سعید نگهبان

سعید نگهبان

مدرک تحصیلی: استادیار ژئومورفولوژی، بخش جغرافیا، دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۹ مورد از کل ۳۹ مورد.
۲۱.

بررسی و پایش تغییرات خط ساحلی دریای عمان در منطقه جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش از دور ماهواره لندست پایش تغییرات خط ساحل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 10
پایش ویژگی های مختلف نواحی ساحلی یکی از عوامل اساسی در جهت استفاده ی بهینه از این منابع طبیعی و مدیریت پایدار آنها می باشد. هدف تحقیق پایش تغییرات ، شناخت و تعیین مناطق حساس به تغییرات خط ساحلی و تحلیل این تغییرات برپایه ژئومورفولوژی می باشد. برای این منظور ابتدا به کمک نقشه ها و مدارک موجود منطقه مورد مطالعه شناسایی شده و سپس از طریق تصاویر ماهواره ای با سنجنده های TM , ETM و OLI در بازه زمانی سال های 1986 تا 2014، تغییرات خط ساحلی با استفاده از روش های مبتنی بر طبقه بندی حداکثر احتمال، بررسی شده اند. لازم به ذکر است میزان دقت کاپا و دقت کلی طبقه بندی حداقل %94 و 97% به ترتیب می باشد. در ادامه با استفاده از تکنیک مقایسه پس از طبقه بندی به پایش تغییرات پرداخته شد. نتایج حاکی از این است که محدوده مورد مطالعه در طی 28 سال گذشته، دارای تغییرات چشمگیری به صورت پسروی و پیشروی خط ساحل بوده است. طوری که در طول دوره اول (1986-1994) 9 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 68 کیلومترمربع کلاس آب به خشکی تبدیل، در طول دوره دوم (1994-2001) 19 کیلومترمربع خشکی به آب و 17 کیلومترمربع آب به خشکی تبدیل و در دوره سوم (2001-2008) 43 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 3 کیلومترمربع کلاس آب به خشکی تبدیل و در دوره آخر (2008-2014) 65 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 30 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. در نهایت مناطق حساس به تغییرات در خط ساحلی تعیین، و با تهیه نقشه ژئومورفولوژی آن منطقه تحلیل شد.
۲۲.

تعیین محورهای مناسب برای توسعه فیزیکی شهر با تأکید بر عامل های ژئومورفولوژیک (مطالعه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه فیزیکی شهر ژئومورفولوژی شهرنشینی شهر دزفول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 309 تعداد دانلود : 827
در چند دهه اخیر، به دنبال گسترش روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی، همچنین تداوم افزایش جمعیت، بسیاری از شهرهای کشور با توسعه کالبدی چشمگیری مواجه شدند که این امر، برنامه ریزان و مدیران شهری را با مسئله تعیین محورها و محدوده های مناسب برای توسعه فیزیکی آتی شهرها روبه رو کرده است. دزفول از جمله این شهرهاست که در فاصله سال های 1335-1390 با نرخ رشد سالیانه جمعیت 88/2 درصد مواجه بوده و جمعیت آن در سال 1390 به 248 هزار و 380 نفر رسیده است. با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت این شهر در سال های آینده، شناسایی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از آنجا که در تعیین مکان های مطلوب توسعه شهری، مؤلفه های ژئومورفولوژیک همواره اهمیت زیادی داشته ، در پژوهش حاضر به مطالعه و شناسایی محورهای مناسب توسعه شهر دزفول از نظر عامل های ژئومورفولوژیک شامل شیب، جهت شیب، گسل، جنس زمین، ارتفاع، فاصله از رودخانه ها و آبراهه ها، کاربری اراضی و فاصله از سایر مراکز اصلی سکونتگاهی پرداخته شده است. با تهیه نقشه های مربوط به هریک از این مؤلفه ها با استفاده از GIS، محورها و جهت های جغرافیایی محتمل توسعه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مقایسه و ارزیابی شدند؛ به این ترتیب که ضریب اهمیت نسبی مؤلفه های ژئومورفولوژیک محاسبه و تعیین شد سپس جهت های هشت گانه جغرافیایی شامل شمال، شمال شرق، شرق، جنوب شرق، جنوب، جنوب غرب، غرب و شمال غرب از نظر عوامل ژئومورفولوژیک مقایسه، و درنهایت با تلفیق ضریب اهمیت عامل های فوق و امتیازات هریک از جهت های جغرافیایی، امتیاز نهایی گزینه ها محاسبه شد. براساس تحلیل ها، در میان عامل های ژئومورفولوژیک مورد مطالعه، دو عامل «شیب» و «گسل» بالاترین ضریب اهمیت را دارند و جهت های شرق، شمال غرب و غرب به ترتیب با کسب امتیاز 189/0، 158/0 و 149/0 به عنوان اولویت محورهای توسعه کالبدی تعیین و پیشنهاد شدند.
۲۳.

ارزیابی تأثیرپذیری رژیم آبدهی چشمه های کارستی از رخداد خشکسالی مطالعه موردی : چشمه های کارستی حوضه رودخانه الوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی چشمه های کارستی رژیم آبدهی RAPS حوضه رودخانه الوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 600
آبخوان های کارستی از مهم ترین منابع تأمین آب مورد نیاز برای شرب و کشاورزی در استان کرمانشاه است. وقوع خشکسالی های دو دهه گذشته، سبب کاهش شدید میزان آبدهی این آبخوان ها شده است و این امر تأثیر زیادی بر جوامع انسانی منطقه داشته است. هدف از این پژوهش ارزیابی تأثیر پذیری رژیم آبدهی و همچنین شناخت روند رژیم آبدهی چشمه های کارستی حوضه رودخانه الوند از رخداد خشکسالی در طول چندین دهه گذشته است. آمار ماهانه بارش و دبی ایستگاه های باران سنجی و هیدرومتری، داده های اصلی پژوهش هستند و بر اساس مشابه بودن شرایط اقلیمی، ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژی کارست سه چشمه سرابگرم، ماراب و ورده ناو به عنوان چشمه های شاخص انتخاب شدند. از شاخص SPI برای تحلیل خشکسالی ها و از روش های آماری استانداردسازی دبی و بارش، RAPS، محاسبه شاخص و تعیین خشکسالی هیدرولوژیکی و ارتباط آن با خشکسالی هواشناسی برای ارزیابی و برآورد تأثیرپذیری رژیم آبدهی چشمه ها از رخداد خشکسالی استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، هر سه چشمه به کاهش بارش حساس است؛ اما زمان واکنش به کاهش بارش در سه چشمه یکسان نیست؛ همچنین تأخیر زمانی بین رخداد خشکسالی هواشناسی با کاهش آبدهی چشمه ها وجود دارد و از 1377 تا 1389 روند نزولی در رژیم آبدهی چشمه ها مشاهده می شود. تأثیرپذیری آبدهی چشمه ها از خشکسالی به توسعه یافتگی سیستم های کارستی، حجم ذخیره دینامیکی (اثر حافظه) آبخوان، مدت و شدت خشکسالی بستگی دارد و رخداد دو دوره خشک شدید، اثر حافظه آبخوان ها را تعدیل کرده و باعث شده است که از سال 1378 تا 1389 خشکسالی هیدرولوژیکی ملایمی در رژیم آبدهی چشمه ها غلبه داشته باشد.
۲۴.

پایش تغییرات خط ساحلی با استفاده از سنجش ازدور در محدوده ساحلی دریای عمان از چابهار تا بندر تنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابهار تصاویر ماهواره ای ساحل تغییرات خط ساحلی بندرتنگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : 125 تعداد دانلود : 585
نواحی ساحلی به عنوان مناطقی که بین دو نوع محیط شکل زایی متفاوت قرار دارند همواره دارای تنوع فرآیند های مختلف طبیعی بوده و دارای اهمیت هستند که این مناطق در طول زمان تغییر می کنند. پایش ویژگی های مختلف نواحی ساحلی ازجمله تغییرات خط ساحلی، یکی از عوامل اساسی در جهت استفاده ی بهینه از این منابع طبیعی و مدیریت پایدار آن ها می باشد این پژوهش سعی دارد که به بررسی تغییرات خط ساحلی چابهار تا تنگ به کمک تصاویر ماهواره ای بپردازد و نقشه ها و نمودارهای مربوط به این تغییرات را استخراج کند. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیل مبتنی بر روش های کتابخانه ای، نرم افزاری، آماری و میدانی است، بدین صورت که ابتدا به کمک فعالیت های میدانی، نقشه ها و مدارک موجود، منطقه مورد شناسایی قرار گرفت، سپس از طریق تصاویر ماهواره ای TM , ETMو OLI مربوط به سال های 1988 تا 2015 تغییرات خط-ساحلی با استفاده از روش های مبتنی بر طبقه بندی برای فاصله زمانی موردنظر بررسی شدند. نتایج حاصله بیانگر این است که محدوده موردمطالعه در طی 30 سال گذشته دارای تغییرات چشمگیری بوده است. به طوری که در طول دوره اول (1988-1998) 67/1 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب تبدیل شده است. در همین دوره 75/8 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. در طول دوره دوم (1998-2008) 58/6 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 2/260 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. همچنین در دوره سوم (2008-2015) 7 کیلومترمربع کلاس خشکی به کلاس آب و 12 کیلومترمربع کلاس آب به کلاس خشکی تبدیل شده است. تغییرات به صورت پس روی نیز بیشتر ناشی از فعالیت های انسانی در این منطقه بوده است. به طوری که بیشترین تغییرات در محدوده شهر چابهار،کنارک و اسکله ها و بنادری است که در محدوده ساحلی این منطقه ایجادشده است. عامل مهم و تأثیرگذار دیگر در پس روی خط ساحلی این منطقه حجم زیاد رسوب گذاری در مصب رودخانه های این محدوده می باشد. عامل دیگر که باعث بالاآمدگی ساحل این منطقه شده تکتونیک می باشد.
۲۵.

رتبه بندی روستاهای آسیب پذیر در برابر فرسایش بادی و حرکت ماسه های روان با استفاده از مدل های Fuller triangle و Oreste (مطالعه موردی: روستاهای منطقه شهداد در غرب دشت لوت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روستا رتبه بندی ماسه های روان دشت لوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 186 تعداد دانلود : 901
قسمت های مرکزی و جنوب شرقی کشور ایران به دلیل واقع شدن در منطقه خشک و نیمه خشک و همچنین وجود پهنه های وسیع ماسه ای، همواره تحت تأثیر مخاطرات ناشی از فرآیندهای ماسه ای قرار دارد. این فرآیندها همه ساله خساراتی را به سکونتگاه های انسانی این مناطق وارد می کنند. این پژوهش سعی دارد به بررسی و رتبه بندی میزان آسیب پذیری روستاهای واقع در حاشیه غربی دشت لوت، در برابر ماسه های روان بپردازد. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی، آماری و مدل سازی می باشد؛ بدین صورت که با سفر میدانی به منطقه مورد مطالعه به شناسایی بررسی روستاهای آسیب پذیر در برابر ماسه های روان پرداخته شد، در مرحله بعد تعداد ۸ پارامتر محیطی مؤثر بر مخاطرات ماسه های روان در منطقه مورد مطالعه شناسایی و با استفاده از منطق فازی وزن دهی شدند و سپس با استفاده از مدل Fuller triangle سلسله مراتبی وزن دهی شده اند، در مرحله بعد با استفاده از مدل Oreste به رتبه بندی میزان تأثیرپذیری روستاها با توجه به پارامترهای انتخاب شده پرداخته شد. رتبه بندی میزان آسیب پذیری روستاهای منطقه مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که حدود۲۲ روستا در منطقه وجود دارند که خسارات بسیار شدید از ماسه های روان را متحمل می شوند و در این میان، روستای هاشم آباد بیشترین آسیب پذیری را دارد و رتبه یک را به خود اختصاص داده است و روستاهای زمان آباد و قاضی آباد در رتبه های بعدی آسیب پذیری قرار دارند و این روستاها در بخش جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه واقع شده اند.
۲۶.

ارزیابی و پهنه بندی خطر سیل خیزی با استفاده از منطق فازی TOPSIS در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه ی آبخیز شهر باغملک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS مدل TOPSIS خطر سیلاب حوضه آبخیز شهر باغملک وزن دهیCRITIC

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 443 تعداد دانلود : 86
امروزه رشد بی رویه جمعیت، تسطیح زمین و اشغال حریم رودخانه ها و مسیل ها در کنار عوامل اقلیمی و فیزیوگرافی در شهرهای بزرگ سبب گسترش سیلاب های شهری شده است. حوضه آبخیز شهر باغملک نیز از این شرایط مستثنی نیست، به طوری که رخداد این پدیده مخرب در طی چند سال گذشته باعث تخریب برخی از راه های ارتباطی، آسیب به برخی مناطق مسکونی، اراضی زراعی و باغات واقع در این حوضه شده است. از سوی دیگر این حوضه با داشتن آب و هوای نیمه خشک مستعد وقوع سیلاب های ناگهانی است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبخیز شهر باغملک واقع در شرق استان خوزستان می باشد. در این تحقیق عوامل موثر در ایجاد سیلاب شامل: بارش، ارتفاع، شیب، جهت شیب، سازند، فاصله از آبراهه و کاربری اراضی در محیط Arc GIS10 ساخته و طبقه بندی شدند؛ سپس این داده ها به نرم افزار Idrisi منتقل شدند. استانداردسازی آن ها بر اساس توابع فازی صورت گرفت و با استفاده از روش CRITIC وزن دهی شدند. در نهایت نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل فازی TOPSIS تهیه شد. نتایج نشان می دهد که 86/17 درصد از محدوده در طبقه با خطر بسیار بالا، 15/24 درصد در پهنه با خطر بالا قرار دارد. روش TOPSIS فازی در مقایسه با روش TOPSIS غیر فازی به دلیل استفاده از مجموعه های فازی سازگاری بیشتری با توضیحات زبانی و گاه مبهم انسانی دارد این روش با داشتن انعطاف پذیر فوق العاده برای تحلیل معانی زبان طبیعی قادر است ابهامات برخواسته از ذهن انسان، محیط و عدم قطعیت را مدل سازی نماید.
۲۷.

