مدل مطلوب سیاست کیفری مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بدون تردید دوران کودکی از حساس ترین دوران زندگی انسان است، چرا که در این دوران ابعاد مختلف جسمی و روانی کودک در حال شکل گیری و تکامل است و خشونت علیه آنها در این سال های حساس زندگی، به رشد و سلامت آنها آسیب جدی وارد می کند. روند افزایشی خشونت علیه کودکان و نوجوانان و لزوم حمایت از آسیب پذیرترین گروه اجتماع، بررسی این پدیده را ضروری می نماید. تا با ارائه الگوی مناسب جهت برخورد با بزهکار بتوان امیدوار بود که در آینده با خشونت علیه کودکان و نوجوانان مقابله شود و شیوع این پدیده کاهش یابد. از این رو، هدف از این پژوهش، طراحی مدل مطلوب در جهت مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان است. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که داده های آن، از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی، جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش، شامل سه گروه اساتید حقوق، قضات و وکلا و حقوق دانان و کارشناسان حقوقی بوده است؛ که از میان آنها با روش تصادفی طبقه ای،140 نفر انتخاب شدند. یافته های پژوهش دلالت بر آن دارد که مدل مطلوب مقابله با خشونت علیه کودکان و نوجوانان، مدل ترکیبی ترمیمی و سزادهنده خواهد بود. به این صورت که بر خشونت گران بر کودکان و نوجوانان مدل ترمیمی را اعمال کرده، ولی نسبت به خشونت گرانی که مرتکب خشونت هایی می شوند که احساسات عمومی را جریحه دار می کند و نظم عمومی جامعه را مختل می کند مدل سزادهنده را اعمال کنیم.The Optimal Framework for Criminal Policy in Addressing Acts of Violence Perpetrated Against Children and Adolescents.
Undoubtedly, the period of childhood is widely recognized as a critical developmental phase in human existence. It is during this time that a multitude of physical and mental dimensions of the child undergo formation and maturation. Consequently, any acts of violence perpetrated against children during these delicate years can have profound and detrimental effects on their overall growth and well-being. The escalating prevalence of violence directed towards children and adolescents, along with the imperative to provide assistance to the most susceptible segment of society, necessitates a comprehensive examination of this topic. The implementation of an appropriate framework for addressing offenders holds the potential to effectively address the issue of violence perpetrated against children and adolescents, leading to a reduction in the incidence of this phenomena in the future. Hence, the objective of this study is to develop an appropriate framework for addressing the issue of violence perpetrated against children and adolescents. The present study employs descriptive and analytical research methodologies, utilizing data obtained through both library and field-based data collection techniques. The investigation encompassed three distinct groups within the legal profession: law professors, judges and lawyers, and jurists and legal specialists. Out of the total population, a subset of 140 individuals was chosen using the stratified random sampling technique. The research findings suggest that an effective approach to addressing violence against children and adolescents would need a combination of restorative and punitive measures. The restorative model is employed when addressing those who perpetrate acts of violence against children and adolescents, whereas the punitive model is utilized for individuals who engage in violence that not only offends public sensibilities but also undermines the overall social order.