آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

متن

مقدمه‏ای در شخصیت والای امام علی علیه‏السلام
علی علیه‏السلام شخصیتی است که از آغاز ظهور اسلام تا امروز متفکران، اندیشمندان و صاحبنظران بسیاری از اقوام و ملل گوناگون و با عقاید و ایدئولوژیهای مختلف درباره او اظهارنظر نموده‏اند و این ابراز آراء خود نمایانگر وجود متعالی و متکامل آن حضرت است.
«شبلی شمیل» که از نظر ایدئولوژیکی شخصی لائیک به‏شمار می‏آید و از پیروان مکاتب ماتریالیستی است درباره علی علیه‏السلام جمله‏ای دارد که گویای بسیاری پندهاست؛ وی می‏گوید:علی‏بن ابیطالب بزرگ بزرگان، یگانه نسخه‏ای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است.1
و نیز جورج جرداق که معتقد به دین مسیح علیه‏السلام است درباره علی علیه‏السلام می‏گوید:
آیا انسان بزرگی مانند علی را می‏شناسی که حقیقت انسانی را به عقول و مشاعر بشری آشنا بسازد، آن حقیقت انسانی که سرگذشتی چون ازل و آینده باقی چون ابدیت و ژرفایی بس عمیق دارد که هر یک از صاحبان عقول و نفوس بزرگ مطابق روش و طبع خود، آن را درک می‏کند و دیگر انسانهای عادی بدون این که خود بدانند در سایه آنان زندگی می‏کنند. آن حقیقت انسانی که اساس همه فلسفه‏های مثبت است در مقابل همه فلسفه‏های منفی. مقصودم از آن فلسفه‏ها کاوش از مطلق است که عامل اساسی ثبات و پایداری انسانیت در وجود انسان است. کاوش از مطلق اگر تا اعماق مطلق ادامه یابد، به یکی از چهره‏های حقیقت خواهد رسید. علی این مطلق را به طور مخصوص دریافته، سپس با عقل و قلبش درک کرده است که بالاترین قدرتها از پایداری و مقاومت روی آن مطلق ناشی می‏گردد علی بدینسان تجسم یافته آن قدرت شگفت‏انگیز است.2
و پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز که نفس خود را براساس کلام خدا را تطبیق به وجود علی نمود3 درباره‏اش می‏فرماید:
هر کس بخواهد علم آدم، تقوای نوح، بردباری ابراهیم، هیبت موسی و عبادت عیسی را ببیند به علی بنگرد.4
درخشش شخصیت متعالی امام علی علیه‏السلام به قدری وسعت داشت که شعاع آزن کوردلانی همچون معاویه را نیز تحت تأثیر قرار می‏داد و به اعتراف وامی‏داشت که :
پس همانا که بر پیشینیان خود سبقت گرفت و پسینیان خود را ناتوان از روش این چنین نمود... هیهات، هیهات، مادران از زادن همانند او عقیم باشند.5
پس بجاست که جورج جرداق مسیحی با سوز و عشقی عجیب آرزوی خویش را این گونه بیان نماید که:
ماذا علیک یا دنیا لو حسَدتِ قواک، فاعطیت فی کلّ زمن علیّا بعقله و قلبه و لسانه و ذی فقاره.6
چه می‏شد ای روزگار، قدرتها و نیروهای خود را بسیج می‏کردی و در هر دوره‏ای انسانی مانند علی از نظر عقل و خرد؛ روح و روان، سخن و بیان، قدرت و شجاعت به جامعه بشری تحویل می‏دادی؟
و این سخن حتی ذکر حال خلیفه دوم نیز هست که «اعوذ باللّه‏ ان أعیش فی قوم لست فیهم یا أبا حسن»7، «پناه می‏برم به خدا از بسر بردن در بین قومی که تو ای اباالحسن در بین آن نباشی.
مهمترین گزینه از آرمانهای علوی
شکّی نیست که تحقیق در جمیع وجوه شخصیت مولا از دو جهت محدود است؛ اول به حد فهم ما و دوم به حد مجال و فرصتی که هم از نظر زمانی و هم از نظر حجم این ویژه‏نامه وجود دارد.
بنابراین منطقی‏ترین راه اقدام به گزینش از میان ابعاد و وجوه مختلف حیات امام علی علیه‏السلام برای تحقیق و بررسی می‏باشد. در این مسیر ضروری‏ترین نیاز امروز دنیای شیعه درک صحیح «نظام اجتماعی و سیاسی ایده‏آل» می‏باشد، لذا «حکومت علوی» گزینه‏ای است که ما در ویژه سال امام علی علیه‏السلام انتخاب نمودیم.
انقلاب اسلامی ایران حادثه‏ای است که قرنهای متمادی پیروان صدیق ائمه علیهم‏السلام آرزوی تحقق آن را در سر داشتند و این آرزو را تا آخر حیات خویش با خود به همراه بردند. امّا قطعا صِرف ویران نمودن بنیان نظام طاغوت و استبداد کافی نیست و نظام‏سازی و بنا کردن ساختار حکومت براساس تعالیم دین، بخش مهمتری است که پیش روی ما می‏باشد.
اندیشه حکومت دینی پیشینه‏ای به وسعت قدمت تاریخی خود دین دارد و لذا از یونان باستان و حتی پیش از آن تاکنون در میان متفکران و اندیشمندان مختلف تحت عنوان «اندیشه تئوکراسی» یا حکومت خدا بر مردم نمونه‏های بسیاری را می‏توان یافت نمود.