بررسی نقش و تأثیر پوشش گیاهی بر مورفومتری پیکان های ماسه ای در ساحل دریای عمان (محدوده بین جاسک-لیردف)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دریای عمان پوشش گیاهی ژئومورفولوژی ساحلی پیکان ماسه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : 998 تعداد دانلود : 882
با توجه به واقع شدن مساحت وسیعی از سرزمین ایران در مناطق خشک و نیمه خشک و فعال بودن سیستم شکل زایی بادی در این مناطق و با توجه به اینکه باد و لند فرم های حاصل از آن به صورت یک محدودیت جدی در توسعه جوامع انسانی این گونه مناطق مطرح می شوند شناسایی چگونگی شکل گیری و تحول این لند فرم ها امری اجتناب ناپذیر می باشد. پیکان های ماسه ای به عنوان یکی از ساده ترین لندفرهای تراکمی باد در مناطق بیابانی می باشند که تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل گرفته و تحول پیدا می کنند، چنانچه در مسیر باد و سقوط دانه های در حال جهش، مانعی وجود داشته باشد، به علت کاهش سرعت باد در اثر برخورد با مانع، دانه ماسه به زمین می افتد. این دانه ها در محلی که کمترین میزان فشار وجود دارد بر روی هم متمرکز می شوند. تراکم ماسه همیشه در جبهه پشت به باد مانع صورت می گیرد و در طول زمان پیکان های ماسه ای شکل می گیرند. این پژوهش سعی دارد که به بررسی تاثیرپذیری ویژگی های ژئومورفولوژیکی پیکان های ماسه ای از گونه گیاهی Cyperus conglomerates در ساحل دریای عمان بپردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی، کتابخانه ای و آزمایشگاهی است بدین صورت که پس از مشخص کردن محدوده موردمطالعه، با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای موردنظر مشخص و سپس به بررسی مورفومتری(طول تپه، عرض تپه در سه مقطع، ارتفاع تپه، ارتفاع گیاه) ، و با نمونه برداری از آن ها به گرانولومتری نمونه ها در آزمایشگاه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که طول پیکان ماسه ای با ارتفاع تپه و ارتفاع گیاه در سطح 95 درصد معناداری ارتباط دارند. اما ارتفاع گیاه با ارتفاع تپه ماسه ای در سطح 99 درصد معناداری با یکدیگر ارتباط دارند. با توجه به موارد ذکرشده، با افزایش ارتفاع گیاه، طول پیکان بیشتر شده و همچنین ارتفاع تپه ماسه ای افزایش پیدا می کند. میانگین ارتفاع گیاه 6/19 سانتی متر است و حداکثرارتفاع گیاه در بین گونه های موردمطالعه 33 سانتی متر و حداقل آن 10 سانتی متر است. این موارد نشان می دهد که پیکان های ماسه ای موردمطالعه به صورت کوچک و در حد چند 10 سانتی متر می باشد و نسبت به پیکان های ماسه ای مناطقی مانند دشت لوت، تفاوت زیادی دارد. در بین پیکان های ماسه ای موردمطالعه، طویل ترین پیکان 290 سانتی متر و کوتاه ترین آن ها 33 سانتی متر و تفاوت بین آن ها 257 سانتی متر است. میانگین طول پیکان های موردمطالعه 100 سانتی متر و انحراف معیار آن ها 65/0 می باشد. نتایج دانه سنجی رسوبات نشان می دهد که درشت دانه ترین رسوبات در رأس پیکان قرار داشته و هرچقدر به سمت قاعده و محل گیاه حرکت می کنیم از اندازه رسوبات کاسته می شود.
۲۸.

بررسی نقش نو زمین ساخت در شکل گیری پادگانه های رودخانه ای- مطالعه موردی رودخانه گیلان غرب - محدوده شمالی شهر گیلان غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نو زمین ساخت پادگانه های رودخانه ای راندگی گیلانغرب رودخانه گیلانغرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 355
نوزمین ساخت یکی از عوامل موثر در شکل گیری پادگانه های رودخانه ای در زاگرس شمال غربی می باشد. این پژوهش به بررسی نقش و تاثیرات زمین ساخت بر شکل گیری پادگانه های رودخانه ای در امتداد رودخانه گیلانغرب می پردازد. مسئله اصلی این تحقیق یکسان نبودن تعداد پادگانه ها و ارتفاع آنها در دو طرف رودخانه گیلانغرب می باشد. در این راستا ابتدا به ارزیابی فعالیت نوزمین ساخت منطقه با استفاده از شاخص های ژئومورفیک((SL,S,smf,…. و شواهد ئومورفولویکی فعالیت نوزمین ساخت در منطقه پرداخته شد.برای بررسی تاثیر نوزمین ساخت بر شکل گیری پادگانه های رودخانه ای سه نیمرخ توپوگرافی در ابتدا، وسط و انتهای بازه مورد بررسی از رودخانه با فوصل متفاوت از راندگی گیلانغرب تهیه و مورد تحلیل قرار گرفتند. در این پژوهش از DEM ده متر، عکسهای هوائی 1:20000 سال 1347 و تصاویر ماهواره IRS به عنوان داده های تحقیق استفاده شده و از بازدیدهای میدانی برا شناسایی شواهد ژئومورفولوژیکی بهره گرفته شده است.نتایج کمی بدست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهدژئومورفولوژیکی حاکی از شدت فعالیت های نوزمین ساختی در منطقه می باشد. بررسی نیمرخ پادگانه ها نشان دهنده ایعدم تقارن پادگانه ها در دو طرف رودخانه بوده بطوریکه در ساحل چپ سه پادگانه و در ساحل راست به موازات نزدیک شدن رودخانه به راندگی گیلانغرب به ترتیب 3، 4 و 5 پادگانه شکل گرفته که ارتفاع این پادگانه ها از سطح بستر رودخانه یکسان نمی باشد. بنابراین با توجه به عدم یکسان بودن تعداد و ارتفاع پادگانه ها و افزایش تعداد پادگانه ها در نزدیکی راندگی گیلانغرب می توان نتیجه گرفت که نوزمین ساخت عامل اصلی شکل گیری و ناهنجاریهای موجود در تعداد و ارتفاع پادگانه ها می باشد.
۲۹.

