فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
معماری اسلامی منعکس کننده تنوع فرهنگی جوامع اسلامی و بیانگر حرکت های فرهنگی این گونه جوامع است و لازم به ذکر است بدانیم، معماری اسلامی بیشتر از جهان اندیشه، از فرم و مفهوم بهره برده است. از سویی دیگر، فرایند سیستماتیک و تعاملات افراد با محیط فیزیکی خود برای به دست آوردن ایده های بهتر از چگونگی روابط انسان با محیط ساخته شده خود بر روی معماری بسیار تأثیرگذار می باشد. نحوه استفاده از مکان ها، رفتار و پیوستن احساسات خود با این فضا از عوامل بسیار مهمی است که باید توسط طراحان در نظر گرفته شود تصویری که از هر فضا در ادراک انسان شکل می گیرد، از نظر فرایند شکل گیری بسیار ذهنی است در واقع فکر انسان و محیط برای ایجاد ترکیبی از کیفیت بصری در تعامل و ارتباط همیشگی هستند. همچنین ویژگی های فضایی محیط ساخته شده انسانی، بر ادراک انسان و مولفه های بصری داخلی آن نیز تأثیر می گذارد. پس درمی یابیم که مغز انسان شامل شبکه های عملکردی گسترده ای است که می توان هر کدام را به عنوان عملیات روان شناختی اساسی که برای ایجاد طیفی از حالات ذهنی از جمله خشم، غم، ترس، انزجار، و غیره که محدود هم نمی شود، مجدد توصیف کرد؛ بنابراین هدف این مقاله ارائه ی فراروش مطالعات در حوزه معماری اسلامی برای ارتقای ادراک انسان از محیط می باشد و روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی و از جنبه ی هدف کاربردی است و برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد فراروش استفاده شده و جنس داده های این پژوهش از نوع متن مقالات مورد بررسی می باشد. برای بررسی مطالعات علمی پژوهشی از پایگاه های اسکولار و ساینس دایرکت و حوزه ی تخصصی هنر و معماری که در بازه ی زمانی 2019 الی 2023 به چاپ رسیده اند، استفاده شده است. در بررسی این مطالعات کشف رابطه ی بین پارادایم های فلسفی، افق های زمانی، رویکرد و ماهیت پژوهش، روش های تحقیق و تحلیل و ابزارهای آن ها مدنظر می باشد. در بررسی مطالعات صورت گرفته و نتایج خروجی یافته های تحقیق با نرم افزار مکس کیودا نشان می دهد که بیشتر مطالعات از روش تحقیق کیفی، پارادایم اثبات گرایانه، روش گردآوری اطلاعات اسنادی کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا استفاده کرده اند، پس درمی یابیم که فراوانی مطالعات با روش تحقیق کیفی بسیار گسترده و مطالعات کمی و ترکیبی بسیار کمتر مورد استقبال نویسندگان قرار گرفته است و البته باید در نظر داشت که کمبود ابزارهای تحلیل کیفی نوین و بررسی فصل مشترک و راهبردهای این دو حوزه بسیار به چشم می خورد.The progress of studies in the field of Islamic architecture to improve human perception of the environment
Islamic architecturereflectsthe cultural diversity of Islamic societies and expresses the cultural movements of such societies, and it should be noted that Islamic architecture has benefited more from the world of thought and,of course,form and concept.Onthe other hand,the systematic process and interactions of people with their physical environment to get better ideas of how humans relate to the built environment is very effective on architecture. It should be considered by the designers that the image that is formed from any space in human perceptions is very subjective in terms of the process of formation.Infact,humanthought and the environment are in constant interaction and communication to create a combination of visual quality. Also, the spatial characteristics of the environment Man-made also affects human perception and its internal visual components. Thus, we find that the human brain contains extensive functional networks, eachof which can be re-described as basic psychological operations that produce arange of mental states, including but not limited to anger, sadness, fear, disgust, etc.Therefore, the purpose of this article is to present the meta-analysis of studies in the field of Islamic architecture toimprovehuman perception of the environment, and the research method of the present research is of a hybrid type with an applied objective aspect, and to achieve the goal of the research, meta-analysis strategy wasused and the type of data of this research It is the type of the text of the articles under review. For the review of scientific research studies,the databases of Scholar and Science Direct and the specialized field of art andarchitecture that were published in the period of 2019 to 2023 were used. In these studies, the aim isto discover the relationship between philosophical paradigms, time horizons, approach and nature of research, research and analysis methods and their tools. In the examination of the studies and of course the output of the research findings with the Max Kyuda software, the results show that most of the studies have used the qualitative research method, the positivist paradigm, the method of collecting library documentary information and the content analysis method, so we find that the abundance of studies with avery extensive qualitative research method and quantitative and mixed studies have been welcomedby the authors much less, and of course it should be kept in mind that the lack of modern qualitative analysis tools and examination of the intersection and strategies of these two fields is very visible.