لکن قرائتهای مختلف و برداشتهای گوناگون درباره آن نیز فراوان بوده است. اینک در دنیای امروز شیعه «حکومت علوی» می‏تواند به عنوان یک الگوی تام و تمام و کامل از نظام سیاسی دینی، گزینه‏ای منتخب برای تحقیق باشد. بخصوص با توجّه به شباهتهای فراوانی که می‏توان ـ علیرغم فاصله‏ای نزدیک به 14 قرن میان اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی عصر امام علی علیه‏السلام با جامعه امروز ایران یافت نمود، سعی در شناخت دقیق و عمیق حکومت علوی می‏تواند در بسیاری از امور امروز دنیای شیعه راهگشا باشد.
مجموعه ویژه امام علی علیه‏السلام در یک نگاه
معرفت جامع و کامل نسبت به دولت دینی امام علی علیه‏السلام در گرو پرداختن به ابعاد بسیاری است. «اندیشه حوزه» براساس نیازهای عصر حاضر و جامعه اسلامی ایران ابعاد مختلف از حکومت علوی را اولویت‏بندی نموده و به طور مفصل به آنها پرداخته است.
ابعاد موردنظر در این زمینه عبارتند از:
1 ـ مبانی و زیرساختهای حکومت علوی.
2 ـ اهداف و غایات حکومتی امام علی علیه‏السلام .
3 ـ روشهای حکومتی آن حضرت.
4 ـ چالشهای سیاسی و اجتماعی عصر امام علی علیه‏السلام .
5 ـ عبرتهای حکومت علوی.
در شماره نخست از این مجموعه در دو بخش کلیِ «شاکله حکومت علوی» و «بنیادهای حکومت امام علی علیه‏السلام »، مبانی و زیرساختهای نظام سیاسی آن حضرت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در دومین مجموعه از این  سلسله، اهداف حکومت علوی در قالب عدالت، آزادی، اصلاحات، تعلیم و تربیت و... به تحقیق گذاشته شده است.
در مجلدات بعدی این مجموعه نیز به مباحث روش‏شناختی مدیریت امام علی علیه‏السلام ، چالشهای حکومت علوی و نیز عبرتهای آن پرداخته خواهد شد.
پرداختن به ابعاد فوق گاه نگاهی معرفت‏شناسانه و فلسفی را طلب می‏کند، گاه به نگاه تاریخی مستند و متقن نیازمند است و گاه نیز نگاهی جامعه‏شناسانه را می‏طلبد. در هر حال در هر گونه از این منظرها مجادلات فراوانی ممکن است وجود داشته باشد. امّا یک مجادله بسیار مهم است و آن مبانی حکومت علوی است.
برداشتهای مختلف از مبانی دولت علوی
پیرامون این که مبنای مشروعیت سیطره در حکومت علوی چیست، در مجامع فکری جامعه امروز ایران آراء مختلفی مطرح است. آنچه بیش از هر چیز لازم است مورد بررسی و نقد و تحلیل قرار گیرد نگاه به حکومت علوی از دریچه لیبرالی و در واقع تفسیر نظام سیاسی عصر امام علی علیه‏السلام با پیش‏فرضها و محکمات لیبرالیستی است که هم اکنون در محیط‏های روشنفکری مطرح است و به شدّت تبلیغ می‏شود.
مقایسه دولت دینی امام علی علیه‏السلام با نظامهای لیبرال ـ دموکرات موضوعی است که باید به آن پرداخته شود. ریشه این بحث در شیفتگی برخی متفکران نسبت به محصولات فکری دنیای غرب است.
حقیقت این است که حکومت امام علی علیه‏السلام را آن گونه که هست باید تفسیر کرد نه براساس پیش‏فرضهای غیر دینی.
تفسیر صحیح حکومت علوی براساس محکمات دینی و مبانی موجود در کتبا و سنّت میسّر است، ضمن این که دستاوردهای علمی و فکری بشر نیزممکن است مزایایی داشته باشد که در این جا معیار سنجش باز هم مبانی دینی است و در صورت سازگاری آنها با مبانی مذکور قابل استفاده و مفید است لکن این بسیار متفاوت است با این که ابتدا فرضهای بشری به عنوان مبانی فکری پذیرفته شود و سپس کتاب و سنّت براساس آنها تفسیر گردد. این در واقع مصداق بارز تفسیر به رأی است.
پی‏نوشتها
1 . صوت العدالة الانسانیه، جورج جرداق، چاپ اول، ص 19.
2 . همان، ص 23 و 24.
3 . اشاره به آیه 61 سوره آل عمران: «فمن حاجَّکَ فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا اندعُ ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة اللّه‏ علی الکاذبین».
4 . شرح تجرید ملا علی قوشچی، باب امامت و اربعین فخر رازی نقل از احمدبن حنبل و بیهقی، ص 474.
5 . شرح ابن ابی‏الحدید، »11، ص 253 ذیل کلام 218، ربیع الابرار زمخشری، ج 3، باب 52، ص 606.
6 . صوت العدالة الانسانیة، ج1، ص 49.
7 . مستدرک حاکم، ج1، ص 457.

تبلیغات