چکیده

از دیرباز اعم از عصر رسالت و غیر آن، موضوع مقابله با تروریسم مورد توجه بوده است؛ در این میان عده ای به صورت واقعی با آن مقابله کرده اند و عده ای وانمود به مقابله با آن می کردند. برخی با اهداف مغرضانه، برخی رفتارهایی از پیامبر اسلامJ را دستاویز قرار داده و آن حضرت را متهم به «ترور» کرده و با ایجاد این شبهه، درصدد ضربه زدن به جایگاه معنوی آن حضرت برآمده اند. نوشتار پیش روی با نگاه به این وقایع و بررسی و تحقیق در مورد علل و عوامل آن، در مقام پاسخ گویی و روشنگری در مورد شبهه مورد اشاره است. در سیره پیامبرJ مشاهده می گردد که آن حضرت، در مقام حاکم اسلامی در مورادی حکم کشتن افرادی را صادر فرموده اند که جرثومه های فساد و تباهی بوده و موجب گمراهی و ضلالت جامعه بشری می شدند و درصدد برافروختن آتش جنگ بودند. فرمان کُشتن این افراد، هیچ گاه به قصد دستیابی به هدف های سیاسی و یا برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم که از شاخصه های عملیات تروریستی است، نبود.

Evaluation and critique of the concept of "assassination" in the biography of the Prophet (peace and blessings of Allaah be upon her)

The issue of counterterrorism has always been one of the issues that humanity has faced, and in the meantime, some have actually confronted it, and some have pretended to oppose it. Some, with biased intentions, have used the behavior of the Prophet of Islam (pbuh) as an excuse to accuse him of assassination and to cast doubt on his spiritual position by creating suspicion. The present article is a descriptive-analytical method with a look at these events and a study and research on its causes and factors in response and clarification about the mentioned doubts. We learn from the Prophet's (pbuh) biography that he, as the ruler of Islam, ordered the killing of people whose existence caused a great deal of corruption and destruction, misled and misled the Islamic society, and sought to set fire to the fire and order the killing of these people. The intention was not to achieve political goals or to intimidate the people, which is a feature of terrorist operations

تبلیغات