پارامتر هیدروژئولوژیکی استفاده شده و پس از وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS، نقشه آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل SINTACS نشان می دهد که محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیب پذیری خیلی کم(44/0%)، کم(57/25%)، متوسط(58/28%)، زیاد (79/2%)، خیلی زیاد(61/42%) قرار می گیرد. همچنین بر اساس نتایج مدل GODS محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیب پذیری خیلی کم(93/0%)، کم(11/31%)، متوسط(45/11%)، زیاد (56/1%) و خیلی زیاد (95/54%) قرار می گیرد. مقایسه نتایج مدل ها نشان می دهد که به طورکلی میزان آسیب پذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به سمت شمال غرب محدوده افزایش می یابد. صحت سنجی نقشه های تهیه شده با استفاده از روش آماری و محاسبه ضریب همبستگی بین نقشه های آسیب پذیری و لایه TDS در محیط نرم افزار TerrSet انجام شد. ضریب همبستگی برای مدل SINTACS و GODS به ترتیب 91/0 و 85/0 بدست آمد که این نتایج نشان دهنده دقت بالای هر دو مدل در پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد می باشد.
۶۴.

تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل مخاطرات تپه های ماسه ای کانون فرسایش بادی نیاتک کانون فرسایش بادی جزینک دشت سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابه جایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاه ها در کانون های فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسه ها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روش ﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشه ها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسه ها، بستر خشک رودخانه های منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش باد های 120 روزه) و میزان جابه جایی آن ها اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که فقط بین طول برخان ها با میزان جابه جایی شان، رابطه ی معکوس برقرار است و بین سایر پارامتر ها و جابه جایی برخان ها رابطه ی معنی داری وجود ندارد؛ که دلیل آن می تواند استقرار برخان ها در محدوده ی اراضی روستایی، نقش کاربری های مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابه جایی برخان ها باشد. مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساخت های عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابه جایی ماسه ها در سطح دشت سیستان نقش دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان