شاخص های سیاست گذاری کیفری جرائم زیست محیطی با تأملی در زیست بوم استان مازندران
آرشیو
چکیده
به موازات پیشرفت بشر پس از انقلاب صنعتی با هدف رفاه انسان مدرن، شاهد تخریب فزاینده و غیر قابل جبران محیط زیست می باشیم، این وخامت رو به گسترش، در استان مازندران به جهت شرایط خاص جغرافیایی بیشتر جلوه گری می نماید. بدون تردید جلوه بارز تهدید بشر بر محیط زیست را می توان در قالب جرایم زیست محیطی شاهد بود، بر این اساس، حمایت نظام حقوقی کشورها از محیط زیست در چارچوب اتخاذ یک سیاست کیفری منسجم و دارای ضمانت اجرای مناسب که توام با اجرای مقررات بوم گردی نیز باشد را می توان، از جمله اقداماتی قلمداد نمود که زمینه تعرض به محیط زیست را کاهش می دهد. در این بستر، تبیین شاخص های سیاست کیفری مطلوب و شایسته و همچنین اصول راهنمای تعیین کیفر می تواند با کمک داده های به دست آمده حاصل از تحقیقات میدانی، اثر مستقیمی بر تصمیم سازی قضایی و تغیر نگرش مراجع قضایی به جرایم این حوزه داشته باشد. در همین راستا، در تحقیق حاضر که از روش کمی و کاربردی و از لحاظ هدف، توصیفی و پیمایشی می باشد، پس از بررسی نظرات جرم شناختی با هدف تبیین مدل شاخص های سیاست گذاری کیفری جرایم زیست محیطی در استان مازندران به وسیله نمونه ای شامل 385 نفر از افراد بالای هجده سال در این استان انجام گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های آماری حاکی از آن است که نظرات جرم شناسی مطروحه در این مقاله شامل، نظریه کنترل اجتماعی ، نظریه بازدارندگی مجازات ها ، رهیافت مربوط به گروه مجرمین یقه سفید، نظریه فنون خنثی سازی و همچنین رویکرد عدالت ترمیمی، قابلیت آن را دارد که به عنوان مدلی برای سیاست گذاری کیفری در قالب تلفیقی از رویکردهای کیفری و همچنین شیوه های حمایتی و پیشگیرانه در حوزه محیط زیست در نظر گرفته شود.Criminal Policy Making Indicators regarding Environmental Crimes through Reflection on Mazandaran Province Ecosystem
Alongside with human progress after industrial revolution aiming at welfare of modern human, uncontrollable and irrecoverable destruction of the environment is observed. This increasing deterioration is more manifested in Mazandaran Province due to special geographical condition of it. Undoubtedly, outstanding manifestation of human threat to the environment can be observed in form of environmental crimes. Accordingly, through environmental support made by legal systems in the countries within framework of adopting an integrated criminal policy with appropriate administrative mandate combined with execution of ecotourism regulation, Can be considered as one of the measures less paved for environmental destruction. Based on such platform, explaining indicators of desirable and appropriate criminal policy as well as guiding principles of sentencing can be of direct effect on judicial decision making and change of attitude of judicial authorities towards crimes in this field through data obtained from field studies. In this respect, in present quantitative applied research from methodological perspective which is a descriptive survey as far as its objective is concerned and after studying views provided in terms of criminology; a sample size of of 385 persons over 18 years old have been studied in the province, to the aim of explaining the model for criminal policy making indicators regarding environmental crimes in Mazandaran Province. The results of the analysis of statistical data indicate that the criminological views presented in this article Including the theory of social control, the theory of deterrence of punishments, Approach to white-collar criminals, the theory of neutralization techniques as well as the restorative justice approach, it has the potential to serve as a model for criminal policy in the form of a combination of criminal approaches as well as protective and preventive approaches To be considered in the field of environment.