طبقه بندی لندفرم ها با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی(TPI) (مطالعه موردی: منطقه جنوبی شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان داراب ژئومورفولوژی مورفومتری طبقه بندی لندفرم روش TPI موقعیت توپوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 369
لندفرم یک عارضه زمین یا سیمای زمینی است که تشکیل آن به وسیله فرایندهای طبیعی به صورتی شکل گرفته که می توان آن را با عارضه های شاخص توصیف و تعریف کرد؛ و در صورت شناسایی، این لندفرم اطلاعاتی درباره ساختار خود به همراه ترکیب، بافت یا یکپارچه بودنش ارائه می دهد. وجود انواع لندفرم ها و تنوع آنها به طور عمده با تغییر در شکل و موقعیت زمین کنترل می شود. بنابراین، طبقه بندی و شناسایی مناطق مختلف با توجه به ویژگی های مورفومتری آنها ضروری می باشد. این پژوهش سعی دارد که به طبقه بندی لندفرم های مختلف در جنوب شهرستان داراب بپردازد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های کمی، میدانی، نرم افزاری و مدل سازی است که در آن از روش شاخص موقعیت توپوگرافی ((TPI برای شناسایی و طبقه بندی لندفرم های منطقه مورد مطالعه استفاده شد. داده های ورودی در این مدل شامل شیب، انحنای عرضی، انحنای حداقل و انحنای حداکثر است. نتایج طبقه بندی مورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه نشان داد که منطقه شامل 10 نوع لندفرم (آبراهه، دره های آبراهه های میانی، زهکش های مرتفع، بالا رود، دره های u شکل، دشت های کوچک، شیب های باز ، شیب های بالایی، یال های مرتفع، یال های شیب میانی، قله کوه) است. بیشترین نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه مربوط به آبراهه ( 19/32 %) و بعد از آن قله ها (36/25 %) می باشد.
۳۰.

تحلیل مورفومتری پیکان های ماسه ای حاصل از گونه خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد)

کلید واژه ها: پیکان ماسه ای لوت خارشتر شهداد مورفومتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 791
وسعت زیادی از پهنه ایران را سطوح نسبتاً هموار و کم ارتفاعی تشکیل می دهد که به دلیل ارتفاع اندک و سایر عوامل اقلیمی، از شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردارند. فقر پوششگیاهی و همواری نسبی، موجب غلبه فرآیندهای کندوکاو و تراکم بادی در این مناطق شدهاست. میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد، وابسته به ویژگی های باد اعم ازسرعت، جهت و فراوانی آن است. قدرت حمل مستقیم باد محدود به ذراتی می گردد که قطرآن ها کمتر از 2 میلی متر باشد. این پژوهش سعی دارد که به بررسی ویژگی های ژئومورفولوژیکی پیکان های ماسه ای گونه گیاهی خارشتر (Alhagi maurorum) در غرب دشت لوت (شرق شهداد) بپردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های میدانی و کتابخانه ای است. بدین صورت که پس از مشخص کردن محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ترانسکت، پیکان های ماسه ای مورد نظر مشخص و سپس به بررسی مورفومتری، و گرانولومتری نمونه ها در آزمایشگاه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که همبستگی بسیار تنگاتنگی بین طول پیکان ماسه ای با ارتفاع گیاه و تپه ماسه ای وجود دارد، به طوری که در سطح 99 درصد معناداری می باشند. همچنین نتایج حاصل از گرانولومتری ماسه ها نشان می دهند که در هر سه نمونه گرفته شده از قاعده، وسط و راس پیکان، رسوبات درشت دانه با اندازه های بیشتر از 250 میکرون وجود ندارد. در بین رسوبات با اندازه 250 میکرون ملاحظه می گردد که در قاعده پیکان نسبت به وسط و راس آن، رسوبات درشت دانه بیشتری وجود دارد.
۳۱.

استخراج آب نمود(هیدروگراف) واحد ژئومورفولوژیکی بر اساس روش لوپز و مقایسه آن با آب نمودهای مشاهداتی در حوضه حسین آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی حوضه مدل GUHR فرایندبارش - رواناب حسین آباد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : 951 تعداد دانلود : 269
در این مقاله مدل آب نمود یا هیدروگراف های واحد ژئومورفولوژی مخزن(GUHR) برای حوضه حسین آباد واقع در استان کردستان ارائه شده است. این مدل بر پایه مفهوم مخازن خطی آبشاری جهت تخمین سیلاب حوضه هایی با داده های محدود به کار می رود. در همین راستا، کاربرد مدل هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی مخزن (GUHR) بر اساس مدل لوپز و مخازن خطی آبشاری و مقایسه نتایج آن با هیدروگراف های مشاهداتی در حوضه حسین آباد هدف اساسی این پژوهش است. در مدل مذکور سطوح شبکه زهکشی حوضه به صورت مخازن خطی آبشاری در نظر گرفته می شود. تعداد و اندازه این مخازن بر مبنای زیر حوضه ها در طول شبکه زهکشی حوضه لحاظ می شود. نتایج بیانگر آن است در این مدل هیدروگراف های واحد به تغییر پارامتر k حساس هستند زیرا با تغییر پارامتر k تغییر زیادی در میزان دبی اوج، رسیدن به دبی اوج و شکل کلی هیدروگراف مشاهده می شود. هم چنین از مقایسه هیدروگراف های سیلاب مدل به ازای k متوسط بهینه و هیدروگراف های مشاهداتی رویدادها و نتایج صحت سنجی مدل مشخص می شود که می توان k متوسط بهینه حاصل را به عنوانk متوسط حوضه در نظر گرفت. مدلGUHR با وجود داشتن یک پارامتر، به دلیل به کارگیری خصوصیات ژئومورفولوژی حوضه، توانایی مناسبی در شبیه سازی بارش- رواناب دارد. بنابراین قابل کاربرد در دیگر حوضه های آبخیز با شرایط یکسان می باشد.
۳۲.

بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای حاشیه غربی دشت لوت و تأثیرات پوشش گیاهی بر مورفولوژی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نبکا پوشش گیاهی دشت لوت پهنه بندی ارتفاعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 674
نبکاها به دلیل ترکیب دو علم اکولوژی و ژئومورفولوژی (پوشش گیاهی و تپّه ماسه ای)، همواره مورد توجّه اندیشمندان این علوم هستند. این پژوهش به بررسی تراکم، ژئومورفولوژی و پهنه بندی ارتفاعی نبکاهای غرب دشت لوت پرداخته است. پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی، برپایه روش های میدانی، آماری و کتابخانه ای است، به این گونه که پس از شناسایی پهنه مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی، با بررسی میدانی منطقه و از طریق ترانسکت و پلات، نبکاهای مورد نظر انتخاب و ویژگی های مورفومتری نبکاها و نوع گیاه در هر پلات اندازه گیری شده و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. تحلیل آماری آنها شامل تحلیل همبستگی و فراوانی انجام شده و با یکدیگر مقایسه شدند. در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ARC GIS توزیع و پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه ها نقشه سازی شده و به پهنه بندی ارتفاعی نبکاها در منطقه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی عناصر مورفومتری نبکاها نشان می دهد که نبکاهای هر گونه گیاهی در دو پلات مجاور، ویژگی های متفاوتی دارند که این موضوع تأثیرات متفاوت عوامل تأثیرگذار نبکاها، از جمله اندازه پوشش گیاهی و فرآیندهای بادی بر قسمت های مختلف منطقه را نشان می دهد. پراکندگی نبکاهای هر یک از گونه های گیاهی از الگوی خاصی پیروی می کند، بدین صورت که بعضی گونه ها مانند خارشتر، فقط در قسمت های جنوبی منطقه مشاهده شدند. همچنین از لحاظ پهنه بندی ارتفاعی نبکاها، پلات های مورد نظر با یکدیگر تفاوت دارند، به طوری که برخی گونه ها در شمال منطقه نبکاهای بلندتری را تشکیل داده و برخی دیگر در قسمت های مرکز و جنوبی متمرکز شده اند.
۳۳.

بررسی جاذبه های مورفودینامیک و ویژگی های آسایش اقلیمی اکوسیستم های بیابانی جهت توسعه ی اکوتوریسم مطالعه ی موردی: حاشیه ی غربی دشت لوت (شهداد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوتوریسم لوت شهداد آسایش اقلیمی مرفودینامیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 82 تعداد دانلود : 882
یکی از عوامل موثر بر آسایش انسان، شرایط جوی و اقلیمی است. انسان از ابتدابه طور مستقیم و غیر مستقیم متأثر از این شرایط بوده است. امروزه مطالعه ی تاثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی و آسایش و رفتار انسان در قالب یکی از شاخه های علمی به نام زیست اقلیم شناسی انسانی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. رابطه ی بین هوا، اقلیم و توریسم به اشکال گوناگونی وجود دارد، از یک سو با شرایط آب و هوایی سروکار داریم که از مکانی به مکان دیگر و در مقاطع زمانی، بسیار متغیر است و از سوی دیگر توریسم نیز پدیده ای چند جانبه است. اثرهای متقابل این دو بسیار پیچیده است. علت اصلی فصلی بودن پدیده توریسم آب و هواست. این پژوهش سعی دارد که به بررسی جاذبه های مورفودینامیک و ویژگیهای اقلیم آسایش در غرب دشت لوت، به عنوان یکی از مناطق بیابانی ایران که پتانسیل بسیار بالائی جهت توسعه اکوتوریسم را دارا می باشد، بپردازد. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روشهای آماری، میدانی و مدل سازی می باشد، بدین صورت که با استفاده از مدل های آسایش اقلیمی ماهانی، گیونی و اوانز، به بررسی اقلیم آسایش در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد و سپس با توجه به ماه های دارای آسایش اقلیمی و جاذبه های اکوتوریستی منطقه، پیشنهاداتی در راستای مناسب ترین ماه، جهت فعالیتهای اکوتوریستی در منطقه ارایه گردید. نتایج نشان می دهد که ماه های آبان، آذر و اسفند در محدوده آسایش اقلیمی قرار داشته که این ماه ها پتانسیل بسیار بالائی را در راستای توسعه اکوتوریسم در منطقه دارند و بررسی های میدانی نیز نشان می دهد که بیشترین تعداد اکوتوریسم نیز در این ماه ها به این منطقه سفر می کنند. علاوه بر این، منطقه مورد مطالعه با داشتن جاذبه های اکوتوریستی منحصر به فرد در ایران و حتی در دنیا، از قبیل کلوت های بسیار زیبای لوت، تپه های ماسه ای متنوع، نبکاهای بسیار زیبا و غیره، پتانسیل بسیار بالائی را جهت توسعه اکوتوریسم دارا می باشد.
۳۴.

