مطالعه سیاست زدگی مدیران نظام آموزش عالی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام آموزش عالی، با هر تعریفی که از آن داشته باشیم؛ بنا به ماهیت مأموریت خود، یک ساختار اداری هم هست. نحوه مواجهه آن با دستگاه سیاسی و حاکمیت می تواند سرمنشأ یکسری تحولات در سازمان باشد. تعامل نظام آموزش عالی با نظام سیاسی و سطح سیاست زدگی دستگاه، با ایجاد برخی واکنش های زنجیره ای، بر اهداف، چشم انداز، مأموریت و کارکرد آن تأثیر می گذارد. سیاست زدگی یک پدیده پیچیده است که در غالب موارد به صورت دو قطبی بین حوزه سیاست و حوزه بوروکراسی متجلی می شود اما وجود برخی از شرایط پیچیدگی آن را افزایش می دهد و ابهام چندقطبی شدن را نشان می دهد. توزیع قدرت سیاسی مانع تحقق شایسته سالاری در نظام آموزش عالی و اهداف مأموریت آن، برنامه های وزیر و قوانین مصوب برای توسعه آموزش عالی، می گردد. بر اساس یافته های تحقیق تیپ مدیران نظام آموزش عالی با رویکرد سیاست زدگی بنا به اظهارات مصاحبه شدگان غالباً از نوع مدیران سوداگر و منفعت طلب و منفعل در برابر مناسبات قدرت است. تعداد کمتری از مدیران در قالب تیپ مدیران تطابق گر توصیف شده است که تا حدودی نقش انتقال دانش را در سازمان رقم می زنند.