این مقاله به بررسی دیدگاه امامیه نخستین در مدرسه کوفه درباره موضوع بنیادین اراده الهی می پردازد. هدف این پژوهش، پیدا کردن سرنخ هایی برای رسیدن به پارادایم مستقل کلام امامیه - از طریق پیدا کردن تمایز دیدگاه آنان نسبت به دیدگاه های معاصرشان - با روش تاریخ کلامی است. از منظر امامیه نخستین، اراده صفت فعل است و وجودی مستقل از ذات و فعل الهی دارد. همچنین تغایر و تفاوت میان اراده تشریعی و تکوینی خداوند ذاتاً ممکن است. اراده الهی مراحلی دارد و هیچ رویدادی رخ نمی دهد، مگر این که از مراحل اراده بگذرد. در موضوع بداء، کوفیان به مفهوم حقیقی بداء که تغییر در اراده الهی (یا ابداء الرأی) است، معتقد بودند. به اعتقاد امامیه نخستین، اعمال انسان هرچند مخلوق خداوند نیستند، اما اراده خداوند نیز در فعل انسانی دخیل است. عمده این مباحث در دوره های بعدی امامیه، متأثر از فضای کلامی معتزله تا اندازه ای تحول یافت و سپس تر تحت تأثیر فلسفه دست خوش تغییر و گاه واژگونی شد.