بررسی تغییرات بستر و ویژگی های ژئومورفولوژیکی رودخانه ی گیلان غرب در سال های 1344 تا 1381(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات بستر شاخص های ژئومورفیک شواهد ژئومورفولوژیکی ژئومورفولوژی رودخانه رودخانه ی گیلان غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 849 تعداد دانلود : 726
سیستم های رودخانه ای به شدّت به تغییرات زمین ساخت حسّاس هستند و در واکنش به حرکات زمین ساختی، دچار تغییراتی در ویژگی های ژئومورفولوژیکی بستر و تغییرات بستر خود می شوند. این تغییرات موجب پیدایش آثار مخرّبی روی زمین های کشاورزی، نواحی مسکونی و سازه های اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش رودخانه ی گیلان غرب به طول 20 کیلومتر از لحاظ آثار نوزمین ساخت مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از عکس هایی هوایی سال 1344، تصاویر ماهواره ای TM سال 1365 و تصاویر IRS سال 1381 مسیر رودخانه، در سه دوره ی زمانی در محیط نرم افزارArcGIS رقومی شده و تغییرات بستر، تعداد مئاندرها و تغییرات طول رودخانه در این سه دوره محاسبه شده است. در ادامه برای اثبات تأثیر فعّالیّت های نوزمین ساختی، شاخص های ژئومورفیک SL و S محاسبه شد و نیمرخ طولی رودخانه مورد تحلیل قرار گرفت. درنهایت با بازدیدهای میدانی از منطقه، شواهد ژئومورفولوژیکی آثار نوزمین ساخت بر رودخانه ی گیلان غرب شناسایی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طیّ دوره ی زمانی 37 ساله، نوزمین ساخت عامل اصلی تغییرات رودخانه ی گیلان غرب بوده است. به دلیل شدّت فعّالیّت های نوزمین ساختی، میزان تغییرات رخ داده در رودخانه طیّ دوره ی زمانی 1365 تا 1381 شدیدتر از دوره ی زمانی 1344 تا 1365 بوده است و این امر توسّط جابه جای بیشتر بستر، تغییرات تعداد مئاندرها، طول رودخانه و میزان حدّاکثر جابه جایی رخ داده در این دوره و همچنین مقادیر کمّی شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیک و تفسیر نیمرخ طولی رودخانه تأیید می شود. الگوی رودخانه در قسمت های کم شیب تر از نوع مئاندری و در مناطق پرشیب تر از نوع الگوی شریانی است.
۳۵.

بررسی فرسایش در حوضه ی آبخیز رودخانه ی شورفدامی (استان فارس) با استفاده از مدل آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپی شهرستان داراب فرسایش رودخانه ی شور فدامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 935
فرسایش خاک یکی از مهم ترین عواملی است که سالانه بخش وسیعی از اراضی کشور ایران را تهدید می کند و کیفیت زمین های کشاورزی و مراتع را کاهش داده یا از بین می برد، به همین دلیل پرداختن به مسئله ی فرسایش و ارائه ی راهکارهای مدیریتی برای جلوگیری یا کاهش آثار منفی آن ، از اهمّیّت شایانی برخوردار است. این پژوهش به بررسی میزان فرسایش و شناسایی عوامل مؤثّر بر آن، در حوضه ی آبخیز رود شور فدامی می پردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی برپایه ی آنتروپی است. این گونه که نخست مهم ترین عوامل مؤثّر بر فرسایش شامل ( شیب زمین ، جنس زمین، نوع خاک و پوشش گیاهی و...) در آبخیز مورد شناسایی و سپس با استفاده از روش AHP وزن دهی و طبقه بندی شده اند تا اهمّیّت هر یک از طبقات متغیّرهای یاد شده مشخّص شود، سپس با استفاده از مدل آنتروپی شانون، میزان توزیع نامتعادل طبقات هر یک از عوامل مؤثّر بر فرسایش در آبخیز مورد مطالعه، مشخّص شد. نتایج نشان می دهند که در بین طبقات شیب، شیب بیش از 15 درصد و با فرسایش زیاد با ضریب آنتروپی 85/0 دارای توزیع متعادلی در آبخیز بوده و درنتیجه، فرسایش زیادی در قسمت های مختلف آبخیز تحت تأثیر شیب ایجاد می شود، همچنین در بین سازندهای زمین شناسی آبخیز، سازندهای سست کواترنر با فرسایش بیشتر، دارای ضریب آنتروپی 7/0 بوده و توزیع آن در آبخیز کمابیش متعادل بود. افزون بر این، در بین طبقات خاک، خاک های با بافت سبک (با ضریب 89/0) و در بین کاربری اراضی، مراتع آبخیز (با ضریب97/0) و فرسایش بالا دارای توزیع متعادلی در آبخیز بودند.
۳۶.

ژئومورفوتوریسم و مقایسه ی روش های ارزیابی ژئومورفوسایت ها در توسعه ی گردشگری (مطالعه ی موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفوتوریسم ژئومورفوسایت روش های پرالونگ و پریرا توان های گردشگری استان هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 603
     ژئومورفوسایت ها از جمله مفاهیم جدید با ارزشهای علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی هستند که بر شناخت مکان های ویژه ی گردشگری تاکید می کنند، در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش ژئومورفوتوریستی پرالونگ و پریرا[1]، قابلیت های گردشگری برخی ژئومورفوسایت های استان هرمزگان مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج  نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد سنجش قرار می دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی، و در روش پرالونگ عیارگردشگری و بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است. مطابق با مطالعات میدانی بر اساس هر دو روش، از میان سایت های چهارگانه؛ سواحل بالاآمده بالاترین امتیاز و گل فشان ها کمترین امتیاز را بدست آوردند. براین اساس هر دو روش دیدگاه جامعی در راستای برنامه ریزی توسعه ی گردشگری ارائه نمودند. زیرا علاوه بر خصوصیات طبیعی و انسانی، نحوه ی استفاده و پایداری اکوسیستم ها را مد نظردارند.   
۳۷.

