حسن امامی

حسن امامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

مقایسه ی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش کردی ایلامی نظام آوایی تحولات تاریخی گویش کرمانجی خراسانی همخوان ها و واکه ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
تعداد بازدید : ۱۷۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی دو گویش مختلف زبان کردی هستند. گویش کرمانجی خراسانی، گویش کرد های ساکن استان خراسان شمالی است و گویش کردی ایلامی گویش جمعیت کثیری از کرد های ساکن استان ایلام می باشد. این دو گویش به دلیل تأثیر پذیری از زبان های دیگر تا حدودی این دو گویش از همدیگر فاصله گرفته اند؛ به گونه ای که گویشوران دو گویش، قادر به درک متقابل نیستند. گویش کرمانجی خراسانی اصولاً تحت تأثیر زبان فارسی خراسانی قرار داشته است. این گویش در شمال خراسان با زبان ترکی و در جنوب خراسان با زبان فارسی مراوده داشته است. از طرفی ، گویش کرمانجی خراسانی بر خلاف گویش کردی ایلامی «ساخت ارگتیو» و «جنس» را که از مهم ترین ویژگی های گویش های کردی شمالی هستند، در خود حفظ کرده است . روش انجام گرفته در این تحقیق از نوع مطالعه ی کتابخانه ای است و از شم زبانی نگارندگان نیز در تجزیه و تحلیل تحقیق استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گویش کرمانجی خراسانی و گویش کردی ایلامی هر یک دچار تغییر و تحول آوایی شده اند و زبان های مجاور هریک به نوعی در تغییر و تحول دو گویش مؤثر بوده اند.
۱۵.

تأثیر ایدئولوژی مترجم در برگردان موتیف باده در رباعیات خیام به زبان عربی (با تکیه بر ترجمة احمد رامی، احمد صافی و ابراهیم عریّض)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت ترجمه رباعیات خیام باده زبان عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۷ تعداد دانلود : ۷۵۳
باده در ادبیات فارسی، نمادی کهن و نیرومند است که طیف گسترده ای از افکار متناقض را در خود گرد آورده است. این نماد در فرهنگ ایرانی به مخاطب مجال می دهد تا بنا بر ظن و شخصیت خویش، درکی مادی یا معنوی از آن داشته باشد. پژوهش حاضر می کوشد برگردان رباعیات مشترک میان سه مترجم عرب (ابراهیم عریّض، احمد صافی و احمد رامی) را که در آن، سخن از باده و باده گساری است، گزینش نموده، درک و برداشت مترجمان از آن را بررسی و مقایسه نماید. دعوت به باده نوشی از آن لحاظ انتخاب شد که شراب در رباعیات خیام، نماد غنیمت شمردن وقت و تصویری از اندیشه و مضمون اصلی شاعر به شمار می رود. لذا اهمیت می یابد که مترجم نسبت به خوشباشی و دعوت به میخوارگی خیام، چه دید و برداشتی داشته است و این رویکرد، چگونه در زبان عربی بازتاب یافته است و چه ظرافت هایی را در ترجمه های آنان به دنبال داشته است؟ هر مترجم با سازوکارهایی مانند تصریح، حذف، تلطیف اندیشه و... به انتقال معنای دریافتی خویش پرداخته است و شخصیت و عواطف خود را به نوعی در زبان مقصد جای داده است؛ چراکه مترجم نمی تواند حتی در ترجمه های تحت اللّفظی، فارغ از شخصیت خود دست به ترجمه بزند. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی کیفی با رویکردی لغوی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان