رشد شتابان شهرنشینی با گسترش بی رویه کالبدی و استقرار نامتعادل جمعیت در مراکز شهری همراه بوده است. در فرایند این رشد بی سابقه جمعیت و شهرنشینی شتابان، بافت های ناکارآمد شهری گسترش یافتند و در حال حاضر به عنوان جزئی از پیکره شهر به شمار می آیند. این بافت ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و مدیریتی تبدیل شده اند. در دهه های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری با عنوان رویکردی جامع برای حل نارسایی های بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. این رویکرد با در نظر گرفتن همه ابعاد توسعه پایدار شهری، دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بافت های ناکارآمد دارد. این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کیفی- کمی است که در بخش اول داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار استخراج و در قالب پرسشنامه، در اختیار 20 نفر از خبرگان (مدیران شهری اساتید دانشگاهی) قرار گرفت. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 383 پرسشنامه میان ساکنان منطقه تکمیل و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد بافت فرسوده منطقه 4 کلانشهر تبریز در وهله نخست از نظر اقتصادی و در مراحل بعدی از نظر اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و مدیریتی ناپایدار است. بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند راه حلی مناسب برای دستیابی به سرزندگی اقتصادی، برابری اجتماعی و سلامت اکولوژیکی در منطقه برای حل معضلات پیچیده و چند بعدی این بافت ها باشد.