مقایسه و تحلیل ویژگی های ژئومورفولوژیکی نبکاهای چهار گونه ی گیاهی در غرب دشت لوت (شرق شهداد دشت تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نبکا لوت شهداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 134 تعداد دانلود : 256
نبکا یکی از اشکال تراکمی ماسه های بادی است که تحت تأثیر پوشش گیاهی و به دام انداختن ماسه های بادی در محیط های بیابانی و نیمه بیابانی به وجود می آید. این پژوهش به بررسی ویژگی های اکوژئومورفولوژیکی نبکاهای گیاهان جنس Tamarix و Prosopis koelziana در غرب دشت لوت پرداخته است. به این گونه که پس از شناسایی محدوده ی مورد مطالعه با استفاده از ترانسکت، نبکاهای مورد نظر انتخاب و ویژگی های مورفومتری نبکاها و نوع گیاه بررسی شده و با نمونه برداری از رسوبات نبکاها، به گرانولومتری نمونه های رسوب در آزمایشگاه پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در بین 30 نبکای انتخاب شده، 4 گونه ی گیاهی وجود دارند که نبکاها با توجّه به نوع گیاه، ویژگی های مورفومتری متفاوتی دارند. نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی عوامل مورفومتری نبکاها (ارتفاع تپّه ی نبکا، ارتفاع تاج گیاه از سطح زمین، مساحت نبکا، محیط و پهنای نبکا) نشان می دهد که همبستگی در رابطه با گونه های Tamarix aphylla و Prosopis koelziana ، در سطح 99 درصد معنادار هستند. بیشترین میانگین ارتفاع نبکا در گونه ی Tamarix aphylla 8/7 متر و میانگین ارتفاع تاج گیاه 09/11 متر است. در مورد میانگین مساحت، محیط و پهنای نبکا، بیشترین مقدار مربوط به Tamarix aphylla است که به ترتیب 39/322، 3/68 و 24/18 متر است. همچنین نتایج به دست آمده از گرانولومتری نشان می دهد که از دید درشتی رسوبات، درشت دانه ترین رسوبات، مربوط به گونه ی Tamarix aphylla بوده و گونه های دیگر در جایگاه های بعدی قرار می گیرند. تحلیل همبستگی گرانولومتری رسوبات نشان می دهد که نوع گونه ی گیاهی، در اندازه ی رسوبات هر یک از نبکاها تأثیر شایانی دارد، به طوری که در سطح یک منطقه که وزش باد و رسوبات مشترک زیادی دارند، ویژگی های رسوبات نبکاها با توجّه به نوع گونه ی گیاهی با یکدیگر متفاوت است.
۳۸.

بررسی نقش و تاثیر تغییر اقلیم بر روی اقلیم آسایش شهر یزد با استفاده از مدل اوانز (EVANZ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم شهر یزد اوانز اقلیم آسایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 786
شهرنشینی و توسعه ی شهرها به همراه افزایش شتابان جمعیت و توسعه ی فعالیت های صنعتی با مصرف بی رویه سوخت های فسیلی، آلودگی ها را بشدت افزایش داده است که عواقب آن در کوتاه مدت بروز بیماری های مختلف و در بلندمدت موجب تشدید برخی نوسانات اقلیمی و تاثیرات زیست محیطی آن، از جمله تغییر دوره های زمانی مطلوب از نظر اقلیم آسایش است. در این پژوهش با استفاده از داده های آب و هوایی 50 ساله (2006-1957) دما و رطوبت نسبی ایستگاه یزد و نیز بهره گیری از مدل اقلیم آسایش اوانز، ماههای مطلوب برای آسایش فیزیولوژی انسان در 5 دوره ی ده ساله تعیین و روند خطی این تغییرات برای ده سال بعد که مقارن با سال 2016 می باشد، پیش بینی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روند دمایی در ایستگاه یزد در حال افزایش بوده و اکثر ماهها روند گرمایش دارند، بطوری که انتظار می رود در آینده ی نزدیک، ماههای سرد شرایط مساعدتری جهت آسایش و راحتی فیزیولوژی برای انسان داشته باشند و متقابلاً در ماههای گرم تنش گرما، ازدیاد مشخصی یابد.
۳۹.

تاثیر آب و هوا در پراکندگی نواحی جمعیتی

کلید واژه ها: آب و هوا پراکندگی جمعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 730
در این پژوهش سعی شده تا ارتباط بین نواحی جمعیتی استان فارس با شرایط آب و هوایی مناطق مختلف استان شناسایی گردد. بنابراین در ابتدا توده های هوایی مختلف تاثیرگذار بر اقلیم استان شناسایی شدند که این توده ها شامل بادهای شمالی بادهای غربی توده هوای جنوب و بادهای محلی می باشند. سپس بعد از شناسایی نوع اقلیم مناطق مختلف و تجزیه و تحلیل آمار پراکندگی جمعیت استان ارتباط بین پراکندگی جمعیت با شرایط آب و هوایی شناسایی گردید. در نهایت مشخص شد که مناطق مرکزی استان فارس به دلیل شرایط اقلیمی مناسب با سهم تراکم ...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان